تفسیر هدایت

سیدمحمدتقی مدرسی

جلد 11 -صفحه : 534/ 425
نمايش فراداده

از اين جاست كه مى‏بينيم قرآن با عظمت در قضيّه توحيد از ضرورت رهايى يافتن از شرك با ما سخن مى‏گويد، و در هر بار از بعضى انواع شرك گفت و گو مى‏كند. وانگهى مردم در سرسپردگى و گرايش خود به مادّه متفاوتند، برخى با صراحت تمام سر مى‏سپارند، و برخى از آنها سلاح توجيه و بهانه را به كار مى‏برند، و بدين سان درهم شكستن پايه‏هاى اين توجيه و بهانه‏سازى از برجسته‏ترين هدفهاى قرآن حكمت آموز است، و از آن جا كه بهانه‏ها توجيهات هر قوم با قوم ديگر متفاوت است و بلكه حتّى ميان خود افرادى كه به يك مذهب مشركانه وابسته‏اند نيز تفاوت دارد، قرآن حكمت آموز هر توجيه و بهانه‏اى را به عنوانى مستقلّ و متفاوت بررسى مى‏كند.

در اين درس، خدا دو نمونه از مردم را معرّفى مى‏كند: كافران مشرك كه در حال سختى و گزند با دعا به خدا پناه مى‏برند، و مؤمنانى كه در تمام ساعات شب به درگاه خدا دعا مى‏كنند و نماز مى‏خوانند و سجده مى‏گذارند، و به آخرت مى‏انديشند، و خالصانه خدا را مى‏پرستند و بدو تسليم شده‏اند، تا آرزوها و پندارهايى را درهم بشكند كه بعضى در ارتكاب نافرمانيها بدانها تكيه مى‏كنند و- مثلا- مى‏پندارند كه همتايان برساخته نزد خدا شفيع آنان خواهند شد، پس چرا از گناه بپرهيزند؟!