شهادت باقى ائمه (صلوات الله عليهم).
و اين دلالت مىكند بر تشيع مولانا يا آن كه حق سبحانه و تعالى بر زبانش جارى ساخته است بىاراده او چنانكه از بسيارى از علماى ايشان واقع شده است و قاضى نور اللَّه رحمة اللَّه عليه در مجالس المؤمنين اكثر را نقل كرده است.
(و روى انّ من قصد إلى مصلوب فنظر اليه وجب عليه الغسل عقوبة)(1)
و روايتى وارد شده است از ائمه هدى (صلوات الله عليهم) كه هر كه بقصد ديدن حلق كشيده برود و او را ببيند واجبست بر او غسل از جهت عقوبت بر اين عمل. و ظاهرش آنست كه مصلوب بىگناه باشد و اگر مصلوب شرعى باشد سنت است كه سه روز او را بردار بگذارند تا عبرت ديگران شود پس ديدن آن خوب خواهد بود و اقلا جايز غايتش آن كه جمعى از علما تخصيص دادهاند اين حكم را بما بعد سه روز چون مشروع نيست گذاشتن بعد از آن و تعميم كردهاند كه خواه شرعى باشد و خواه غير شرعى و خواه به نهج شرع او را حلق كشيده باشند يا نه.
و از مشايخ شنيدهام كه نهج شرعى آنست كه مصلوب را رو بقبله بر چوب دار به پيچند تا در آنجا بميرد و صلب به نص قرآن از جهت قطاع الطريق است كه در كتاب حدود خواهد آمد، و مناسب آنست كه اگر شرعى باشد بعد از سه روز غسل بكنند و اگر غير شرعى باشد در همه وقت.
و ظاهر كلام صدوق آنست كه واجب باشد و اكثر حمل بر استحباب كردهاند و احوط آنست كه به ديدن مصلوب نروند و اگر بروند غسل را بر سبيل قربت واقع سازند و قصد وجوب و ندب نكند.
(و سأل سماعة بن مهران ابا عبد اللَّه (صلوات الله عليه) عن غسل الجمعة فقال واجب فى السّفر و الحضر الّا انّه رخّص للنساء فى السّفر لقلّة الماء. و قال غسل الجنابة واجب، و غسل الحيض واجب، و غسل