ميقات: از اين كه اين فرصت را دراختيار «فصلنامه ميقات حج» گذاشتيد تا از نظرات ارزشمند شما درباره حج و مسائل مربوط به آن، استفاده كنيم متشكّريم. لطفاً بفرماييد تاكنون چند سفر و در چه سالهايى به حج مشرف شده ايد؟ ج - بسم اللَّه الرحمن الرحيم، چون اين اولين گفتگويى است كه با فصلنامه وزين و ارزشمند «ميقات حج» دارم، لازم است ابتدا متذكر شوم كه واقعاً جاى اين مجله در نوشتارهاى ما و در كتب و مجلاتى كه در عالم اسلام - نه تنها در جمهورى اسلامى - منتشر مى شود خالى بود، خوشبختانه با يارى خداوند و به همّت برادران عزيز در معاونت آموزش و تحقيقات بعثه مقام معظم رهبرى، اين خلاء پر شد. اميدوارم با همكارى و همدلى همه نويسندگان متعهّد در جهان اسلام، اين نشريه راه تكاملى خود را طى كند و در جهان اسلام جايگاه واقعى خود را بيابد. در جواب سؤالى كه مطرح شد، بايد عرض كنم: من قبل از پيروزى انقلاب به حج مشرف نشده بودم، اما بعد از پيروزى انقلاب اسلامى، قبل از اين كه سرپرست حجاج شوم دو مرتبه مشرّف شدم؛ يكبار در سال 1358 كه روحانى كاروان بودم و مرتبه دوم نيز به عنوان زائر رفتم كه احتمالاً سال 1362 بود. ولى از سال 1370 كه مقام معظم رهبرى مسؤوليّت سرپرستى زائران ايرانى خانه خدا را به بنده واگذار كردند، تاكنون چهار سفر توفيق تشرّف پيدا كرده ام.
ميقات: حج سفرى الهى و معنوى است و معمولاً كسانى كه موفق به اين سفر مى شوند، خاطرات شيرينى - مخصوصاً از سفر اوّل - دارند، شما نيز بى گمان يادها و خاطره هايى شنيدنى داريد. بفرماييد نخستين بارى كه وارد حرمين شريفين شديد چه احساسى داشتيد؟ ج - احساسى كه در آن لحظات به انسان دست مى دهد قابل توصيف و انتقال به ديگرى نيست. حالى كه انسان در سفر اوّل پيدا مى كند، در سفرهاى بعد ديگر تكرار نمى شود، احساس نزديكى به خدا و عظمتى كه آن دو مكان مقدس براى انسان تداعى مى كند، هر دو از خاطرات فراموش ناشدنى اين سفر الهى است. مكان هاى مقدسى كه مى توان گفت همه پيامبران بزرگ الهى در آنجا حضور يافته اند و اولياى خدا برگرد آن خانه طواف كرده اند. مكانى كه ولى عصر ارواحنا فداه در موسم، آنجا حضور دارد. سرزمينى كه همه حوادث مهم تاريخ اسلام در آنجا تحقق پيدا كرده و نقطه آغازين اسلام است. وقتى كه انسان براى اولين بار، با اين فضا آشنا مى شود و تمام اين معانى، كم و بيش، در خاطره اش زنده مى شود، حال خاصى در او ايجاد مى شود، و چه زيباست كه آدمى از آن حال و احساس براى تزكيه نفس و تقرّب بيشتر به حضرت حق بهره بردارى كند. ميقات: اكنون سالهاست كه با احاديث و روايات دمسازيد و با حفظ تمام قرآن بى گمان به معارف ثقلين درباره حج آشنايى فراوانى داريد. بفرماييد حج در تعاليم قرآن و حديث از چه جايگاهى برخوردار است؟ ج - در اين باره مطلب بسى فراوان است كه اندكى از آن همه را نيز نمى توان در مقاله اى گنجاند و بايد براى رساندن ابعاد گسترده آن، كتابها نوشت، البته تا حدودى آثارى نوشته شده و حقايقى بازگفته شده است، ولى آنچه بطور خلاصه و در يك مصاحبه مى شود مطرح كرد اين است كه: حج يكى از پايگاههاى عظيم فرهنگى، سياسى و اجتماعى در اسلام است. حج در كنار نماز، روزه، خمس، زكات و ساير فروع دين، به عنوان يكى از مهمترين فروع اسلام مطرح است و نسبت به ديگر فروع دين، امتيازى دارد و آن جامعيت حج است.
در حج سياست در كنار عبادت است. مسائل فرهنگى در كنار عبادت است. و بطور خلاصه مى شود گفت كه حج تجلّى معارف اسلام است. و مى تواند نمايانگر ابعاد مختلف اسلام باشد و در يك جمله، بايد همان تعبير زيباى قرآن را آورد كه حجّ «قياماً لِلنَّاس» و مبدأ يك خيزش عمومى در جهان اسلام است. و به همين جهت امام بزرگوار عنايت زيادى به بهره بردارى از فضاى ملكوتى حج در زمينه هاى مختلفى، كه جامعه اسلامى نياز دارد، داشتند. قرآن كريم دو تعبير دارد كه قابل تأمل است و مى توان جايگاه حج را از ديدگاه قرآن و اسلام شناخت. تعبير اوّل، همان «قياماً للناس» است كه يعنى حج مبدأ قيام و خيزش عمومى است. و دوّم، «ليشهدُوا منافِع لَهُم»، از اين آيه استفاده مى شود كه وقتى ملل مسلمان در آن ديار مقدس حضور پيدا مى كنند، خود و يا نمايندگانشان بايد شاهد منافع امت اسلام باشند. همانطور كه امام - رضوان اللَّه تعالى عليه - در پيام هاى ارزشمند خود آن را بيان كرده اند؛ منافع مطلق است و اختصاص به منفعت خاصّى ندارد. در روايت هم آمده كه وقتى از امام - عليه السلام - سؤال مى كنند، كه كدام يك از منافع مراد است؟ مراد منافع دنيوى است يا اخروى و يا هردو؟ امام - عليه السلام - مى فرمايند: همه منافع، اعم از منافع دنيوى و اخروى. امام بزرگوار از «ليشهدوا منافع لهم» برداشت جالبى دارند و مى فرمايند: بزرگترين و ضرورى ترين منافعى كه جامعه اسلامى در جهان امروز دارد، اين است كه بايد حق خودش را از مستكبرين بگيرد، اين سرمايه عظيم مسلمين يعنى نفت را كه استكبار جهانى مُفت از جامعه اسلامى مى برد، بايد جلويش گرفته شود. و بايد امت اسلامى دست به دست همديگر بدهند و اين ماده حياتى مادى را از حلقوم استكبار جهانى بيرون بكشند و حق خودشان را و حق امّت اسلام را از غارتگران بگيرند و اين مسأله را حج مى تواند تأمين كند. مسلمانها مى توانند در آن كنگره عظيم به تفاهم و توافق برسند و با هم متحد شوند و در برابر مستكبرين، براى تأمين منافع - لااقل - ماديشان، ايستادگى كنند. ميقات: به نكته بسيار خوبى اشاره فرموديد، مسأله «قياماً للناس» و «لِيَشْهَدوا مَنافِعَ لَهُمْ»؛ جهان اسلام در زمينه هاى مختلف سياسى، اقتصادى، اجتماعى و... مى تواند از حج بهره بگيرد.
اينك جا دارد اين سؤال را مطرح كنيم: بين وضعيت موجود حج و جايگاهى كه اسلام براى حج در نظر گرفته چقدر تفاوت مى بينيد و بديگر سخن، تا رسيدن به حج مطلوب چه كارهايى بايد انجام شود؟ ج - بين حجّ واقعى يا به تعبير امام امت - رضوان اللَّه تعالى عليه - حجّ ابراهيمى و حج كنونى و فاقد محتواى لازم، تفاوت بسيار است. در واقع اين دو قابل مقايسه نبوده و در نقطه مقابل هم هستند. حجّى كه اسلام ناب از مسلمانان مى خواهد، حجى است كه مبدأ خيزش و قيام باشد. حجى است كه بتواند منافع جامعه اسلامى را تأمين كند نه آن كه در راستاى منافع دشمنان اسلام باشد. مستكبرين و دشمنان اسلام مى خواهند حج وسيله اى باشد براى آرام كردن جامعه اسلامى و توجيه سلطه آنان بر سرزمينهاى اسلام. بايد بگويم كه حجّ پس از پيروزى انقلاب، يك تفاوت اصولى پيدا كرد با حجّ قبل از انقلاب. امام راحل - قدّس سرّه الشريف - براى اين كه حج واقعى و اصيل را تجديد حيات كند بعد سياسى آن را زنده كرد. با بينش عميقى كه درباره مسائل داشت و نقشى كه براى حج قائل بود، در زمان حيات خود تلاش كرد اين بُعد را زنده نمايد و امروز به صورت يك امانت گرانبها و ارزنده، در اختيار امت اسلام قرار دهد. اينك مسؤولان جمهورى اسلامى امانتدار اين امانتند كه اميدواريم بتوانيم به خوبى و شايستگى، اين امانت بزرگ الهى را نگهبانى كنيم. احياى بُعد سياسى حج بود كه توانست، حج را در جهت واقعى خود قرار دهد. گرچه بايد اعتراف كنيم كه هنوز تا رسيدن به جايگاه واقعى حج فاصله زيادى داريم، ولى در هر صورت اين حركت به وسيله حضرت امام - قدس سرّه - و نظام مقدس جمهورى اسلامى ايران آغاز شد و اميد است تا تحقق كامل آن اهداف ادامه يابد. ميقات: درست است كه وضعيت كنونى حج در مقايسه با قبل از انقلاب، بسيار بهتر شده اما به نظر مى رسد هنوز كارهاى انجام نشده فراوان است. حضرت عالى براى بهتر برگزار شدن و تكامل هرچه بيشتر حج چه پيشنهادى داريد؟ ج - اوّلين بهره اى كه بايد از حج گرفت، «خودسازى» است كه يكى از مشكلات مهم و اصلىِ جهان اسلام نپرداختن به اين مسأله است.
اگر در جوامع اسلامى، بر تعداد نيروهاى خودساخته، آگاه، مسؤوليت شناس و افرادى كه به نيازهاى جهان اسلام مى انديشند، افزوده شود، بطور طبيعى قدرت به دست آنان خواهد افتاد و در نهايت به حلّ مشكلات مسلمين خواهد انجاميد. البته در شرايط كنونى به بركت انقلاب اسلامى، جرقه آگاهى و مسؤوليت شناسى، در جهان اسلام زده شده و جوانان مسلمان در اكثر كشورهاى اسلامى بيدار و هشيار شده اند و خودسازى را آغاز كرده اند. و اين اميدوارى به وجود آمده است كه - انشاءَاللَّه - اين حركت تداوم يابد و به جايى برسد كه كشورهاى اسلامى سرنوشت خودشان را خود به دست گيرند. تا انسان خودساخته نباشد، نمى تواند براى بازسازى جامعه اسلامى گام مؤثر بردارد و همچنين نمى تواند براى مشكلات جهان اسلام چاره انديشى كند. اگر مسلمانان موفق شوند كه در حج اين گام را بردارند، آماده مى شوند با مشكلات مختلفى كه امروز جهان اسلام گرفتار آن است برخورد كنند. دوّمين بهره و ره آوردى كه انسان مى تواند از حج بگيرد و آن براى برخورد با مشكلات جهان اسلام ضرورى است، «وحدت جهان اسلام» مى باشد. اگر بيش از يك ميليارد مسلمان، دست به دست هم دهند، و از امكانات و اماكن حسّاس و استراتژيكى كه در اختيار دارند بخوبى استفاده كنند، هيچ قدرتى در برابر آنها توان مقاومت نخواهد داشت، و مسلمانان مى توانند حرف اوّل را نه تنها در جهان اسلام كه در كلّ جهان بزنند. بهترين مركزى كه مى تواند وحدت را براى مسلمانان تأمين كند، همانا حج است. موسم حج مجمع التقريب واقعى جهان اسلام است. در آنجا سران كشورهاى اسلامى - سران علمى و سياسى - مى توانند در كنار هم بنشينند و - به جاى اختلافاتى كه منشأ اصلى آن مسائل نفسانى و وسوسه هاى شياطين انس و جن است - دست وحدت به همديگر دهند و فكرى براى حل معضلات كنونى جهان اسلام كنند. اگر حج ما اين دو ره آورد (خودسازى و وحدت) را داشته باشد، حلّ مشكلات جهان اسلام براى مسلمانان به سادگى قابل حلّ است، در اين صورت هيچ مشكلى وجود نخواهد داشت كه قابل حل نباشد. اگر ما امروز شاهد گرفتارى و قتل عام مسلمانان در كشورهاى اسلامى؛ مثل بوسنى و هرزگوين، فلسطين اشغالى، چچن و برخى مناطق ديگر هستيم كه دل هر انسانى براى مظلوميّت آنان به درد مى آيد، به خاطر نبودن وحدت ميان مسلمانان است. به هر حال از حج، در رابطه با مسائل مختلف، فردى، اجتماعى و همچنين مسائل فرهنگى، عقيدتى، سياسى و اقتصادى و حتى نظامى، مى توان به نفع جوامع اسلامى بهره بردارى فراوان كرد.
امام امت - رضوان اللَّه تعالى عليه - مهمترين پيامهايشان را در ايام حج مى دادند و اين نشان مى دهد كه آن بزرگوار تا چه حد به اين پايگاه شكوهمند و عظيم اميدوار بود! امام - قدس سرّه - معتقد بود كه بايد از اين مركز نور استضائه كرد و براى حلّ مشكلات جهان اسلام اقدام نمود. ميقات: اعمال عمره و حج تمتع، از احرام گرفته تا مراحل آخر، هر يك ويژگى خاصى را داراست، به نظر حضرت عالى انسان در كداميك از اين اعمال، مى تواند اوج معنويت را احساس كند. ج - مناسك حج، از احرام گرفته تا آخرين عمل، مظهر شكوه و عظمت است. وقتى كه مسلمانان از اقصى نقاط جهان در آن ديار مقدس حضور يافته و همه تشخّصها را كنار مى گذارند؛ فقير و غنى، سفيد و سياه، رئيس و مرئوس و زن و مرد در كنار هم يك سلسله اعمال را انجام مى دهند، به نيايش مى ايستند و خدا را مى خوانند و... شايد هيچ منظره اى از مناظر عبادى و اجتماعى، از اين منظره شكوهمندتر و عظيم تر نباشد. ولى در ميان همه اعمال، برخى اعمال هست كه از ويژگى و برجستگى و از اوج شگفتى برخوردار است مانند وقوف در عرفات، و وقوف در مَشعر، آنجا كه همه حجاج در يك مكان، در ميان كوههاى عرفات و يا در بيابان مَشعر جمع مى شوند، در آن لحظه خاص بين الطلوعين دلها را بخدا مى سپارند. و بعد از اين يكپارچه و با شكوهى وصف ناشدنى در منا حضور مى يابند كه براستى عظمت و شكوه معنوى به نهايت اوج خود مى رسد. ميقات: از آن سالى كه حضرت عالى به حج مشرف شده ايد تا كنون بسيارى از آثار اسلامى را در طرح توسعه حرمين - و حتى بيرون از طرح - تخريب كرده و از بين برده اند از آن زمان تاكنون چه تحوّل و تغييرى را در اين اماكن و مواقف، شاهد بوده ايد؟ ج - مقدارى از اين تغييرات، كه در ابنيه تاريخى اسلامى بوجود آمده، مربوط به قبل از پيروزى انقلاب و از زمانى كه آل سعود بر كشور حجاز حاكم شده اند مى باشد و من قبل از پيروزى انقلاب توفيق تشرف پيدا نكردم تا بتوانم در اين مورد مقايسه كنم. البته كتابهايى در اين رابطه نوشته شده و به چاپ رسيده است كه مى توان به آنها مراجعه كرد.
ليكن از سال 58 - كه اولين سفرم به حج بود - تاكنون مسجدالنبى در مدينه منوره تغيير زيادى كرده است. در سال 1358، تمام آنچه كه الآن در طرح توسعه مسجدالنبى است، بازار، منزل و يا هتل بود و هيچ اثرى از آنچه كه الآن هست وجود نداشت و همه اين تغييرات در طول اين مدت، حدود پانزده سال، انجام شده، و همچنين در اين مدت تغييراتى در بقيع ايجاد شده است. مسجد قبا، به اين شكلى كه الآن هست نبود بلكه يك مسجد كوچكى بود. كوچه بنى هاشم و منزل امام صادق - ع - آن موقع تخريب نشده بود. مسجد قبلتين به اين شكلى كه الآن هست، نبود. مسجد شجره در شكل فعلى نبود و يك مسجد كوچكى بود. اين ها تغييراتى است كه در مدينه به وجود آمده است. در راه مكه، ميقاتها وضع كنونى را نداشت. مسجد جحفه مسجدى بود بسيار كوچك كه در و پيكر درستى نداشت. حتّى راهش نيز مشكل زياد داشت. ساختمان قرن المنازل هم جديد است. توسعه و گسترشهايى كه الآن در مسجدالحرام به وجود آمده، همه اش جديد است چه آن مسجد بزرگى كه اضافه شده و چه آن قسمتهايى كه در طرف سمت راست مسعى ايجاد گرديده است. در عرفات تغييرات اساسى ايجاد شده، كه قبلاً بسيارى از اينها نبود و مردم با مشكلات زيادى مواجه مى شدند. و همينطور در منا، البته درختكارى در اينجا مثل عرفات نيست. جمرات تحوّل پيدا كرده است. جمره عقبه به كوه چسبيده بود؛ يعنى يك قسمتش بيشتر باز نبود كه از يك در وارد و از درِ ديگر خارج مى شدند. البته اينها مجموعه تغييراتى است كه براى ما محسوس بود چه بسيار جاهايى كه از بين رفته و ديگر اثرى از آنها باقى نيست. ميقات: دنيا روى آثار گذشته اش حساب باز كرده و هميشه تلاش دارد كه آن آثار را نگهدارد. باتوجه به اين كه مى دانيم حضرت عالى با توسعه حرمين و طرحهاى جديد مخالف نيستيد و خود با توجه به نيازى كه احساس مى شود در توسعه حرم حضرت عبدالعظيم - س - تلاش مى كنيد، آيا اين نظر را تأييد مى كنيد كه اماكن و آثار مكه و مدينه بايد به همان شكل گذشته اش بازسازى مى شد تا آثار همانگونه كه بود باقى بماند و اطراف آن را براى رفع نياز توسعه مى دادند؟
ج - دو مطلب در اينجا هست: اوّل اين كه ما بايد مطابق نيازهاى هر عصر، اماكن مذهبى را توسعه دهيم تا رفاه و آسايش زائران را فراهم كنيم كه در اين زمينه، بايد گفت: آنچه كه الآن در حرمين شريفين انجام شده، بايد قبل از اينها انجام مى شد. مكه و مدينه حرم خدا و رسول خدا - ص - متعلّق به يك ميليارد مسلمان جهان است و بايد پاسخگوى نيازهاى آنان باشد. پس آنچه كه انجام شده، لازم بوده، بلكه بايد بيش از آن انجام شود. وقتى متولّيان سياسى كشور عربستان مدعى هستند - هرچند كه از نظر ما اين ادعا، ادعاى صحيحى نيست - كه از ايران بيش از 60 هزار نفر نمى توانند بپذيرند يا از ساير كشورها، مى گويند از هر هزار نفر يك نفر مى توانيم قبول كنيم! اين وضع پاسخگوى نياز جامعه اسلامى نيست و آنها با اين برخورد ضعف خودشان را در اداره حرمين شريفين نشان مى دهند. آنها بايد شرايطى را ايجاد كنند تا در جهان اسلام كسانى كه واجب الحج مى شوند، بتوانند اين تكليف الهى را انجام دهند. ده سال است كه ما از مردمى كه واجب الحج بودند ثبت نام كرده ايم و آنها نتوانسته اند به حج بروند و همچنان انتظار مى كشند و حتّى عدّه اى از آنان با اين آرزو از دنيا رفته اند. افراد ثبت نام كرده، شايد تا 5 يا 6 سال ديگر، نتوانند حج واجبشان را انجام دهند. هرچه امكانات و مواهب الهى كه در عربستان وجود دارد، همه از اين دو مركز نور (مكه و مدينه) است. جا دارد كه بيش از اينها سرمايه گذارى شود. بنابراين در مورد توسعه و ايجاد امكانات رفاه و آسايش، ما نه تنها مخالف نيستيم كه مدّعى هستيم، آنچه كه انجام داده اند كم است. مسأله دوم از بين بردن آثار تاريخى است كه تمامى كشورها براى اين مسأله اهميّت زيادى قائلند و سعى دارند آثار تمدن و فرهنگ گذشته خود را حفظ نمايند. ما بايد در اين رابطه از قرآن الهام بگيريم كه حتى آثار مربوط به مخالفين حق و عدالت و معاندين خدا را از بين نبريم. قرآن كريم در مورد فرعون مى فرمايد: «اليوم نُنَجِّيكَ بِبَدِنِكَ لِتكوُنَ لِمَنْ خَلْفَكَ آيَةً وَاِنَّ كَثيراً مِنَ النّاسِ عَنْ آياتنا لغافلون.»(271) به فرموده قرآن بدن فرعون (كه موميايى شده و در موزه مصر است) بايد بماند تا آيه و نشانه براى ديگران باشد.
و نيز در مورد قوم لوط مى فرمايد: «وَ اِنَّكُمْ لَتَمُرُّون عَلَيْهِمْ مُصْبِحينَ وَ بِالَّيْلِ أَفَلا تَعْقِلُونَ.»(272) بايد اين آثار بماند تا مايه عبرت ديگران باشد. وقتى بنا است كه آثار دشمنان خدا و اسلام حفظ شود، چرا از آثار افتخارآميز اسلام پاسدارى و حفاظت نشود؟! پيامبر اسلام و پيشوايان دين، اين آثار مهمّ را براى امّت اسلام به ارث گذاشته اند. من تصور نمى كنم هيچ كشورى حاضر باشد آثار گذشتگانش را از بين ببرد. اما با كمال تأسف، به دليل تعصب كور و خشكى كه در عربستان حاكم است، بتدريج اين آثار ارزنده اسلامى از بين مى رود و اين جاى بسى تأسف است. ميقات: معمولاً سفر حج همراه با خاطرات شيرين و گفتنى است، حضرت عالى چه خاطراتى از سفرهاى حج داريد؟ ج - در اين چهار سفرى كه مسؤوليت سرپرستى را داشتم، خاطراتم از حج بسيار زياد است و اميدواريم - انشاءاللَّه - بتوانم آنها را براى بهره بردارى ديگران تدوين و منتشر كنم. امّا يك خاطره معنوى مربوط به قبل از اين سفرها دارم كه ابتدا آن را بيان مى كنم: سال اوّل با كاروانى از ساوه مشرّف شدم، يك نفر از زائران به بيمارى آسم مبتلا بود و سخت رنج مى برد. شايد پانزده يا بيست سال بود كه اين بيمارى را داشت و مزمن شده بود. مرتب از دارو و آمپول استفاده مى كرد و حتى دوستان هم اطاقيش مى گفتند: شبها از بس ناراحتى و سرفه مى كند مزاحم خواب ماست. خود او برايم تعريف مى كرد كه: «من آمده بودم تا در اين ديار مقدس از دنيا بروم!» يعنى تا اين حدّ وضعش بد بود. اين حادثه جالب در منا پيش آمد صبح كه از مشعر به سوى منا حركت كرديم اين شخص هم همراه ما آمد و من در آن سال روحانى كاروان بودم. گرچه خود وسائلى به همراه داشتم، ليكن چون او بيمار بود تصميم گرفتم در حمل وسائلش به او كمك كنم. وقتى به منا رسيديم، متوجه شديم كه اصلاً مجموعه كاروان ما، تا نزديك ظهر چادر را گم كرده اند. يعنى تقريباً حدود يك ساعت به ظهر زير آفتاب گرم سال 58 سرگردان بوديم آن زائر بيمار هم اين مدّت را همراه ما بود، آن هم با وضعى كه داشت.
وقتى چادر را پيدا كرديم حدود ظهر بود. براى اين كه بتوانيم جمره را رمى كنيم، كمى نشسته و استراحت كرديم سپس براى رمى جمرات رفتيم. در بازگشت از جمرات آن برادر زائر گويا به سوى مَسْلَخ رفته و در آنجا گم شده بود. اين در حالى است كه شب را با آن وضع آمده و صبح را تا نزديك ظهر، زير آفتاب سوزان در منا سرگردان گشته و بعد از رمى گم شده است. شايد حدود غروب يا شب بود كه او را يافتيم. اين قسمت را كه مى خواهم تعريف كنم، يكى دو روز بعد براى من نقل كرد. او مى گفت بعد از اين كه گم شدم، سخت منقلب شدم و دلم شكست. بعد از گريه و توسل در چادر خوابيدم. در خواب ديدم كه سيد بزرگوارى در حالى كه يك فنجان يا استكان شير دستش بود وارد چادر شد و خطاب به من گفت: برايت شير آورده ام. آن را به من داد و من خوردم بلافاصله تمام بدنم خيس عرق شد و از خواب پريدم، حالت تهوّع به من دست داد. چيزى مثل چرك از سينه ام بيرون مى ريخت. بعد از آن، ديگر خوب شدم. و جالب اين كه تا وقتى با ما در كاروان بود، نه دارو مصرف مى كرد و نه آمپول مى زد! و اين خاطره بسيار جالبى بود كه در سفر اول ديدم. ميقات: خاطره بسيار خوبى بود. معمولاً همه كسانى كه به حج مُشَرَّف مى شوند درخواستها و حاجتهايى دارند كه از خدا مسألت مى كنند و بسيارى از اينها مورد اجابت قرار مى گيرد. ممكن است بفرماييد حضرت عالى در مكه يا مدينه، در آن سفرها، از خدا چه خواستيد و آيا اين خواسته ها مورد اجابت قرار گرفت يا نه؟ ج - در اين سفر معنوى مهمترين خواسته هر زائر، بلكه تنها خواسته زائران خانه خدا بايد خود «خدا» باشد. اين دون هِمّتى است كه انسان خانه خدا را زيارت كند و چيزى جز خدا طلب كند و اگر زائر خانه خدا، تنها خدا را در نظر داشته باشد، همه چيز براى او حاصل مى شود، (ماذا فَقَدَ مَنْ وَجَدَك و ماذا وَجَدَ مَن فَقَدَكْ؟) سعى من همواره اين بوده است كه در سفر حج از خدا نعمتهاى مادى نخواهم والآن به ياد ندارم چيزهايى كه مربوط به زندگى شخصى ام باشد، از خدا طلب كرده باشم، البته دعا براى دوستان و نزديكان كرده ام. آنچه كه در اين چهار سفر اخير از خداوند خواسته ام، درباره مسائل اجتماعى است؛ بخصوص مسائل مربوط به حج. و آنچه كه خواستم، با توسل به حضرت فاطمه - سلام اللَّه عليها - بوده و تقريباً مى توانم بگويم: اكثر قريب به اتفاق آنها اجابت شده است.
ميقات: در گذشته، كتابهاى خوب در رابطه با حج بسيار كم نوشته شده و در زمينه اسرار و معارف حج و... كتاب كم داريم. در سالهاى اخير، خوشبختانه توجه به حج بيشتر شده و كتابهاى جديد زياد منتشر گرديده است، لطفاً يكى از اين كتابها را كه از نظر شما از بهترين هاست، معرّفى بفرماييد. ج - من معتقدم كتاب جامعى در رابطه با حج، كه بشود آن را به عنوان بهترين نام برد، نداريم و لااقل من سراغ ندارم. همانطور كه مى دانيم حج ابعاد مختلفى دارد؛ مانند: مسائل فقهى، اماكن و آثار، ابعاد سياسى، عرفانى و ادعيه و زيارت، اخلاق سفر و... بايد مشخص كرد كه بهترين كتاب در كدام بُعد؟ در تمام اين ابعاد كتاب نوشته شده، ولى بايد اذعان كرد كتاب جامعى كه همه اين ابعاد را در بر داشته باشد متأسفانه تاكنون تأليف نشده است. البته معاونت آموزش و تحقيقات بعثه مقام معظم رهبرى در اين چند سال اخير، با تلاشهايى كه واقعاً قابل تقدير است، كتابهاى خوبى در همه اين زمينه ها منتشر كرده كه مى توان گفت در همه ابعاد آنچه كه براى مردم مفيد بوده و قابل ارائه مى باشد را بايد در ميان همين كتابها جستجو كرد؛ در بعد اماكن و آثار، عرفان، دعا و ساير عناوينى كه مربوط به حج است. و به نظر مى رسد كه بعثه مقام معظم رهبرى؛ و خصوصاً معاونت آموزش و تحقيقات لازم است براى تكميل كارهاى گذشته، در دو جهت كار كند:
1- رده بندى كتابهاى حج، براى استفاده كنندگان از آنها. تا طبقات مختلف مردم كه به خانه خدا مشرف مى شوند، بدانند چه كتابهايى در زمينه هاى مختلف مربوط به حج، نوشته شده و بدينوسيله بتوانند به سادگى آن كتابى را كه با فضاى فكرى و ميزان اطلاعات و سواد آنها مطابقت داشته باشد تهيه كنند؛ به عبارت ديگر، فهرست كتابهاى حج در اختيار افراد اهل مطالعه كه مى خواهند پيرامون حج مطالعاتى داشته باشند، قرار گيرد تا بدانند اين كتابها درباره چه مسائلى از حج نوشته شده و بهترين كتاب در زمينه؛ مثلاً «عرفان حج» كدام است به نظر من اين كارى است كه بايد انجام شود.
2- ما بايد برويم سراغ تدوين كتابهاى جامع؛ يعنى براى سنين و طبقات مختلف، كتابهاى جامع تهيه كنيم. بطورى كه زائر را از ساير كتابها تا حدودى بى نياز كند. كتابى تأليف كنيم كه بطور خلاصه، مهمترين مسائلى را كه زائر در ابعاد مختلف حج بايد بداند، داشته باشد. اگر چنين مجموعه اى تأليف و چاپ شود، فكر مى كنم كه بشود نامش را گذاشت بهترين كتاب. به نظر مى رسد اين يكى از ضرورتهايى است كه بايد انشاءاللَّه و به تدريج پى گيرى و دنبال شود. ميقات: دو نكته اى را كه فرموديد، در تكميل كارهاى گذشته بسيار مؤثر است و مهم نيز هست، اما مسائلى هم در موسم حج وجود دارد، هم در زمينه احكام و هم در زمينه اماكن. متأسفانه به خاطر اين كه تحقيقات لازم درباره آنها انجام نشده است و واقعيت آنها آنگونه كه بايد شناخته نشده و زمينه كار دارد، خصوصاً در معضلات فقهى حج كه بارها فرموده ايد در اين زمينه چه پيشنهادى داريد؟ و حوزه ها، علما و شخصيتهاى دينى، بايد درباره چه محورهايى پژوهش كنند و چه مسائلى از اولويت برخوردار است؟ به نظر من چون كار زيادى روى ابعاد مختلف حج نشده، در تمام ابعادش نياز هست كه تحقيقات وسيع و عميقى انجام شود. ليكن در اين ميان به نظر مى رسد دو بُعد هست كه به دليل تأثيرى كه در زائران خانه خدا و نقشى كه در اهداف حج و آرمانهاى اسلامى ما مى تواند داشته باشد بايد روى آنها كار شود:
1- بعد سياسى حج در شرايط كنونى، همانطور كه امام امت - رضوان اللَّه تعالى عليه - معتقد بودند، مهمترين بعدى كه بايد پيرامون آن بيشتر تحقيق شود هم از نظر مبانى و هم از نظر آثارى كه بر آن مترتب مى شود و هم از نظر شكل ارائه آن، بعد سياسى است، چون مهجورترين ابعاد حج به فرموده امام راحل - قدس سرّه - همين بعد است. بنابراين ما بايد الآن در قسمت تحقيقات اهميّت بيشترى به اين بُعد بدهيم. در تمام ابعاد بايد كار شود وليكن اين بعد را به دليل نياز خاصّى كه دارد بايد مقدم بداريم. مطالبى كه در اين باره نوشته مى شود را به زبانهاى مختلف دنيا ترجمه كنيم تا اهداف جمهورى اسلامى را در اين زمينه تبيين و آثار آن را توضيح دهيم. دشمنان اسلام براى خدشه دار ساختن اين بعد حج سرمايه گذارى هاى زيادى كرده اند كه بايد به مقابله با آن پرداخت.
2- بعد عرفانى حج كه در اين باره نيز، بايد تلاش كرد تا افراد مختلف در سطوح گوناگون از اين فضاى ملكوتى بتوانند واقعاً بهره لازم را ببرند و با شناخت خوبى خانه خدا را زيارت كنند. ميقات: زائران ما طبقات مختلفى را تشكيل مى دهند و برخى از آنها بخاطر باورهاى قبلى كه دارند يا به جهت آن كه تربيت صحيحى در زمينه هاى رفتارى ندارند، لذا در حج معمولاً مشكل آفرينند، حضرت عالى به عنوان اميرالحاج در اين زمينه چه توصيه هايى را به حجاج بيت اللَّه الحرام داريد؟ ج - مسأله اوّلى كه هر زائر بايد به آن توجه داشته باشد، اين است كه حج يك فرصت استثنايى و بسيار كوتاه است كه شايد براى اكثر قريب به اتفاق مردم در عُمرشان فقط يك بار به دست مى آيد. به همين دليل براى اين كه زائر خانه خدا از اين فرصت كوتاه استثنايى و ارزنده نهايت بهره بردارى را ببرد بايد از ماهها قبل از حج براى خود برنامه ريزى كند كه از روزها، شبها و از لحظه هايى كه در اين سفر الهى برايش پيش مى آيد، چگونه استفاده كند. متأسفانه گروهى از زائران ما به دليل عدم برنامه ريزى و عدم توجه، يكمرتبه با يك فضاى خاصى مواجه مى شوند كه نمى دانند چه كنند و ناگهان متوجه مى شوند كه اين چند هفته تمام شد! و بهره بردارى لازم را نكرده اند. اگر خيلى تلاش كرده باشند توانسته باشند، مثلاً اعمال حج را صحيح انجام دهند، كه البته خود اين نيز بسيار مهم است، ليكن در اين ايام زائر بايد تغيير حال پيدا كند و در روح و درون او انقلابى پديد آيد. در روايات آمده است كه حج انسان را از همه آلودگيها پاك مى كند.
انسان زمانى واقعاً پاك مى شود كه انقلابى در او ايجاد شود و بايد احساس نورانيت و معنويت كند. بسيارى از زائران خانه خدا بدليل عدم توجه به اين معنا و بدليل عدم برنامه ريزى، وقتشان را بيهوده صرف پرسه زدن در بازارها يا كارهاى بى فايده و احياناً كارهاى مضر مى كنند. قرآن كريم مى فرمايد: «قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُم بالأخسرين أعمالاً. اَلَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِيالحياةِ الدنيا و هم يَحْسَبُون أَنَّهُم يُحسِنُون صُنعاً»(273) بعضى خيال مى كنند كه كارهاى خوبى انجام مى دهند، در حالى كه اين كارها بسيار مضر و زيان آور است، هم براى نظام اسلامى و هم براى اسلام و در نهايت براى خود آنها بسيار مضر است. در يك فضايى كه مذهبى غير از مذهب شيعه وجود دارد، بايد بگونه اى عمل كنيم كه سوژه به دست ديگران ندهيم. ما در آنجا به عنوان نماينده اسلام ناب هستيم. اگر زائران ما اول وقت نماز نخوانند، اگر اول وقت در خارج از مسجدالحرام، و مسجدالنبى - ص - و يا مسجدهاى نزديك منازل و يا در بازار و كنار بقيع باشند كار خلافى مرتكب شده اند كه ضررش براى اسلام و جمهورى اسلامى بسيار زياد است و از گناهان بزرگ محسوب مى شود. اينها همه به دليل بى توجهى و نداشتن برنامه ريزى است. زائران خانه خدا بايد از ماهها قبل از سفر، در جلساتى كه براى تعليم مسائل حج تشكيل مى شود شركت كنند و روحانيون هم موظفند كه اين جلسات را مرتب برگزار كنند. من شنيده ام كه در مالزى از الآن كلاسهاى حج برگزار مى شود و حجاج شركت مى كنند و جلسه هاى بسيار منظمى دارند. علاوه بر آن كه آنها براى مستطيع شدن افراد برنامه ريزى كرده اند و در اين مورد برنامه هاى بسيار خوبى دارند. خلاصه اين كه ما وظيفه داريم كلاسها را چهار يا پنج ماه قبل از حج تشكيل دهيم و زائر بايد خود را موظف بداند كه در جلسات شركت كند و نكته آخر اين كه زائر بايد وقت خودش را غنيمت شمرده و براى آن برنامه ريزى كند. ايّام حج ايّام مراقبه و محاسبه دقيق است. زائر بايد هر روز صبح برنامه اى را كه براى خودش تهيه كرده مرور كند و لحظات و ساعاتش را كنترل نمايد تا كار ديگرى غير از آنچه برنامه ريزى كرده، انجام ندهد و اگر خداى ناكرده ضعف يا كمبودى داشت استغفار كند و تصميم بگيرد كه فردا ديگر آن ضعفها تكرار نشود تا بتواند از آن فضاى ملكوتى، بهترين بهره معنوى را ببرد.
ميقات: اين چند سالى كه حضرت عالى مسؤوليت اميرالحاج را از طرف ولى امر مسلمين به عهده گرفتيد، كارهاى بسيار خوبى در زمينه هاى مختلف حج انجام گرفته؛ در انتخاب روحانيون اصلح و شايسته، مديران بهتر و و كارآمد، تدوين كتب، كارهاى آموزشى و ارائه مسائل مربوط به حج از طريق صدا و سيما و حتى در زمينه هاى اجرايى، موفقيت هاى چشمگيرى را بعثه و سازمان حج و زيارت به دست آورده اند. اينك بفرماييد وضعيت موجود را چگونه ارزيابى مى كنيد، و تا چه حدّ موفقيت داشته ايد، نسبت به آينده چگونه مى انديشيد؟ در اين زمينه بهتر است كه ديگران قضاوت كنند، ولى آنچه كه اجمالاً مى توانم مطرح كنم اين است كه: به فضل خدا و با تلاشى كه دوستان و همكاران در بعثه مقام معظم رهبرى در اين چهار سال گذشته كرده اند، مى توان ادعا كرد كه تحوّل اساسى در سياستگذارى، برنامه ريزى و اجرايى ايجاد شده است. آنچه كه الآن در رابطه با حج ملاحظه مى شود، نتيجه اقداماتى است كه برادران عزيز در اين مدت انجام داده اند. البته برادران عزيزى كه قبلاً بودند، زحمات زيادى كشيدند (شَكَرَ اللَّه سَعْيَهُم) و آنچه در توان داشتند كار كردند و هرچه ما داريم در ادامه زحماتى است كه در گذشته كشيده شده است. ولى چيزى كه هست در گذشته حج يك حالت موسمى داشت كه برنامه ريزى توسط عدّه اى در موسم حج - شايد يكماه يا دو ماه قبل از حج - انجام گرفته و بعد هم تعطيل مى شد. يك تشكيلات ثابتى كه در ايام سال مسائل مربوط به حج را دنبال كند درگذشته وجود نداشته و ليكن هم اكنون بحمداللَّه خداوند عنايت كرده، تشكيلات ثابتى به وجود آمده كه در طول سال، در رابطه با مسائل حج كار مى كند، آن هم در همه زمينه ها، بخصوص در زمينه تحقيقات و نيازهاى فرهنگى كه زائران خانه خدا بيش از هرچيز به آن نياز دارند. در اين مدّت حدود 70 اثر - تقريباً - تأليف شده و دو مجله بسيار ارزنده ارائه مى شود؛ يكى از آنها همين «فصلنامه ميقات حج» است كه به زبان فارسى، و ديگرى مجله «ميقات الحج» است كه به زبان عربى منتشر مى شود و از كارهاى بسيار ارزنده اى است كه انجام شده. تداوم اين دو نشريه تحولى در رابطه با همه مسائل حج ايجاد خواهد كرد. در زمينه تحقيقاتى، علاوه بر تأثير فرهنگى، معنوى و سازندگى در مردم ما، در مردم ديگر كشورها نيز مى تواند همان تأثير را داشته باشد. بهر حال در يك جمله مى توان گفت به لطف خدا و عنايت ولى عصر - عج - بعثه مقام معظم رهبرى توانسته است زمينه رسيدن به اهداف نهايى حج را در تمام ابعاد فراهم كند، هرچند تا وضعيت مطلوب فاصله داريم، ليكن دوستان ما در بعثه مقام معظم رهبرى توانسته اند زمينه رسيدن به آن اهداف نهايى را فراهم كنند. اميدواريم انشاءاللَّه مورد رضايت حضرت ولى عصر (عج) قرار گيرد.
ميقات: جناب آقاى رى شهرى! حضرت عالى به دليل اهميتى كه براى تَشكل در همه زمينه ها مى دهيد، خوشبختانه در امر حج هم اين تشكل را به وجود آورده ايد و به نقاط مثبت دست يافته ايد. امروز زائر ما عزتمندانه به حج مى رود و آنجا هم بسيار عزيز است و حج را آنگونه كه مورد توجه خداوند است، با همان اهدافى كه اشاره كرديد انجام مى دهد و با يارى خداوند بر بسيارى از آن اهداف دست پيدا مى كند ليكن در سالهاى اخير زمزمه هايى در رابطه با خصوصى سازى سازمان حج بر سر زبانهاست، با توجه به اين كه بخش خصوصى، بيشتر براى دست يابى به منافع مادّى تلاش مى كند و كمتر توجه به مسائِل فرهنگى دارد، در اين مورد چه مى فرماييد آيا با خصوصى سازى حج موافق هستيد و اين مسأله تا چه اندازه جدّى است؟ ج - چند مسأله در اين زمينه قابل توجه است، مسأله اول اين كه: در شرايط فعلى، مسأله خصوصى سازى حج بطور قطع منتفى است؛ چون در حال حاضر حدود 450 هزار زائر ثبت نام شده داريم كه سازمان حج و زيارت تا آنان را به حج نفرستد، هيچگونه تصميمى را در اين رابطه نمى تواند بگيرد. بهر دليل، اين گروه حدود 10 سال قبل ثبت نام شده اند، و اين وضعى هم كه الآن هست شايد پنج سال ديگر طول بكشد. بنابراين در شرايط حاضر، بطور كلّى اين مسأله منتفى است و امّا در آينده چه مى شود، باز هم بايد ديد كه فضاى سياسى، اجتماعى و اقتصادى كشور و نظر مسؤولان بالا در آن روز چيست؟ البته بايد بگويم تجربه اى كه در مورد سوريه داريم، تجربه خوبى نيست. يعنى خصوصى سازى سفر زيارتى به دمشق، نتيجه مطلوبى نداشت و تنها سودى كه داشت از نظر اقتصادى تا حدودى براى دولت مفيد بود ولى از نظر فرهنگى در شرايط حاضر، به اين شكل كه هست، ضرر خواهيم كرد و ما در صدديم - انشاءَاللَّه - اين مشكلات و ضعفها را به حداقل برسانيم. در هر صورت، خصوصى هم كه بشود، بايد اساس كار دست دولت باشد؛ بگونه اى كه برنامه ها و سازماندهى فعلى هيچ تغيير نكند. مثل قبل از انقلاب نباشد. آن شكل، به هيچ نحو امكان پذير نيست و ما را به اهداف فرهنگى نخواهد رساند.
ميقات: بحمداللَّه با عنايت حضرت عالى صفا و صميميّت خاصى بين بعثه و سازمان حج و زيارت برقرار است و همه عزيزانى كه در اين دو مركز هستند با صميميت و جديّت مشغول به كار مى باشند و از طرفى ويژگى يى كه خدمتگزارى به حجاج بيت اللَّه الحرام دارد، معمولاً انگيزه خدمت را در همه بوجود مى آورد و به عنوان آخرين سؤال مى خواستم ببينم كه توقع و انتظار شما از كارگزاران حج چيست و چه توصيه هايى به اين عزيزان داريد؟ انتظار بنده از همكاران در بعثه و سازمان حج، اين است كه توجه داشته باشند اين تشكيلات، تشكيلاتى است كه مورد عنايت خاص حضرت ولى عصر - عج - است. وقتى ما معتقديم كه امام زمان - ع - در موسم حج حضور دارد و ناظر اعمال ماست. پس بايد سعى كنيم آنچه را كه واقعاً مورد رضاى حضرت است در كارهاى خود، بيشتر مورد عنايت قرار دهيم. درست است كه هر كس در نظام اسلامى كار مى كند، مورد عنايت حضرت ولى عصر - عجّ - است ولى اين تشكيلات يك تشكيلات خاصى است كه از آن انتظار ويژه اى مى رود. اينجا تشكيلاتى است كه مى خواهد جمعى از مشتاقان خانه خدا را به مركز وحى هدايت كند. در كنار خانه خدا و مرقد رسولش و ائمه اطهار - عليهم السلام - خدمتگزار زائران باشد و لذا بايد بگونه اى انجام وظيفه كند كه منزه از هر ضعف باشد. اين تشكيلات بايد بيش از جاهاى ديگر، بوى خدا و امام زمان بدهد. افرادى كه در اين تشكيلات كار مى كنند، بايد اخلاص بيشترى داشته باشند. اگر خداى نخواسته چنين نباشد، مورد بى عنايتى حضرت قرار مى گيرند يا خداى ناكرده اگر تخلّفى داشته باشيم، ممكن است مورد خشم حضرت قرار بگيريم، بايد تمام توانمان را بكار ببنديم و با تمام وجود در خدمت زائران بيت اللَّه الحرام باشيم. زائرى كه مى خواهد به سفر حج برود، بايد آسوده خاطر و راحت باشد، هر چند كه حج مشكلات طبيعى زيادى دارد، ليكن اين دليل آن نمى شود كه ما از كارمان كم بگذاريم. مسأله حفظ بيت المال - كه دولت در اختيار ما مى گذارد تا زائران خانه خدا در آسايش باشند - مسأله بسيار حساسى است كه در قسمت اجرايى بايد به آن بهاى بيشترى داده شود. مصرف بيهوده بيت المال، حتى يك ريال يا يكصدم ريال گناه عظيم است، مخصوصاً در شرايط اقتصادى كه الآن در كشور ما وجود دارد. در اجاره مسكن و خريدهاى مختلف بايد نهايت دقّت و حتى وسوسه را داشت تا ذره اى از بيت المال به هدر نرود. كه بحمداللَّه دست اندركاران و كارگزاران حج و زيارت در سالهاى اخير در اين راستا تلاش هاى شايسته اى داشته اند و اميد مى رود روز به روز بهتر شود. از خداوند براى همه خدمتگزاران در بعثه مقام معظم رهبرى و سازمان حج و زيارت موفقيت بيشتر و بهترى را مسألت دارم.
ميقات حج - سال سوم - شماره دهم - زمستان 1373