مضطربه تميز نداشته باشد عمل به احتياط كند بهتر است به آن كه هميشه عمل استحاضه كند و هر سال ده روز يا يازده روز روزه را قضا كند و اگر تروك حيض را نيز نكند بهتر است تا حق سبحانه و تعالى او را شفا دهد، و اگر خون از عادت تجاوز كند يك روز يا دو روز يا سه روز عمل حيض مىتواند كرد بشرط آن كه از ده روز در نگذرد كه اگر مثلا عادت ده روز باشد البته غسل مىكند و هر چه خون آيد عمل استحاضه مىكند و اگر عادت نه روز باشد يك روز بيشتر استظهار نمىكند؟ و اگر عادتش سه روز باشد و بعد از عادت خون ببيند هر يك روز را واجبست كه عمل حيض كند و در دو روز ديگر مخير است.
و بعضى گفتهاند كه تا ده روز عمل حيض مىتواند كرد پس اگر از ده روز درگذرد عادت را حيض حساب مىكند و نماز و روزه را كه ترك كرده است قضا مىكند و بهتر آنست كه زياده از يك روز عمل حيض نكند. و بر اين مضامين احاديث صحيحه وارد شده است و اللَّه تعالى يعلم.
(و القرء هو جمع الدّم بين الحيضتين و هو الطّهر لأنّ المرأة تقرء الدّم اى تجمعه فى ايّام طهرها ثمّ تدفعه فى ايّام حيضها)(1)
و قرئ كه حق سبحانه و تعالى فرموده است كه مطلّقات عده بدارند سه قرء را طهر است يعنى سه طهر زيرا كه قرء در لغت عرب بمعنى جمع است و در اينجا جمع شدن خونست در ميان دو حيض زيرا كه زن در ايام طهر خون در رحم او جمع مىشود و در ايام حيض دفع مىشود و اين سخن انسب آن بود كه در طلاق مذكور شود.
و ظاهرا غرض على نيز اينست كه آن چه حضرت فرموده است كه اقراء او مثل اقراء خويشان اوست در اينجا نيز مراد اطهار است و مذكور شد كه تلازمست ميان هر دو و ظاهرا اينجا بمعنى حيض باشد و شك نيست كه قرء در لغت عرب و احاديث بهر دو معنى آمده است و در عده احاديث صحيحه وارد