ديگر اجتماعات همان گونه كه پيامبر رهبر و پيشواى شما بود، و بالأخره اجتماع شما از زمان ابراهيم (ع) قبل از پنج هزار سال پيش يا بيشتر از آن گاه كه روش توحيدى جديد در جهان آغاز شد، تجربه جهادى دارد، پس بر شماست كه نماز را بپاى داريد و زكات را بپردازيد و به خدا بپيونديد و به ريسمان استوار او چنگ در زنيد (به كتاب خدا و پيامبر او و جانشينانش به عنوان آخرين شريعت خدا و امام تأييد شده از جانب اين شريعت) و آن گاه است كه عبادت خود را خالصانه براى خدا، مولا و ياورتان انجام دادهايد كه (فَنِعْمَ الْمَوْلى وَ نِعْمَ النَّصِيرُ- بهترين سرور و بهترين ياور) است.
[74] «ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ- خدا را چنان كه سزاى اوست نشناختند. هر آينه خدا نيرومند و پيروز است.»
خدا را چنان كه مىسزد نشناختند زيرا او را با بندگانش مقايسه كردند و سنجيدند، و او را چنان كه سزاى بندگى نسبت به اوست بندگى و عبادت نكردند، و هر فساد و گمراهى و گرفتارى همانا به سبب عدم معرفت و شناخت شايسته خدا پديد مىآيد.
به نظر مىرسد كه فرق ميان قوى و عزيز آن است كه قوى- بدين يا آن سبب- قوّت و نيروى خود را براى تسلّط بر ديگران به كار مىبرد، امّا عزيز نيست.
ولى اگر نيرومند باشد و قدرت و قوّت خود را در عرصه اجتماعى به كار برد، در آن صورت عزيز يعنى چيره ارجمند ناميده مىشود. و خداى سبحان چنين است جز اين كه با آفريدگانش مقايسه نمىشود، پس او قوى و قدرتمند صاحب قوّت مطلق است و عزيزى است كه اين قوت را در تدبير امور آفريدگان به كار مىبرد. پس كسى نپندارد كه مىتواند با خدا بستيزد و برابرى كند يا در توان اوست كه پس از آن