کم توجهی به معنویات‏

نسخه متنی -صفحه : 8/ 2
نمايش فراداده

البته انسان، استعداد رسيدن به كمالهاى بسيار، در ابعاد گوناگون را دارد و لكن، بايد پيش از هر چيز، كاستيهاى خود را شناسايى كرده و آنها را از خود دور ساخت؛ زيرا


  • دل آينه صورت غيب است و لكين‏ شرط كه بر آينه زنگار نباشد

  • شرط كه بر آينه زنگار نباشد شرط كه بر آينه زنگار نباشد

تا زمانى كه «حب نفس» در انسان باشد، صفحه جان، منبع تابش انوار حقيقت نخواهد شد و تا ديو خود بزرگ بينى از خانه دل بيرون نرود، فرشته حقيقت و بندگى رخ نمى‏نمايد.


  • جمال يار ندارد نقاب و پرده ولى‏ غبار ره بنشان تا نشر توانى كرد.

  • غبار ره بنشان تا نشر توانى كرد. غبار ره بنشان تا نشر توانى كرد.

تا دل و جان آدمى از هر چه غير اوست، پاك نگردد، جايگاه جوشش حكمت و حريم يار نمى‏شود:

«القلب حرم الله فلا تسكن حرم الله غير الله.»


  • سعدى بشوى لوح دل از نقش غير او علمى كه ره به حق ننمايد جهالت است‏

  • علمى كه ره به حق ننمايد جهالت است‏ علمى كه ره به حق ننمايد جهالت است‏

تمام پيامبران و امامان(ع) بر آن بودند كه زمينه زدايش كاستيها و پيدايش و پرورش رشد و كمالها را فراهم آورند، تا انسان را از فرش به عرش و از خاك به افلاك برسانند:

«انّما بعثت لأتمم مكارم الاخلاق(5)»

بر انگيخته شدم براى كامل كردن نيكوييهاى اخلاقى‏

حوزه‏هاى علميه ادامه دهنده اين هدف و ميراث بر اين رسالت بزرگند. بيش از هر چيز

بايد خود را از كاستيها برهانند و به كمالهاى اخلاقى نزديك سازند. شناخت باز دارنده‏هاى كمال در حوزه و زدودن آنها، بسيار حياتى است و بايد به سرعت انجام پذيرد. بويژه در اين زمان كه حوزه و روحانيت، افزون بر هويت و شناسه رسته‏اى، شناسه سياسى و اجتماعى نيز يافته است. حضور عالمان حوزه در صحنه سياست و اجتماع، زمينه بروز بسيارى از كاستيها را نيز، فراهم ساخته و دوست و دشمن كارهاى آنان را به بوته بررسى نهاده است؛ از اين روى، شناخت كمبودها و بر طرف كردن آنها از دامن حوزه و روحانيت، ضرورت دارد.

پرداختن به كارهاى اجرايى و دخالت در امور سياسى و اجتماعى، نبايد روحانيت را از اين مهم باز دارد.

در كنار كارهاى علمى و اجتماعى، بايد بخشى از وقتها به زدودن كاستيها اختصاص يابد.

امام موسى بن جعفر(ع) در دستور العملى جامع، از شيعيان مى‏خواهد كه پاره‏اى از وقت خود را در راه شناخت كاستيها به كار برند و از زبان دوستان امين و صادق، به ضعفهاى خود پى ببرند و در پى اصلاح آنها برآيند.(5)

پيامبر اكرم(ص) مى‏فرمايد:

«اذا اردالله بعبد خيراً فقهه فى الدين و زهده فى الدنيا و بصرّه عيوبه.(6)»

هر گاه خداوند بخواهد به بنده‏اش خير دهد، او را دين شناس و بى رغبت به دنيا و بيناى به عيبهايش مى‏سازد.

در اهميت، آفت‏شناسى و آفت زدايى، روح و روان، همين بس كه پيامبر اكرم(ص) آن را در رديف«تفقه در دين» قرار داده است. حتى مى‏توان گفت: تفقه در دين، بدون زهد در دنيا و زدودن كاستيهاى اخلاقى، كارساز نيست. نخستين گام در خود سازى و زدودن كاستيهاى اخلاقى از دامن حوزه، شناخت آنهاست. تا احساس درد نكنيم، به فكر درمان نخواهيم افتاد:


  • هر كجا دردى دوا آنجا رود هر كجا مشكل، جواب آن جا رود هر كجا فقرى نوا آن جا رود.

  • هر كجا پستى است، آب آن جا رود. هر كجا فقرى نوا آن جا رود. هر كجا فقرى نوا آن جا رود.

حوزه، مزرعه‏اى را مى‏ماند كه افزون بر آبيارى، نيازمند است كه علفهاى هرز آن، وجين شود. آموزشهاى اخلاقى، تا

اندازه‏اى‏ به اين مهم كمك مى‏كند، اما كاستيها را از بين نمى‏برد. بايد راه حلّ اساسى پيدا كرد و ريشه كاستيها را از بين برد.

شهيد ثانى در اين باره مى‏نويسد:

«رجل زرع زرعاً فنبت و نبت معه حشيش يفسده فامر بتنقية الزرع عن الحشيش بقلعه من اصله فاخذ يجزّ رأسه و يقطعه فلا يزال يقوى اصله و ينبت.

لان مغارس النقائص و منابت الرذائل هى الاخلاق الذميمة فى القلب فمن لا يطهر القلب منها لم تتم له الطاعات الظاهره الاّ مع الآفات الكثيرة(7)»

شخصى در زمينى به كشاورزى مى‏پردازد. هنگامى كه كشته او مى‏رويد، همراه آن بوته‏ها و علفهاى هرز نيز مى‏رويد، دستور مى‏دهد كه زراعتش از علف هرزها پاك سازند.