سخن مىگويد.
به مناسبت گفت و گو از هجرت قرآن حكمت آموز از قدرت خدا با ما سخن مىگويد كه مهمترين و بارزترين نمادهاى اين قدرت حركت شب و روز و درون شدن هر يك از آنها به ديگرى است. پس هم چنان كه خداى سبحان شب و روز را به يكديگر تبديل مىكند ظلمات خوف و وحشت و كفر و جاهليّت را به نور عدالت و اسلام و آزادى تبديل مىكند.
آن قدرت چيره و مسلّط بر عالم هستى همان قدرت چيره بر اجتماع نيز مىباشد، زيرا رهبرى اين جهان هستى و ولايت و سرپرستى آن خواه در آسمان يا زمين تنها و تنها از آن خداى حقّ است.
[58] پروردگار سبحان پس از آن كه در آيات پيشين بعضى حقايق ايمان را ياد آور شد، در اين آيه ما را ياد آور نقش هجرت در راه خدا مىشود. چرا؟
زيرا راه به سوى ايمان از طريق هجرت و جهاد مىگذرد. وقتى گردنكشان و طاغوتان تو را آزاد نمىگذارند كه تنها به خدا ايمان ورزى و فقط روش او را به كار بندى و اجرا كنى، مىخواهند تو را با پرستيدن خودشان از پرستش و بندگى خدا منحرف سازند، و ناچار بايد با آنها بستيزى تا فقط مؤمن به خدا باشى. از اينجا مرحله جهاد به وسيله هجرت از ديار كفر به سرزمين اسلام آغاز مىشود. در واقع هجرت خود مرحله پيشين از مراحل ايمان است، پس هر مؤمنى آماده هجرت براى خدا و دور شدن از خانواده و زادگاه خود نيست، و هجرت نيز بدون رنج و مشقّت صورت نمىگيرد، و مهاجر معمولا بدين يا آن سبب در معرض قتل واقع مىشود.
و چيزى در عوض اين قتل يا مرگ جز رزق نيكو از جانب خدا نتواند بود، پس به اين مهاجرى كه محل درآمد پر بركت خود را در سرزمين خويش ترك مىكند خداوند عوض خيرى در سراى جاودانى مىبخشد و در مقابل خروج ناخرسندانهاش از زادگاهش او را بدان سراى قرار خرسند و راضى شده وارد مىكند.