لوامع صاحبقرانی

محمدتقی مجلسی

جلد 1 -صفحه : 712/ 650
نمايش فراداده

الطمث من يومها لأنّ النّطفة اذا وقعت فى الرّحم تصير إلى علقة ثمّ إلى مضغة ثمّ إلى ما شاء اللَّه و انّ النّطفة اذا وقعت فى غير الرّحم لم يخلق منها شى‏ء فاذا ارتفع طمثها شهرا و جاوز وقتها الّتى كانت تطمث فيه لم تسق دواء)(1)

كلينى بسند صحيح از رفاعه روايت كرده است كه به خدمت حضرت امام جعفر صادق (صلوات الله عليه) عرض نمودم كه گاه هست كنيز مى‏خرم و خونش بند شده است به سبب فساد خون يا باد رحم و از اين جهت او را دوا مى‏دهيم همان روز حايض مى‏شود آيا جايز است با آن كه محتمل است كه حامله باشد و ليكن من علم بحمل او ندارم حضرت فرمودند كه چنين مكن عرض نمودم كه اين خون يك ماهى است كه بند شده است و بر تقديرى كه حامله باشد نطفه منى است تا چهل روز و ما عزل نطفه مى‏كنيم و منى را بيرون فرج مى‏ريزيم. اين هم مثل آنست صدوق اينها را از حديث انداخته است و جواب حضرت را ذكر كرده است كه فرمودند كه اين هر دو مثل هم نيستند اگر چه قياس باطل است در اين جا فرق هست زيرا كه نطفه كه در رحم افتاد علقه مى‏شود بمنزله خون بسته، ديگر مضغه مى‏شود پارچه گوشتى، ديگر تا به آن چه خدا خواهد كه استخوان مى‏شود و صورت بندى در آن مى‏شود. ديگر گوشت بر روى استخوان بهم مى‏رسد ديگر روح در او دميده مى‏شود، و اگر نطفه در غير رحم ريخته شود در صورت عزل چيزى از آن خلق نمى‏شود پس فرق ظاهر است ميان اين دو نطفه پس هر گاه يك ماه بگذرد و از زمان حيض بگذرد دوا نمى‏توان داد زيرا كه ممكن است كه حامله باشد و فرزند ساقط شود و بمنزله قتل نفس است.

(و اذا اشترى الرّجل جارية مدركة و لم تحض عنده حتّى مضى لذلك ستّة اشهر و ليس بها حبل فان كان مثلها تحيض و لم يكن ذلك من كبر فهذا عيب تردّ به)(2)

كلينى و شيخ بسند صحيح از داود بن فرقد روايت‏