اندیشه سیاسی محقق حلی

روح الله شریعتی

نسخه متنی -صفحه : 348/ 165
نمايش فراداده

3ـ مالكيت امام

امام يا حاكم حق فروش يا هبه اراضى را كه مالك آن‏ها است و هرگونه تصرف در آن‏ها به اجازه ايشان مىباشد دارد و لزوماً منافع اين اراضى صرف مصالح مسلمين نمىگردد، بلكه امام حتى مىتواند به مسلمانى قسمتى از اين اراضى را هبه كند. مهم‏ترين و عمده‏ترين نوع اين اراضى عبارت از اراضى انفال است كه در ذيل به آن مىپردازيم:

3 ـ 1 ـ اراضى موات

زمين موات چه اصالتاً موات باشد يا بالعرض موات شده باشد و چه مفتوح العنوة و يا غيرمفتوح العنوة باشد، براى امام است و احياى آن در زمان حضور امام تنها با اذن ايشان مجاز است و تصرف آن بدون اجازه امام حكم غصب را دارد. محقق معتقد است كه احياى زمين‏هاى موات در عصر غيبت جايز است و تحجير كننده اين اراضى به احياء و تملك آن‏ها سزاوارتر است و احياءكننده، مالك شناخته مىشود. به نظر مىرسد كه كافر نيز مانند مسلمان مشمول حكم اولويت با تحجير و تملك با احياء گردد، زيرا به نظر محقق اولاً: كافر در عصر حضور مىتواند با اذن امام مالك گردد و ثانياً: محقق ملكيت با احياء را در عصر غيبت به‏طور مطلق آورده و به مسلمان اختصاص نداده است1.

به اعتقاد محقق چون هدف حكومت بهره‏ورى هرچه بيش‏تر از زمين‏هاى مساعد است، تحجير كننده زمين موات اگر به احياى آن همت نگمارد امام وى را بين احياء و تخليه زمين مخير مىكند در صورتى كه تحجير كننده از تخيير امام سرباز زد امام زمين را از وى مىگيرد تا زمين معطل نماند2.

3 ـ 2 ـ زمين‏هايى كه بدون جنگ به‏دست امام افتاده

اين زمين‏ها چه اهلش آن را رها كرده باشند و چه خود با رغبت به امام داده باشند، نيز از امام است.

3 ـ 3 ـ قلل كوه‏ها و هر آن‏چه در آن‏جا يافت مىشود.

1. همان، ص791.

2. همان، ص794.