تفسیر هدایت

سیدمحمدتقی مدرسی

جلد 10 -صفحه : 391/ 289
نمايش فراداده

هرگز به زنى گيريد». «30»

چه بسا هدف اين منافقين آزار دادن رسول اللَّه بود ولى آنها اين قصد را در دل مى‏نهفتند و يا توجيهاتى براى آن مى‏آوردند. مثلا اگر او مى‏تواند با زنان ما ازدواج كند عكس آن هم بايد درست باشد ولى خدا نيز آنان را به كنايه مورد تهديد قرار مى‏دهد:

«إِنَّ ذلِكُمْ كانَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِيماً- اين كار در نزد خدا گناهى بزرگ است.»

تفسير ديگرى نيز از اين آيه هست كه چهره ديگرى از جنبه حكيمانه آن را بيان مى‏دارد. زنان پيامبر در موقعيتى بودند كه بعضى‏ها را كه طالب قدرت و شهرت بودند به طمع ازدواج با آنها مى‏انداخت. تا از مكانتى اجتماعى برخوردار شوند يا كم‏كم خود را از اهل بيت آن حضرت به حساب آورند. و منعى كه از سوى خدا آمده براى جلوگيرى از اين گونه سوء استفاده‏هاست.

شايد اين آيه به گونه‏اى ناآشكار به اين نكته اشاره داشته باشد كه بهره‏بردارى از موقعيت زنان پيامبر براى دستيابى به موقعيتهاى سياسى يا اجتماعى جايز نيست امرى كه- متأسفانه- بعد از رحلت پيامبر خدا (ص) در ميان مسلمانان عملا رخ داد.

[54] خداى تعالى آن گاه به منافقين تأكيد مى‏كند كه او از حقيقت حالشان آگاه است:

«إِنْ تُبْدُوا شَيْئاً أَوْ تُخْفُوهُ- اگر چيزى را آشكار كنيد يا مخفى داريد.»

يعنى بدان تصريح كنيد تا در پس پرده توجيهات مخفى داريد تا كسانى را كه نمى‏دانند بفريبيد.

«فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَلِيماً- در هر حال خدا به هر چيزى آگاه است.»

30- نور الثقلين، ج 4، ص 298.