صفحه ى 53
پس از آشنا شدن با دو خط با هم آميخته تزكيه و تعليم، و دريافتن اين كه هدف مهمتر قرآن كه از سياق آيات برمى آيد تزكيه است، اكنون مى توانيم به بيان ظاهر و باطن قرآن بپردازيم.
پس مى گوييم كه ظاهر همان تزكيه است، و باطن همان تعليم.
و در حديث مأثور آمده است كه «ظاهر قرآن حكم است و باطن آن علم» و حكم عبارت است از شريعت و وسايل به جريان انداختن آن از تشويق و بيم دادن و قصه ها و مثلها. در صورتى كه علم عبارت از آن سنتهاى فطرى است كه قرآن مجيد آنها را به بيان آورده، و قوانينى علمى كه به آنها اشاره كرده است.
و حديثى ديگر چنين است: «پشت و ظاهر قرآن چيزى است كه در آن نازل شده و بطن آن كسانى است كه كارى همچون كارهاى ايشان كرده اند» «5».
و معروف است كه داستان كسانى كه قرآن درباره ايشان نازل شده، جنبه پرورشى آن محسوب مى شود، ولى در آن هنگام كه قرآن از داستانها روشها و سنتهاى عامّى را انتزاع مى كند، و شامل كسانى مى شود كه درباره آنان نازل شده و در عين حال كسانى را كه كارى همچون عمل ايشان كرده اند دربر مى گيرد، در اين
5- تفسير صافى، ج 1، ص 17.