همان گونه كه تيرانداز زه كمان را سخت مىكشد و تير را هر چه بيشتر دور پرتاب مىكند و به گفتهاى ديگر:
مقصود از نازعات ستارگانند كه از افقى بر مىآيند و در افقى ديگر فرو مىروند ... و معانى ديگرى نيز براى آن آوردهاند.
گفتهاند كه آن دميدن نخستين در صور است كه بر اثر آن همه آفريدگان مىميرند، و راجفه صيحه و بانگ عظيمى است كه همچون تندر غرش و اضطراب دارد.
گفتهاند كه آن دميدن دوم در صور پس از دميدن نخستين است كه با آن مردمان از خاك برمىخيزند.
پراضطراب، و وجيف به معنى سرعت سير است.
به معنى راهى است كه انسان از آن گذشته است، و از آن روى بدين نام خوانده مىشود كه آدمى با گذشتن بر آن با پاهاى خود آن را حفر كرده است، پس كافران مىپرسند: آيا ما پس از مردن به زندگى پيشين باز مىگرديم؟
كهنه و فرسوده، و در مفردات راغب آمده است:
نخرت الشجرة يعنى درخت پير شد و نخرة يعنى وزش باد به آن رسيد. و نخير صدايى از بينى است، و اين موافق است با آنچه گفتهاند كه استخوان ناخرة به معنى استخوانى است كه از آنچه در درون آن است خالى شد و با وزيدن باد صدايى از آن برمىخيزد.