اكراه حاصل نمىشود، و به تشكيل و تركيب شخصيّت بستگى دارد، پس وقتى نشانههاى خداى رحمان بر رفتار انسان بازتابى نداشته باشد، نفس خود را با سجود شبانه به پروردگار رشد نمىدهد زيرا نفسش را در برابر هجوم خواب ناتوان مىبيند، امّا وقتى نشانههاى خداى رحمان در برابر ديدگانش تجلّى كند، و بر رفتار او بازتابد و شخصيّت او را تشكيل دهد، آن گاه است كه خواب شبانه نمىتواند پهلوى آنان را به بستر خواب بچسباند.
چندى پيش در يكى از شبهاى تابستان گذشته بر بام خانهاى طاق باز آرميده بودم امّا خوابم نمىبرد، دوستم در كنار من قرار داشت و ديدگانش را به آسمان دوخته بود، و گفتى از طريق ستارگان نزديك شدن سپيده دم را دريافت، ناگهان- مانند كسى كه مارش بگزد- از بستر خود با جهشى بيرون پريد و به شتاب وضو ساخت كه به نماز بايستد. بندگان رحمان چنينند.
اصل در هر فضيلتى شناخت خدا و اصلاح نفس است، پس كسى كه خدا را نمىشناسد و بدين سبب نفس خود را اصلاح نمىكند، به هيچ يك از فضايل ديگر دست نمىيابد، زيرا اين مسئله چندان كه به سرشت دل مربوط است به تكلّف و خود را به زحمت انداختن مربوط نيست.
[65] «وَ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذابَ جَهَنَّمَ- و آنان كه گويند: اى پروردگار ما، عذاب دوزخ را از ما بگردان ...»
براستى صداى دم برآوردن و دم كشيدن دوزخ به قدر چشم بر هم زدنى از خاطر آنان نمىرود بلكه اشكال آتش دوزخ هر لحظه در برابر ديدگان آنهاست، و هر يك از ايشان مىگويد: پروردگارا، عذاب دوزخ را از من بگردان، گويى مىبيند كه او را در آن مىافكنند. مگر نه آن كه خداى تعالى مىگويد: «وَ إِنْ مِنْكُمْ إِلَّا وارِدُها كانَ عَلى رَبِّكَ حَتْماً مَقْضِيًّا ثُمَّ نُنَجِّي الَّذِينَ اتَّقَوْا وَ نَذَرُ الظَّالِمِينَ فِيها جِثِيًّا- هيچ يك از شما نيست كه وارد دوزخ نشود، و اين حكمى