نگاهی گذرا به تاریخچه موزه و موزه داری در ایران و جهان

نسخه متنی
نمايش فراداده

نگاهي گذرا به تاريخچه موزه و موزه داري در ايران و جهان

نقش حياتي موزه ها در جوامع بشري نقشي بديع، ماندگار و مروج ناب ترين پديده هاي فرهنگي است. موزه ها از معدود مراكز حافظ يادگاران نسل گذشته و در حقيقت فرزندان هنر و تاريخ هستند. هر يك از اين اشيا در عين بي زباني به هزار زبان سخن مي گويند زيرا اسناد معتبري از هنر، فرهنگ و تاريخ را ارايه مي دهند.

موزه كلمه اي يوناني است كه از " موزه يون " به معناي مجلس فرشتگان الهام گرفته است. به طور كلي موزه به مجموعه اي از آثار و اشيايي اتلاق مي شود كه در محل يا عمارتي نگه داري و در معرض نمايش گذاشته شوند.

روزنامه شرف موزه را اينگونه تعريف مي كند : " موزه به اصطلاح اهالي فرنگ عبارت است از مكان يا محلي كه مخزن آثار قديمه و اشياي بديعه و نقايس و مستظرفات دنياست و از هر تحفه و يادگاري كه در آن مخزون و موضوع است اهل علم و اطلاع، كسب فايدتي و كشف سري مي نمايند و از احوال و اوضاع هر زمان و صنايع و حرف آن و رسوم و آداب معموله آن ايام و عواطف انام با خبر مي گردند. مي توان گفت كه موزه مقياس شعور و ميزان عقول و درجه افهام، اصناف و مرآت ادراك سلاسل است. مشكلات لاينحل در اينجا حل مي شود و بر معلومات تاريخي شهود اقامه مي نمايد. "

در يونان قديم به محلي موزه گفته مي شد كه در آنجا به مطالعه صنايع و علوم مي پرداختند. " ايكوم " شوراي جهاني موزه ها، موزه را موسسه اي دايمي دانسته كه اهداف مادي ندارد و در آن به روي همگان گشوده است و براي خدمت به جامعه و پيشرفت آن فعاليت مي كند. هدف موزه ها، گرد آوري و نگه داري، تحقيق، انتقال و نمايش شواهد بر جاي مانده از انسان و محيط زيست او به منظور بررسي، آموزش و بهره برداري معنوي است. تعريفي ديگر موزه را بنيادي دانسته كه سه وظيفه اصلي جمع آوري، نگه داشت و نمايش اشيا را بر عهده دارد. اين اشيا ممكن است نمونه هاي از طبيعت و مربوط به رمين شناسي و ستاره شناسي يا زيست شناسي باشد. يا آن كه آفرينش هاي هنري و علمي انشان را در طول تاريخ به نمايش بگذارد. اولين موزه هايي كه در دنيا شكل گرفتند، هدف خاصي نداشتند. اماكن و پرستشگاه هاي مقدس چون كليساي كاتوليك،‌معابد يوناني و پرستشگاه هاي بودايي در ژاپن را در بر مي گرفتند. اولين مجموعه شخص دنيا در سال 1683 ميلادي در آكسفورد انگلستان با نام موزه آشمولين به صورت عمومي درآمد. در دوره رنسانس كه تحول عظيم فرهنگي. هنري در اروپا ( قرن پانزدهم به بعد ) پديد آمد، موزه ها نيز بيشتر مورد توجه قرار گرفتند و ارزش راستين خود را بار يافتند.

اوج هنري موزه داري جهان را مي توان در موزه لوور پاريس ديد. اين موزه كه هم اكنون به صورت يك مركز بزرگ پژوهشي در آمده است،‌بزرگترين موزه دنيا محسوب مي شود. ساختمان اين موزه قبل از انقلاب كبير فرانسه، يكي از كاخ هاي سلطنتي فرانسه بود كه در آن آثار با ارزش هنري نگه داري مي شد. پس از انقلاب كبير فرانسه در سال 1789 م اين كاخ با آثارش به مردم فرانسه اهدا شد و در سال 1793 م تبديل به موزه ملي فرانسه گرديد. بخش عظيمي از آثار اين موزه به دايره " هنر اسلامي " اختصاص دارد كه اين اشيا را وزارت آموزش و هنرهاي ظريفه دولت فرانسه براي غني كردن موزه از كشورهاي مشرق زمين گردآوري كرده است. هيات هاي مختلف فرانسوي حدود صد سال در ايران به كاوش هاي باستان شناسي پرداخته اند. كه از جمله آنان مي توان به آندره گدار، ژاك دمورگان و مارسل ديولافوا اشاره نمود. در سال 1889 م دمورگان به ايران آمد و به حفاري پرداخت. سپس در سال 1895 م امتياز حفاري در ايران را از ناصرالدين شاه گرفت و بعد از آن در زمان مظفرالدين شاه آن را تمديد كرد كه به موجب آن امتياز انحصار حفاري باستان شناسي در تمام ايران به دولت فرانسه و اگذارشد. در اين مدت بيشتر اشياي تاريخي و منحصر به فرد چون لوح قانون حمورابي و ... زينت بخش موزه لوور پاريس شد.

تاريخ تشكيل اولين موزه در ايران را بايد در گنجينه هاي گرانبهايي كه باستان شناسان به دست آورده اند، جستجو كرد. ايرانيان براي رهايي از آسيب بيگانگان گاهي گنجينه هاي گرانبهايي مانند كلوزر، كلماكره و مجموعه سفال ئ آبگينه گرگان را درون چاه ها و حفره ها پنهان مي كردند.

اولين بار به دستور ناصرالدين شاه قاجار در داخل سلطنتي كاخ گلستان، تالاري به موزه اختصاص يافت كه سپس همين مكان با ملحقاتي غني تر شد و به نام موزه " همايوني " گشايش يافت. روزنامه شرف در توصيف اين موزه مي نويسد:" موزه همايوني طولا" چهل و سه زرع و عرضا" هيجده زرع مشتمل بر بيست اتاق است. اين موزه خزينه اي است مشحون به ظواهر جواهر گرانبها و ظرايف و نفايس اشياء‌ و آثار جليله علميه و مهمات حربيه قديمه، آلات، ادوات متنوعه و مصنوعات ازمنه سابقه ونتايج خيالات حكماي بزرگوار و تماثيل و تصاوير نگارنده هاي بي مثل و مانند روزگار و پرده هاي نقاشي كار نقاشهاي مشهور و حاصل صناعي كارخانه هاي معروف و ظروف چيني بسيار و ممتاز كار چين و روسيه و انگليس و بلور آلات، كارخانه هاي ساكس و نيز كارخانه هاي معتبر"

اين موزه پس از مدتي از بين رفت. جواهرات آن به خزانه بانك ملي انتقال يافت و بعدا" به موزه مجهزي تبديل شد و سلاح هاي آن به موزه دانشكده افسري سپرده شد. در دوره مشروطه به دستور وزير معارف " صنيع الدوله " دايره اي به نام اداره عتيقات بين سال هاي ( 1295.7 م ) به وجود آمد كه كارش سر و سامان دادن به وضع خراب حفاري هاي غير مجاز بود و در همين زمان بود كه موزه ايران " معارف " تاسيس شد. اين موزه در بر گيرنده اشياي عتيقه،‌ كاشي، سفال، سكه و سلاح بود و. به عنوان اولين گام موثر در تاريخ موزه داري ايران به شمار مي رود.

بيشترين جلوه تاريخ موزه داري ايران را در ايجاد موزه ايران باستان بايد جستجو كرد. اين موزه با 2744 متر زير بنا به دليل قدمت اشيا، در زمره يكي از موزه هاي مادر دنيا محسوب مي شود كه به سال 1316 خورشيدي افتتاح گرديد.

طراحي ساختمان اين موزه به عهده " آندره گدار " فرانسوي بود و شكل ظاهري ساختمان الهام گرفته از طاق كسري انوشيروان ساساني است.

اين موزه در برگيرنده آثار مختلفي از هزاره ششم پيش از ميلاد تا دوران مختلف اسلامي است كه در دو طبقه به نمايش در آمده است. آثار و اشياء به نمايش در آمده در موزه آيينه تمام نمايي ازفرهنگ، هنر،‌آداب و روسوم،‌باورها و اعتقادات گذشتگان و نياكان ماست و آن را تنها پل ارتباطي بين گذشته،‌حال و آينده مي توان به شمار آورد.

موزه را نبايستي مكاني دانست كه در آنجا صرفا" آثار تاريخي و باستاني به نمايش در مي آيد، بلكه تمامي نمايشكاه هاي هنري، علمي، جانوري، پزشكي، نگارخانه ها، كتابخانه ها و آرشيوها و بيشتر بناهاي تاريخي به نوعي موزه هستند. هر شيئي و اثر به نمايش گذاشته شده در موزه يا نمايشگاه زبان حالي دارد و با بيننده اش ارتباط برقرار مي كند با تعمق و تفكر مي توان زبان حال اين آثار را دريافت و از ديدگاه هاي مختلف آن را بررسي نمود.

يكي از مهمترين وظايف يك موزه برقرار كردن ارتباط فرهنگي بازديد كننده با شيئي به نمايش در آمده است. در حقيقت بايد كوشيد تا همان ارتباط وحسي را كه بين خالق يك اثر و خود وجود داشته به نوعي ديگر به بازديدكنندگان منتقل نمود كه اين امري دور از دسترس نيست.

امار نشان مي دهد كه در قرن نوزدهم فقط عده خاصي از موزه ها بازديد كرده اند. كنفرانس عمومي يونسكو در نهمين جلسه خود در دهلي ( 1956 م ) تاكيد نموده استكه بازديد ازموزه ها به ويژه براي طبقه كارگران آسان تر شود و به راه هايي كه به منظور پربار شدن و غني شدن موزه ها پيشنهاد مي شود، توجه گردد.

آمار ديگر نشان داده است كه كشورهايي كه داراي موزه هاي متنوع هستند و بازديدشان رايگان است از هر دويست نفر كه به سينما مي روند تنها يك نفر از موزه هاي بازديد مي كنند. در انگلستان رسم بر اين است كه اگر مدرسه و يا هر مركز آموزشي ديگر، زماني را به تدريس هنر اختصاص ندهد، موزه ها اين كمبود را جبران مي كنند. عده اي از كارشناسان تاسيس موزه هاي ويژه كوركان را كه از جذابيت بيشتري برخوردار است، توصيه مي كنند. در اينجا شايسته است كهب راي روشن دلان هم فكري شود.

موزه ها روزانه بازديد كنندگان زيادي در سنين مختلف با فرهنگ هاي گوناگون دارند، اگر با موزه آرايي سنجيده و راهنمايي مناسب ارزش تاريخي و هنري هر شيئي بر بيننده مشخص شود، يك شيئي سفالي ساده مربوط به هزاره اول پيش از ميلاد همانند يك تابلوي نقاشي معاصر جذاب و پر بيننده خواهد شد.

بايد يك وابستگي و دلدادگي فرهنگي بين اشيا و بازديد كنندگان به وجود آورد و موزه را مانند يك مجتمع آموزشي و پژوهشي مورد استفاده همگان قرار داد و آموزش از طريق اشيا تنها بيننده را به سوي خود جذب نمي كند. بلكه هدفي بالاتر دارد و آن بالاتر بردن سطح آگاهي و دانش بازديدكنندگان است. در سايه همين آگاهي است كه غارتگران اموال فرهنگي كم تر موفق خواهند شد آثار مار را به يغما ببرند.

بايد فرهنگ آموزش موزه ها را گسترش داد و پهنه گسترده اي را براي اين كار در نظر گرفت. رسانه هاي گروهي و وسايل ارتباط جمعي را تشويق به معرفي ارزش تاريخي اين آثار كرد و با پخش برنامه هاي مختلف آموزشي بر آگاهي مردم افزود. با ايجاد امكانات رفاهي . تفريحي در كنار موزه ها از جمله تالار سخنراني، سينما،‌تاتر، بوستان، شهربازي و .... مردم را به سمت موزه ها كشاند.

ارتباط فرهنگي ميان موزه ها مي توان يكي از مهمترين راه هايي باشد كه به بررسي و شناخت فرهنگ ها پرداخته و موزه ها را از سكون و ركود بيرون آورد و پربار كند. چه خوب است هر از گاهي آثار موزه هاي مختلف كشور نزد يكديگر به امانت گذارده شود و اين كار آنقدر ادامه يابد كه به صورت چرخه تبادلات فرهنگي موزه در آيد. براي نيل به ديگر اهداف موزه ها مي توان كلاس هاي آموزشي مرتبط و در خور نوع موزه ها برگزار نمود مثلا" در كنار موزه هاي هنرهاي تزييني كلاس هاي تذهيب، تشعير و كتابت و براي موزه هاي تاريخ و باستانشناسي كلاس هاي سفال گري و موزه فرش،‌كلاس قالي بافي و ... داير نمود.

انواع موزه ها

موزه ها را به شكلهاي گوناگون طبقه بندي كرده اند، موزه هاي تاريخ و باستان شناسي، موزه هاي فضاي باز، موزه هاي مردم شناسي، كاخ موزه ها، موزه هاي علوم و تاريخي طبيعي، موزه هاي منطقه اي ( محلي )، موزه هاي سيار ( گردشي ) ، پارك موزه ها، موزه هاي سلاح ( نظامي )، موزه هاي انديشمندان ( خانه هنرمندان )

موزه تاريخي و باستان شناسي: ديد تاريخي دارند و بيانگر سلسله و دوره هاي تاريخي هستند . بيشتر اين آثار بر اثر كاوش هاي باستان شناسي به دست آمده اند و بيانگر فرهنگ و تمدون گذشته و تلفيق كننده علم، هنر و دانش يك ملت يا يك قوم هستند. چنين موزه هايي مادر نيز ناميده مي شوند. موزه ملي ايران ( ايران باستان )، موزه ملي ورساي در فرانسه و موزه تاريخ در واشينگتن از اين نوع هستند.

موزه فضاي باز:با ايجاد اين نوع موزه ها مي توان به معرفي يافته ها و داده هاي مهم باستان شناسي كمك بزرگي نمود. زمان يكه يك كاوش علمي باستان شناسي منجر به نتايج مطلوب و كشف آثار ارزشمند غير منقول مي شود و قابل انتقال به موزه ها نيست، با فراهم آوردن شرايط و امكانات لازم، مكان مورد نظر را جهت باز ديد عموم مهيا مي نمايند. اين امر در اصطلاح به موزه فضاي باز مشهور است. از جمله اين موزه ها مي توان به تخت جمشيد در شيراز و محوطه تاريخي هگمتانه در همدان اشاره نمود.

اين موزه ها در ديگر كشور ها مانند چين، يونان و برخي از كشور هاي اورپايي نيز معمول است. در استان خراسان محوطه تاريخ " بنديان " در گز كه داراي گچ بري هاي بسيار زيبايي از دوره ساسانيان است و همچنين محوطه تاريخي " شا ياخ " نيشابور مي توانند مكان مناسبي براي اين امر باشند.

موزه هاي مردم شناسي: فرهنگ، آداب و رسوم،‌ اعتقادات، پوشاك و سنن اجتماعي حاكم بر جامعه را نشان مي دهند. موزه مردم شناسي تهران و حمام گنجعلي خان كرمان از اين نوع هستند.

كاخ موزه ها: بنا يا اثر تاريخي هستند كه از گذشتگان به دست ما رسيده و بيانگر و ضعيت و نحوه زندگي صاحبان آن است. ممكن است در اين بنا اشياي تاريخي و نيز آثار هنري از جمله نقاشي روي ديوار،‌گچ كاري و .... وجود داشته باشد. كاخ موزه ها معمولا" در مراكز حكومتي به وجود مي آيند. هدف از تاسيس اين موزه ها به نمايش گذاشتن اثر و بناي تاريخي و نيز عبرت آموزي است. مجموعه كاخ هاي سعد آباد تهران و باغ ملك آباد مشهد از اين نوع موزه ها هستند.

موزه هاي هنري : انواع هنرهاي تجسمي و تزييني كه از زيبايي شناسي بالايي برخوردارند، را به نمايش در مي آورند و معمولا" بازديد كنندگان زيادي نيز دارند. موزه هنرهاي زيبا در تهران و موزه هنرهاي تزييني در اصفهان از اين نوع هستند.

موزه علوم و تارخ طبيعي: تجربه هاي علمي بر اساس شواهد و وسايل كاري و تاريخي طبيعي كه در بر گيرنده گونه هاي مختلف گياهي به ويژه جانوان است را به نمايش مي گذارند. موزه تاريخي طبيعي اصفهان و موزه علوم و تاريخ طبيعي مشهد از اين نوع هستند.

موزه هاي محلي يا منطقه اي: بيانگر و نمودار فرهنگ يك منطقه و يا يك محله خاص هستند و صرفا" آثار و اشياي تاريخي همان منطقه را به نمايش مي گذارند. موزه شوش، تخت جمشيد و موزه توس در خراسان ازاين نوع هستند.

موزه هاي سيار : براي پيشبرد سريع اهداف فرهنگي و به دليل عدم امكانات موجود در مناطق و شهرهاي محروم شكل مي گيرند. اين موزه هاي فرهنگ هاي گوناگون را در مكان هاي مختلف در معرض ديد عموم مي گذارند. اگر به اين نوع موزه ها توجه كافي شود، بسيار تاثير گذار خواهند بود.

پارك موزه ها : به دليل داشتن ابغاد گوناگون علمي و فرهنگي و جاذبه هاي تفريحي و آموزشي و نيز تفريحي از اهميت زياد برخورد دارند، چرا كه مسايل زيستي و طبيعي را از نزديك براي مردم به نمايش مي گذارند. ويژگي مهم اين موزه ها اين است كه عموم مردم مي توانند از ديدن آنها بهرمند شوند. در ايران ايجاد پارك موزه سابقه ندارد ولي در كشورهايي مانند چين و كره شمالي مرسوم است.

مكان هاي فرهنگي، ملي و تاريخي چون آرامگاه فردوسي در مشهد، آرامگاه عطار و خيام در نيشابور مي توانند مكان مناسبي به اين منظور باشند.

موزه هاي نظامي : روند تاريخي انواع سلاح هاي نظامي و جنگي را در معرض ديد همگان قرار مي دهند. اين نوع اشيا شامل لباس هاي نظامي رزمي، اسلحه و ديگر وسايل رزمي نيز هستند.

موزه هاي انديشمندان ( خانه هنرمندان ) براي ارج نهادن به هنرمندان، نويسندگان، مخترعان و مفاخر جامعه، معمولا" پس از در گذشتشان در خانه شخصيشان پديد مي آيد و در بر گيرنده وسايل شخصي، وسايل كار و آثار ايشان است. اين موزه ها بيشتر د ركشورهاي اروپايي مرسوم است.

خانه شكسپير نويسنده مشهور انگليسي و اديسون مخترع برق در امريكا از اين نوع است. در ايران هم خانه بزرگ مرد موسيقي " استاد ابوالحسن صبا " تبديل به موزه شده و در برگيرنده تابلوهاي نقاشي، تاليفات و اموال شخصي وي است.