لوامع صاحبقرانی

محمدتقی مجلسی

جلد 8 -صفحه : 817/ 499
نمايش فراداده

‌صفحه‌ى 498

سبحانه و تعالى به بندگان خود بهره كرامت فرموده است به آن مى‏توانند رسيد بر سبيل اجمال، و هر صفتى را كه بهره نداده باشد چه دانند كه چه چيز است و ظاهر بسيارى از آيات و اخبار آنست كه صفات كماليه الهى لا يتناهى است چنانكه فرموده است كه «قُلْ لَوْ كانَ الْبَحْرُ مِداداً لِكَلِماتِ رَبِّي لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَنْ تَنْفَدَ كَلِماتُ رَبِّي وَ لَوْ جِئْنا بِمِثْلِهِ مَدَداً» يعنى بگو يا محمد كه اگر درياها مركب شود از جهة نوشتن كلمات پروردگار من هر آينه آخر مى‏شود درياها پيش از آن كه كلمات آخر شود، و اگر باز مثل اين درياها ديگر بيافرينيم و باز بنويسند باز آخر خواهد شد و كلمات آخر نخواهد شد.

و اكثر محققين بر اينند كه مراد از اين كلمات صفات كماليه الهى است و بحسب مكاشفه چنين يافته‏اند، و اكثر ظاهريه بر اينند كه مراد از اين كلمات معلومات الهى است و از جهة تقريب به افهام گفته‏اند كه شكى نيست كه اهل بهشت و كفار اهل جهنم ابد الآباد در ازمنه غير متناهى در بهشت و دوزخ خواهند بود، و سخنانى كه مى‏گويند و افعالى كه مى‏كنند غير متناهى است و حق سبحانه و تعالى بر همه عالم است. و اعم اشمل است و مؤيد معنى اول است تتمه دعا و بحق هر نامى كه فرستاده بر حضرت موسى (عليه السلام)، و بحق هر نامى كه فرستاده بر حضرت عيسى (عليه السلام) و بحق هر نامى كه فرستاده بر حضرات سيد المرسلين و آل آن حضرت و ساير پيغمبران كه صلوات تو بر ايشان باد، و محتمل است كه لفظ و على انبياء اللَّه عطف باشد بر آل به اعتبار صلوات، و بنا بر معنى سابق عطف است بر آل به اعتبار إنزال اسما كه فلان و فلان حاجتم را بر آور و اگر حايض خواند كه مرا در از آن مستحاضه است مى‏گويد كه اين خون استحاضه را از من بردار و قطع كن و حيضم را مستقيم گردان.