آن كه الحال متعارفست كه ابريشم بر سر آن مىپيچند كه باز نشود و اگر چه احوط آنست كه بعوض ابريشم ريسمان به پيچند پس بنا بر اين دغدغه مىشود در گل سرخ و زرد كه بر دستار وضع مىكنند از ابريشم.
و شيخ بهاء الدين محمد طاب ثراه مىفرمودند كه مشايخ جبل عامل ما جامه را از ريسمان مىدوزند و ليكن بسيار حرج است و شبيه است اين مبالغه بمبالغه خوارج لعنهم اللَّه كه ايشان مطلقا ابريشم نمىپوشند اگر چه يك رشته از تار و پود ابريشم باشد و مستندند بقول حضرت سيد المرسلين (صلّى الله عليه وآله وسلّم) كه فرمودند كه هذان محرّمان على ذكور أمّتي يعنى ابريشمينه و طلا هر دو حرامند بر مردان امّت من و ليكن چون آن ملاعين دست از متابعت ائمه هدى و ابواب علوم مدينه علم خدا كشيدند خسر الدنيا و الآخرة شدند.
(و لا باس بالفراء الخوارزميّة و ما يدبغ بأرض الحجاز)(1)
و باكى نيست در نماز كردن در پوستينهاى خوارزمى و در پوستينهائى كه در زمين حجاز دباغى آن مىكنند روايت كرده است شيخ بسند قوى از بشير بن بشار كه گفت سؤال كردم از او يعنى هادى (صلوات اللَّه عليه) از نماز كردن در فنك و پوستين سنجاب و سمّور و حواصلى كه در بلاد شرك صيد مىكنند يا در بلاد اسلامى مىتوانم در آن نماز كردن بدون تقيه حضرت فرمودند كه نماز كن در سنجاب و حواصلى كه در خوارزم صيد مىكنند كه بلاد اسلام است و نماز مكن در پوست روباه و سمور چون متعارف بود در آن زمان مثل حال كه پوستين اين قسم جانوران را از بلاد كفر مىآوردند و مسلمانان مىخريدند و مىفروختند حضرت مىفرمايد كه هر چه را علم داشته باشى كه كفار صيد كردهاند مپوش و همين اجناس را از خوارزم مىآورند از ايشان بگير و محتمل است كه مراد اين باشد كه استعلام كن هر چه از بلاد اسلام آورده باشند به پوش و الا فلا و اين بر