صفحه ى 104
2 [ذلك ]: لفظى براى اشاره به ما بعد است.
[ريب ]: شك، و گفته اند بدترين شك.
[هدى ]: دلالت و راهنمايى.
[المتّقين ]: از وقاية، و آن مأخوذ از اتقاء است كه به معنى حاجز و مانع شدن ميان دو چيز است.
3 [يؤمنون ]: تصديق مى كنند، و ايمان يعنى اعتماد و تصديق.
[الغيب ]: آنچه از تو پنهان باشد و آن را نبينى:
[يقيمون ]: ادا مى كنند، مى گزارند، و يقيمون الصلاة به معنى ادامه دادن به اداى فرايض آن است.
[الصّلاة]: دعا كردن، خواندن.
[رزق ]: روزى، بخشش جارى.
[انفاق ]: خرج كردن مال.
4 [يوقنون ]: مى دانند، و علم را از آن روى يقين مى نامند كه به آن قطع حاصل مى شود و نفس به آن آرام مى گيرد پس هر يقينى علم است، ولى هر علمى يقين نيست، و اين همچون علمى است كه پس از استدلال و نظر كردن براى