تفسیر هدایت

سیدمحمدتقی مدرسی

جلد 1 -صفحه : 650/ 330
نمايش فراداده

صفحه ى 351

كراهت ندارد بر او سخت و گران مى آيد.

217 [صدّ]: صدّ و منع و صرف نظاير يكديگرند. وقتى كسى از چيزى اعراض و عدول كند، مى گويند «صدّ عن الشي ء»، و اگر مانع كسى براى دست يافتن چيزى شود مى گويند «صدّ غيره». و اصل باب، عدول است.

[حبطت ]: حبط به معنى فسادى است كه اگر چارپايى گونه اى علف به نام حباط را بخورد گرفتار آن مى شود و مى گويند «حبطت الإبل»، و سپس هلاك شدن و از بين رفتن را حبط گفته اند.

218 [هاجروا]: هجر ضد وصل است، و هجرت به معنى بريدن پيوستگى و جدايى است، و مهاجران را به سبب بريدن از قوم و سرزمين خود به اين نام مى خواند.

[جاهدوا]: مجاهدة و جهاد عبارت است از مجبور كردن نفس براى قبول سختى و مشقت در كشتن دشمنى يا از ميان بردن چيزى كه مايه ناراحتى است.

فتنه، بزرگتر از كشتن

رهنمودهايى از آيات:

با وجود آنكه اين آيات گوشه هايى از امر واجب جنگ و قتال را براى ما بيان مى كند، ارتباطى به آيات جهاد اسلامى ندارد، بلكه مربوط به ساخته شدن شخصيت امت است كه تمايز آن به تقوا و فراهم آمدن بر گرد محور حق در بازگرداندن اختلافها به اسلام است، و نيز به ايستادگى و سختى نشان دادن در تمسّك به