تفسیر هدایت

سیدمحمدتقی مدرسی

جلد 10 -صفحه : 391/ 69
نمايش فراداده

شادمانى حركت كند و به زمزمه‏هاى نرم طبيعت كه از لرزش برگ درختان و جريان آبها در جويباران بر مى‏خيزد گوش فرا دهد و بياسايد.

آيا نمى‏بينى كه پروردگار ما چسان از بادهايى كه به ما بشارت باران مى‏دهند به بيانى دلپذير ياد مى‏كند. بادهايى كه از دور دستها از دشتها و دامنه‏ها و دره‏ها مى‏گذرند و باران خود نثار كشاورزانى مى‏كنند كه هفته‏ها از عمر خود را صرف شخم زدن و كاشتن زمين خود كرده‏اند؟ آرى ... بادها ابرهاى باران‏زاى را مى‏آورند و باران خير و رحمت و بركت خداوندى است. گاه اين بشارت به زبان رعد و برق است كه اعلام مى‏كنند اينك ابرهاى پرباران خواهند باريد و مزارع تشنه سيراب خواهند شد.

بادها وظيفه ديگر هم دارند درختان را بارور مى‏كنند بذرهايى را كه در جاى متراكم مانده‏اند به نقاط دور مى‏پراكنند. گاز اكسيژن را به ميان مردم مى‏برند و گازهاى سمى را به درختان مى‏رسانند تا از آنها تغذيه كنند و نمى‏گذارند شعاع خورشيد برگهاى درختان را بسوزاند. و نيز كشتيهاى بادبانى را در درياها به حركت مى‏آورند و در حركت هواپيما و كشتيهاى بازرگانى سهمى بسزا دارند.

همه اينها براى اين است كه انسان رحمت خدا را بچشد و قلب كوچكش با جهان بزرگ پيوند گيرد.

«وَ لِيُذِيقَكُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ- تا رحمت خود را به شما بچشاند.»

و نعمت باران زمين را سر سبز كند.

«وَ لِتَجْرِيَ الْفُلْكُ بِأَمْرِهِ- و تا كشتيها به فرمان او روان باشند.»

زيرا بادها كشتيهاى بادبانى را از بندرى به بندر ديگر مى‏برد.

«وَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ- و از فضل او روزى بجوييد.»

يعنى ديگر از نعم خداوندى رواج بازرگانى در ميان مردم است.

وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ- باشد كه سپاس گوييد.»

اوج سعادت و غايت نعمتها هنگامى است كه انسان زبان به شكر مى‏گشايد. با شكرگزارى دلش خشنود مى‏شود و روحش آرامش مى‏گيرد و شادمانى