اندیشه سیاسی محقق حلی

روح الله شریعتی

نسخه متنی -صفحه : 348/ 298
نمايش فراداده

اذا لم يكن الامام موجوداً ولا من نصبه للصلوة وامكن الاجتماع والخطبتان قيل يستحب ان يصلى جمعة وقيل لا يجوز والاول اظهر1؛

هنگامى كه امام و نماينده وى براى نماز نباشد ولى اجتماع مردم و ايراد خطبه ممكن باشد بعضى گفته‏اند نماز جمعه مستحب است و به نظر برخى جايز نيست، ولى نظر اوّل اظهر است.

محقق درباره اين‏كه چرا عدالت سلطان شرط وجوب نماز جمعه شده، مىگويد:

چيزى كه به خاطر آن نيابت جمعه بر اذن امام موكول شده عدالت وى است چرا كه فاسق بيشتر متمايل به انجام خواستها و هواهاى نفسانى خود است تا امور داراى مصلحت، و به همين دليل بدون فرد عادل ريشه هرج و مرج و اختلاف به نحو احسن كنده نمىشود و دليل ديگر اينكه چون فاسق نمىتواند امام و حاكم گردد، اهليت نايب گرفتن براى اين امور را نيز دارا نيست.2

محقق در اين جمله‏ها علت شرط عدالت سلطان را براى نماز جمعه اين مىداند كه چون وجوب جمعه اجتماع همگانى را در پى دارد و اجتماع همگانى نيز مظنه نزاع و درگيرى است و براى جلوگيرى از آشوب و هرج‏ومرج، وجود سلطان ضرورى مىباشد، وى اگر فاسق باشد بيش‏تر به دنبال هواى نفس و خواهش‏هاى درونى خود است تا مصالح امت؛ پس درگيرى و نزاع با وجود چنين سلطانى فروكش نمىكند، ولى اگر عادل باشد چنين نيست، زيرا وى به دنبال مصالح امت است نه خواهش‏هاى درونى خود. به اعتقاد ايشان، نماز جمعه چون حضور همه افراد را در پى دارد بايد آن را نماينده حاكم اقامه كند تا نزاع ايجاد نشود و اگر امام عادلى نبود و اقامه نماز ممكن بود؛ بنابراين مستحب است؛ يعنى امامت جمعه از سِمَت‏هايى است كه مخصوص حاكم است و انتخاب امام جمعه

1. شرايع الاسلام، ص76.

2. المعتبر، ج2، ص280. (عبارت قبلاً گذشت)