تفسیر هدایت

سیدمحمدتقی مدرسی

جلد 15 -صفحه : 455/ 11
نمايش فراداده

«وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَلِيمٌ- و اوست كه به هر چيز داناست.»

وسعت دانش او مانند وسعت توانايى اوست، و همين آيه كافى است تا انسان پروردگار خود را هماره شاهد و ناظر احساس كند و مانعى است كه آدمى را از ارتكاب نافرمانى بازدارد. در اينجا پيوندى ميان اين دو آيه: «وَ هُوَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ- وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَلِيمٌ با آيه «وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ وجود دارد.

پس عزّت (و تسلّط) به قدرت مطلق است، و حكمت به دانش مطلق كه برجسته‏ترين جوانب و سنجه‏هاى آن است. پروردگار ما به دانش خود مقدّر مى‏كند و قضا مى‏راند، و به قدرت خود آنچه را (بر آن قلم) قضا رانده، اجرا مى‏كند و مى‏گذراند.

در تفسير اين آيه كريمه پاره‏اى اخبار رسيده كه آگاهى ما را نسبت بدان مى‏افزايد. مفسّران دعايى از پيامبر (ص) را ذكر كرده و آن را تفسيرى بر اين آيه شمرده‏اند، و آن تفسير، اين گفته اوست: «بار الها تويى اوّل كه پيش از تو چيزى نيست، و تويى آخر كه پس از تو چيزى نيست، و تويى ظاهر (و چيره) كه فرداست تو چيزى نيست، و تويى باطن (در ژرفاى همه چيز) كه فرو دست تو چيزى نيست.

بدهى ما را بپرداز و ما را از فقر بى نياز ساز.» «6».

از امام رضا (ع) روايتى نقل شده كه بيان مى‏كند «اشتراك كلمات ميان ما و پروردگارمان اشتراك لفظى است نه معنوى، و برخى از نامهاى خدا را برمى‏شمارد كه معانى آنها با نظاير همان نامها كه نزد ما معروف و متداول است، تفاوت دارد، تا آن كه در معنى ظاهر و باطن گويد: «امّا الظّاهر» نه از آن روست كه براستى او بر چيزها، با سوار شدن بر فراز آنها و نشستن بر آنها و بالا نشينى بر قلّه آنها، بالا رود (و بلندا و ظهور يابد) بلكه اين به سبب چيرگى و قهر و غلبه او بر چيزها و قدرت او بر آنهاست، چنان كه كسى گويد: «ظهرت على اعدائى» «بر دشمنانم پيروز شدم» و «اظهرنى اللَّه على خصمى» «خداوند مرا بر دشمنم غالب كرد» كه خبر از پيروزى و چيرگى مى‏دهد، همچنين است «ظهور» (چيرگى)

6- نور الثقلين، ج 5، ص 234.