ابراهيم گفت: اى فرستادگان خدا مأموريت شما چيست؟ گفتند: ما بسوى قوم مجرمى فرستاده شدهايم تا بارانى از سنگ گل بر آنها بفرستيم ، سنگهائى كه از ناحيه پروردگارت براى اسرافكاران نشان شده است.
ما تمام مؤمنانى را كه در آن شهرهاى قوم لوط زندگى مىكردند قبل از نزول بلا خارج كرديم ، و يك خانواده با ايمان در تمام آنها نيافتيم.
و در آن شهرهاى بلا ديده نشانهاى روشن براى كسانى كه از عذاب دردناك مىترسند به جاى گذارديم.
در زندگى موسى نيز نشانه و درس عبرتى بود، هنگامى كه او را به سوى فرعون با دليل آشكار فرستاديم.
او با تمام وجودش از موسى روى برتافت و گفت: اين مرد يا ساحر است يا ديوانه.
ما او و لشكريانش را گرفتيم و در دريا پرتاب كرديم در حالى كه در خور سرزنش بود.
همچنين در سرگذشت عاد نيز آيتى است در آن هنگام كه تند بادى بىباران بر آنها فرستاديم كه از هر چيزى مىگذشت آن را رها نمىكرد تا همچون استخوانهاى پوسيده كند و نيز در سرگذشت قوم ثمود نيز عبرتى است در آن هنگام كه به آنها گفته شد مدتى كوتاه متمتع شويد و پس از آن منتظر وعده الهى باشيد.
آنها از فرمان پروردگارشان سرباز زدند و صاعقه آنها را فرو گرفت در حالى كه خيره خيره نگاه مىكردند بىآنكه بتوانند از خود دفاع كنند و نتوانستند از كسى يارى طلبند. همچنين قوم نوح را قبل از آنها هلاك كرديم چرا كه قوم فاسقى بودند.
ما آسمان را با قدرت بنا كرديم و همواره آن را وسعت مىبخشيم.
و زمين را گسترديم و چه خوب گستراننده هستيم و از هر چيز دو زوج آفريديم شايد متذكر شويد و به قدرت خدا پىببريد.
اى رسول ما بگو: سپس به سوى خدا بشتابيد كه من از سوى او براى شما بيم دهنده آشكارى هستم و با خدا معبود ديگرى قرار ندهيد كه من براى شما از سوى او بيم دهنده آشكارى هستم. (31 الى 51)