ورود به خانهها، غير از اوقات سه گانه ياد شده، بدون اجازه وارد شوند، منع شدهاند.
از آنجا كه بزرگترين حكمت اين امر محافظت از عفّت اجتماعى است روند مطلب بدين مناسبت از زنان بازنشسته سخن مىگويد كه زنانى هستند كه به سبب كهولت سنّ كسى ميل زناشويى با آنان نمىكند، و به آنان اجازه مىدهند كه مقنعه و چادر خود را كنار بگذارند به شرط آن كه زينتهاى خود را كه شهوت مردان را بر مىانگيزد آشكار نسازند.
آن گاه روند مطلب حكم ورود به خانه و غذا خوردن از آن را در مورد خانوادههاى بزرگ بيان مىكند، و از حكم صاحبان نقص عضو آغاز مىكند كه ورود تمام آنان به خانهها (ى خويشاوندان) و خوردن خوراك در آنها بدون كسب اجازه جايز است.
[58] براى آن كه فضاى اجتماع پاكيزه شود، و احتشام و پاكدامنى در محيط خانوادگى باقى بماند، جايز نيست كه بندگان و كودكان آزاد باشند كه بدون اجازه حريم اتاقهاى خواب و آسايش را بشكنند و سر زده وارد آنها شوند.
«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِيَسْتَأْذِنْكُمُ الَّذِينَ مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ- اى كسانى كه ايمان آوردهايد بايد كسانى كه در ملكيّت شما هستند رخصت بطلبند ...»
يعنى غلامان و كنيزان.
«وَ الَّذِينَ لَمْ يَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنْكُمْ- و كسانى كه هنوز به حدّ بلوغ نرسيدهاند ...»
يعنى كودكان خانواده كه بر آنان واجب است در اوقاتى معيّن از صاحبان خانه اجازه ورود بگيرند و آن اوقات عبارتست از:
«ثَلاثَ مَرَّاتٍ مِنْ قَبْلِ صَلاةِ الْفَجْرِ وَ حِينَ تَضَعُونَ ثِيابَكُمْ مِنَ