خواجه نصيرالدين طوسى مىفرستد و خواجه پس از مطالعه آن، محقق را تحسين مىنمايد. اين رساله در كتاب مهذب البارعِ ابن فهد حلّى، روض الجنانِ شهيد ثانى و اعيان الشيعه آمده است.
اين رساله به دستور امير عزالدين عبدالعزيز كه مدتى حاكم حلّه بوده، نوشته شده است. وى از محقق سئوالهايى درباره وجوه محتمل در مسئله كرده كه اين خود نشان از دقت نظر و تبحر او است. محقق نيز سئوالات را بهطور مشروح با ذكر استدلالهاى آن و بيان مبانى و قواعد مخصوص و آراى مطرح شده جواب داده و رساله را به نام امير، «عزّيه» ناميده است.
اين رساله مشتمل بر هفت سئوال است كه سيدعزّالدين (شاگرد محقق) از محقق كرده است. برخى از اين سئوالها فقهى و برخى كلامى است كه محقق به اختصار به هر يك جواب داده است.
اين رساله مشتمل بر پنج سئوال است كه سيد شريف1 از محقق كرده است. اين سئوالها فقهى است و محقق بهطور مشروح با بيان مسائل و نظرهاى مختلف و جواب مخالفين، مسائل مطرح شده را جواب مىدهد.
اين رساله مشتمل بر 42 سئوال فقهى است كه شاگرد محقق، شيخ جمالالدين يوسفبن حاتم شامى، از ايشان كرده است. محقق ابتدا شاگرد خود را ستوده و او را سزاوار پاسخگويى به پرسشهاى خود مىداند.
اين رساله فقهى شامل پانزده سئوال و جواب بوده و از سئوالها چنين استنباط مىشود كه سئوال كننده فردى فاضل و عالم بوده است. اين رساله نام بهخصوصى نداشته و گردآورنده و به طبع رساننده آن (رضا استادي) چون تعداد سئوال و جوابها را پانزده سئوال و جواب يافته، آن را به
1. آنگونه كه از گفته محقق در ابتداى رساله استنباط مىشود، وى شاگرد محقق بوده است.