صفحه ى 352
رسالت و سستى نكردن در آن با وجود همه مشكلاتى كه ممكن است بر سر راه آن وجود داشته باشد.
در آيه نخستين مى بينيم كه چگونه خدا به امت از روزهاى سختى كه در پيش دارد به عنوان يك مژده خبر مى دهد، و بيم مى دهد كه اگر امت بر حق استقامت نداشته باشد چه خواهد شد، و بهشت بر آن حرام مى شود. سپس از انفاق به اعتبار اين كه امر واجبى مقارن با روزهاى سختى است سخن مى گويد. آن گاه براى ما بيان مى كند كه شما جنگ را ناخوش داريد، ولى ناگزير بايد به آن بپردازند، و اين كه هدف دشمن از جنگ ربودن دين شما و بازگرداندن شما به زنجيرهاى كفر است. و بر شما است كه بر ضد اين دشمن استوار بايستيد و به كسانى كه در برابر فشارها چنين باشند مژده هر گونه خير را مى دهد.
امكان آن هست كه آيه نخستين از درس بعدى وابسته به سخن درباره استقامت و سختى و استوارى بوده باشد، چه در آن از حرام بودن شراب و قمار سخن رفته، و اين هر دو وسيله اى براى سست كردن امت است و افراد را از جديت رسالتى دور مى كند.
[214] بهشت پوشيده از چيزهايى است كه بر آدمى ناگوار است، و كسى كه مى خواهد در آن داخل شود، بايد از اين ديوار سيمى خاردار بگذرد. ولى آيا اين بدان معنى است كه اهل بهشت در سختى و ناراحتى دايمى به سر مى برند؟
هرگز، بلكه معنى آن اين است كه بهشتيان از نيرومندى و سرسختى برخوردارند و همين امر ايشان را براى رو به رو شدن هر گونه از اوضاع و احوال آماده نگاه مى دارد، و از تسليم شدن در برابر فشارها جلوگيرى مى كند، و در برابر فشارهايى كه براى بردگى امت از طرف دشمنان وارد مى آيد همچون كوه بر جاى خود مى ايستد.
«أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ- گمان كرديد كه به بهشت در خواهيد