باشد بول كند در چاه سه دلو آب مىكشند و اگر شيرخواره باشد كه شيرش بر غذا غالب باشد يك دلو مىكشند و در روايت كالصحيح وارد شده است كه براى بول صبى هفت دلو مىكشند و اكثر اصحاب به آن عمل كردهاند.
و در روايت موثق وارد شده است كه از براى فطيم يك دلو مىكشند و فطيم آنست كه او را از شير باز كرده باشند و علما حمل كردهاند بر طفلى كه قريب به آن باشد كه از شير باز كنند مجازا و در صحيحة الفضلا تمام آبست، و محمول بر استحباب است.
(فان وقع فى البئر زنبيل [و خ زبّيل در هر دو جا] من عذرة رطبة او يابسة او زنبيل من سرقين فلا بأس بالوضوء منها و لا ينزح منها شىء)(1)
اين مضمون حديث صحيح على بن جعفر است پس اگر در چاه افتد زنبيلى از فضله آدمى كه تر باشد يا خشك باشد يا زنبيلى از سرگين در چاه افتد پس باكى نيست كه وضو بسازند و از آب چاه چيزى نكشند و اين تتمه نيست در حديث و ليكن ظاهر حديث است.
و نزديك به اين معنى روايت كرده است عمار ساباطى كه از حضرت امام جعفر صادق (صلوات الله عليه) سؤال كردند از چاهى كه در آن بيفتد زنبيلى عذره خشك يا تر حضرت فرمودند كه باكى نيست هر گاه آب چاه بسيار باشد و ظاهرا تقييد به آب بسيار از آن جهت كه اگر آبش كم باشد به نجاست متغير مىشود و اين دو حديث نيز دلالت مىكند بر طهارت آب چاه يعنى به ملاقات نجاست نجس نمىشود و ليكن چون بحسب ظاهر منافات دارد با حديث آينده صدوق تأويل كرده است به آن كه هذا اذا كانت فى زنبيل و لم ينزل منه شىء فى البئر يعنى آن كه گفتيم باكى نيست موافق حديث در صورتيست كه از آن چه در زنبيل است از عذره داخل آب چاه نشود و اگر آن تتمه را داخل نمىكرد جمع مىتوانست كردن كه باكى نيست پاك مىشود به نزح چهل يا پنجاه دلو و اين