تفسیر هدایت

سیدمحمدتقی مدرسی

جلد 8 -صفحه : 483/ 412
نمايش فراداده

هم چنان كه خداى را در آفرينش خود سنّتى است كه پيامبرانى بفرستد كه حامل مسئوليّت رهنمايى بشر باشند، يا در سر هر قرن و در هر منطقه‏اى مصلحانى را بفرستد، در مقابل آن سنّت اوست كه در برابر هر رهبرىِ حقّى رهبرى باطلى نيز قرار دهد، و جنبه‏هاى منفى مردم آنها را ضدّ رهبرى مكتبى در يك قطب گرد مى‏آورد، و اين همان چيزى است كه مردم روز قيامت از آن بيزارى مى‏جويند و مى‏گويند:

«لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلِيلًا- اى كاش ما فلان كس را دوست نمى‏گرفتيم».

پس اينجا نظامى است و آنجا نظامى، اينجا گرد آمدنى است و آنجا گرد آمدنى، اينجا وابستگى و پيوندى است و آنجا وابستگى و پيوندى، و بر ماست كه هشيارانه خطّ خود را بر گزينيم.

همچنين همراه با ابراهيم نمرود است، و همراه با موسى فرعون، و همراه پيامبر گرامى ما گردنكشان قريش قرار دارند.

«وَ كَفى‏ بِرَبِّكَ هادِياً وَ نَصِيراً- و پروردگار تو براى راهنمايى و يارى تو كافى است.»

همانا در زندگى دو خطّ متناقض وجود دارد كه همان خطّ حق و خطّ باطل است. براى آن كه بشر به اشتباه دچار نشود و راه درست را گم نكند و بعد بگويد:

اى پروردگار ما، براستى ما رهبرى حقّ را از رهبرى باطل باز نشناختيم، پروردگار ما بر عهده گرفته كه صفات هر يك از آن دو خط را بيان كند، و اين كار از طريق وحى او صورت مى‏گيرد كه اگر از آن پيروى كنيم به سوى حق هدايت مى‏شويم و به يارى خداى تعالى به يقين بر باطل پيروز مى‏گرديم.

حكمت فرود آمدن تدريجى قرآن

[32] «وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ لا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً واحِدَةً- كافران گفتند: چرا اين قرآن به يكباره بر او نازل نمى‏شود؟ ...»

پس از آن كه تمام بهانه‏هايشان شكست خورد، گفتند: ما از آن رو ايمان نمى‏آوريم كه اين قرآن به يكباره نازل نشده است، و اين امر دليل بر ناتوانى پيامبر