تفسیر هدایت

سیدمحمدتقی مدرسی

جلد 11 -صفحه : 534/ 28
نمايش فراداده

گفتگو از عزّت و چيرگى به گفتگو درباره دو دريا مى‏پيوندد كه يكى شيرين و گواراست و آن ديگرى شور و تلخ، و با آن كه آن دو (از لحاظ كيفيّت) با يكديگر برابر نيستند، خداوند از هر دو دريا بندگان خود را روزى مى‏دهد، چنان كه از آنها گوشت تازه (ماهى آب شيرين و ماهى آب شور) بيرون مى‏آورند و نيز به وسيله كشتيها از آنها براى حمل و نقل بهره مى‏برند. مجموع اين سخن را خداى سبحان به موضوع شب و روز مربوط مى‏سازد:

كيست كه روز را وارد شب و شب را داخل روز مى‏كند؟

آيا او خدا نيست؟

پس چرا ما عزّت را از ديگرى جز او مى‏جوييم؟

شرح آيات

[9] مؤمن به راستى زندگى را مدرسه‏اى مى‏سازد، و با بصيرت و ديده حق بين خود به اطراف و زواياى آن نظر مى‏افكند تا هشيارى و هدايتش بيفزايد، و از بزرگترين و دل‏انگيزترين جلوه نماييهاى زندگى لحظه شكفتن آن است، آن گاه كه خدا به بادها فرمان مى‏دهد ابرهاى سنگين و پربار بركات را به زمينهاى مرده ببرند، بدان جا كه سكون همه چيز را در برگرفته است، و پروردگار بدان ابرها آن زمين را زنده مى‏كند.

«وَ اللَّهُ الَّذِي أَرْسَلَ الرِّياحَ فَتُثِيرُ سَحاباً- خداست كه بادها را فرستاد تا ابر را برانگيزند.»

بادها ابر را برمى‏انگيزند، هم چنان كه كشاورز زمين را براى كشاورزى برمى‏انگيزد (و آماده مى‏سازد)، پس بادها ابر را هر گونه خدا بخواهد، مى‏رانند و مى‏فرستند.

«فَسُقْناهُ إِلى‏ بَلَدٍ مَيِّتٍ- پس ما آن را به سرزمينى مرده مى‏رانيم.»

كلمه «مى‏رانيم» دلالت بر آن دارد كه پروردگار ماست كه تدبير باران مى‏كند و آن را به سرزمينى مرده مى‏فرستد و آن سرزمين را زنده مى‏كند، و آبيارى باران بى‏نظم نيست بلكه تابع كردار آدميزاد است. پس باران يك سال در يك سرزمينى كمتر از باران سالى ديگر نيست، ولى كردار بشر است كه آن را مى‏افزايد يا به كلّى مى‏كاهد، و بادها جز وسيله‏اى نيستند زير خدا كارها را به وسيله اسباب آنها مى‏گذراند.