سؤال و جواب فقهی از قطب راوندی

محمد امین خنجی

نسخه متنی
نمايش فراداده

سوءال و جواب فقهي از قطب راوندي

محمد امين خنجي

متني را كه پيش رو داريد يكي از كهن ترين متون فقهي شيعي به زبان فارسي است كه در بردارنده ء چند پرسش فقهي از قطب راوندي (م573ق.) مي‏باشد و او نيز به آنها پاسخ گفته است.

خواننده با مطالعه اين متن، گذشته از اين كه با پاره‏اي از ديدگاه هاي فقهي قطب راوندي آگاه مي‏شود، با نثر فارسي فقهي،در قرن ششم نيز آشنا مي‏گردد.

اين متن در پايان نسخه خطي النهايه، تأليف شيخ طوسي آمده است و به كتابخانه شخصي آقاي محمد امين خنجي اختصاص دارد. نسخه، توسط وي تصحيح و در سال 1334 ش. در «فرهنگ ايران زمين»، جلد سوم، صفحه 263 به بعد، چاپ شده است و مصحّح، افتادگي ها و آنچه خواندني نبوده، به صورت احتمال، در پاورقي آورده است.

كتابت نسخه به سال 579 باز مي‏گردد. جهت آشنايي خواننده با رسم الخط آن دوران، ازاين جهت، در رساله دست نبرديم.

بسم الله الرحمن الرحيم

مسائلي جند(چند) برا كنده از شيخ امام سعيد قطب الدين كافي الاسلام ابوالحسين سعيد بن هبة الله الراوندي برسيذند (پرسيدند) و او جوابش كرده است:

مسئله

شخصي كي(كه) يك نماز...1فايت شوذ از بنج (پنج) نماز و نذانذ (نداند) كي كذام است بعينه شريعت جنان(چنان) فرموذه است كي سه نماز بكنذ ثلاثي و رباعي و ثناي اكنون در رباعي نيت جه كنذ بفضل بيان كند.

الجواب

قضا جهار (چهار)ركعت نماز فرض مي‏كنم كي در ذمة منست تقربا الي الله تعالي و جايز باشذ كي از بس اين ...2ظهراً او عصراً او عشا الاخرة.

مسئله

نوافل روز اذينه(آدينه) شازده [شانزده]ركعت كي از نوافل روز است بيفتد از مكلف و بسنت اذينه خوذ دكر(دگر) عباداتي بود با جهار دكر درآن مضاعف شوذ در روز اذينه و در دكر روزها شازده ركعت زانجه نيت كنذ نيت نوافل ظهر و عصر يا نيت ظهر مطلق.

الجواب

اين بيست ركعت نوافل اذنيه است و روايتي كي آمذه است كي شانزده ركعت بجهار ركعت نوافل جمع شذند مناقض آن نيست اما شانزده ركعت در دكر روزها نوافل ظهر است و هشت...3 نوافل عصر.

مسئله

آن كس را كي قضا بركردن (گردن) بوذ، نماز اداش برطريقي كي اولي‏تر بوذ و براة ذمة حاصل شوذ كي توانذ كرد بفضل بكويد.

الجواب

...4 آخروقت.

مسئله

نية روزه تعيين كذام بوذ و قربة كذام و اكر (اگر) از شب اول ماه....5 و نية قربة نكرده باشذ در ديكر شبها نية قربة تواند كردن بفضل بيان كند.

الجواب

جون گويذ اصوم هذا الشهر قربة الي الله درماه رمضان نيّة قربة كرده باشذ و اكر كويذ اصوم شهر رمضان الحاضر لوجوبه تقرباً الي الله نية تعيين باشذ و جون اول شب ماه رمضان نية جمله بكرده باشذ و شب دوم يا سوم يا آخر نية انج(آنچه) مانده بوذ توان كردن مثل مسافر كي مقيم شوذ درميانه ماه رمضان و حايض كه پاك كردذ و مانند اين.

مسئله

اگر كسي غسل جنابت كنذ اولي تر آن بوذ كي وضو باز كند تا بمجرد غسل نماز كنذ و اگر حدثي بكنذ بقصد كويذ تا وضو نيت كرده باشم شايذ يانه.

الجواب

غسل جنابت را بوضو حاجت نباشذ بمجرد آن نماز بكنذ اگر كسي كويذ بي وضو نماز شايذ كردن بعد غسل جنابت متدع بوذ اما اگر از بعد غسل جنابت عمداً او خطاً حدثي بكنذ لابد وضو باز كنذ تا نماز توان كردن و اكر درميانه غسل حدث كنذ همجنين بنزديك غسل با سركيرد و بنزديك بوجعفر طوسي رضي الله عنه حاجت بوضو نباشد.

مسئله

اگر كسي در آب روان بوذ و غسل كنذ در ميان آب بترتيب آن كه اعضا كي بربيرون بود باحتياط بشويذ و آن قدر كي درميان آب بود خوذ بذان آب تر شود غسل مجزي باشذ يا نه يا بايذكي آب كي بردوش نهذ تا بقدم برسد بفضل بيان كنذ.

الجواب

غسل مجزي باشذ اكر جه بعضي ...6 بدان آب كي بر كرفت تر شذ و بعضي بذان آب كي درش نشسته بوذ.

مسئله

امام صلوات الله عليه جون بيرون ايذ توبه از منكران وي كي از جمله اهل اسلام اند، قبول كند....7و شيعت را در غيب وي نام وي بمحمد يا مهدي شايذكي برند امروز بفضل بيان كنذ.

الجواب

قل يوم الفتح لاينفع الذي كفرو...8 معذرتهم حق تعالي اكر او از سرحقيقت ايمان آورذ و حال وي حال تكليف باشذ قبول كند و اكر امام حد قتل بروي برانذ و سمي رسول الله صلي عليه و اله...9و مهدي شايذ كي كويذ اما تصريح بمحمد نام بردن منهي عنه است.

مسئله

زكوة...10 جند قدر بايذ كي حاصل ايذ تا واجب شوذ و كدام اخراجات است كي بيرون بايذ كردن بس زكوة بداذن.

الجواب

...11جنانك درهمه كتاب مذكور است نصاب غلات است اما آنج وضع بايذ كردن بيش از اخراج زكاة حق سلطان كي مقرر و معيّن باشذ و موءونه و عمارت زمين و جوي آب و بذرحق برزيكر.

1. يك نماز از اوفايت شوذ.

2.ازبس اين درآورد ظهراً....

3.وهشت ركعت نوافل عصر.

5. اول ماه در كذرذ.

6. اكرجه بعضي تن بذان اب كي بركرفت.

7. يانه ولي بين يا ونه حرف م است.

8. كفر و معذرتهم.

9. گمان نميرود بين اله و مهدي كلمه اي حذف شده باشد.

10. زكوة نذر خوانده مي‏شود و شايد قدر (يعني مقدار) ولي نذر درست است جز اين كه بمعني جور نمي‏آيد.

11.بنج وسق.