تقویم قمری (جلسه 10)

نسخه متنی
نمايش فراداده

تقويم قمري

جلسه دهم

قديمي ترين نوع تقويم, تقويم قمري است. از آنجا که با نگاه به شکل ظاهري ماه, بسادگي تاريخ روز, بدست مي آيد, در گذشته اين تقويم بسيار متداول بوده است. شروع ماه قمري با اولين غروبي است که هلال ماه در آن رؤيت مي گردد و هر ماه تا 29 يا 30 روز ادامه پيدا مي کند. از آنجا که طول متوسط ماه هلالي 5306/29 روز است, تعداد ماه هاي 30 روزه بيشتر از ماه هاي 29 روزه است. پيشگويي 29 يا 30 روزه بودن ماه بسادگي ممکن نيست. زيرا رؤيت شده يا نشدن هلال بستگي به عوامل پيچيده اي دارد که محاسبه آنها براي همه ميسور نيست.

تقويم تطبيقي به تقويمي گفته مي شود که در صدد تبديل دو يا چند گونه تقويم مختلف به يکديگر باشد. مثلا تطابق تقويم هاي شمسي, قمري و ميلادي در يک تقويم تطبيقي انجام مي گردد. دسترسي به تقويم تطبيقي مي تواند نقش مؤثري در مطالعات تاريخي داشته باشد. در اين راستا نوشتن تقويم هاي تطبيقي که تقويم قمري را به شمسي يا ميلادي تبديل نمايد, کار دشواري است, زيرا تعيين 29 يا 30 روزه بودن ماه ها در گذشته هاي دور, بسادگي قابل دسترسي نيست. بهترين الگويي که براي به نظم کشانيدن تقويم قمري پيشنهاد گرديده است, انتخاب يک دوره سي ساله با ماه هاي يکي در ميان 29 و 30 روزه است. در اين دوره, 11 سال کبيسه موجود خواهد بود. سال کبيسه سالي است که ذوالحجه آن برخلاف اصل يکي در ميان بودن ماه هاي 29 و 30 روزه, مانند ذوالقعده, 30 روزه باشد. بنابراين طول سالهاي عادي 354 روز و طول سال هاي کبيسه 355 روزه خواهد بود. در اين تقويم 29 يا 30 روزه بودن هيچ ماهي به دقت تعيين نمي شود و فقط مي توانيم در مجموع تقويم نسبتا صحيحي داشته باشيم. چنانچه بيان شد, از آنجا که طول ماه متوسط هلالي به ميزان 0306/0 روز بيش از 5/29 روز است, بنابراين با نظام يکي در ميان 29 و 30 روزه در هر سال کسري از روز زياد مي آيد و مجموع اين کسر روز ها در سي سال تقريبا معادل 11 روز مي شود.

کسر اضافه از روز براي هر سال 3672/0 = 12 * 0306/0

روز اضافه در هر دوره سي ساله 016/11 = 30 * 3672/0

بنابراين در هر 2000 سال تقريبا يک روز خطا در اين سيستم تطبيقي بوجود مي آيد, که قابل اغماض است.

روز 056/1 = 016/0 * (30/2000)

همانطور که اشاره شد, مشکل اين تقويم آنست که 29 يا 30 روزه بودن هر ماه مشخص را نمي تواند تعيين نمايد ولي مي تواند در مجموع نزديکترين مقياس تخميني را در اختيار ما قرار دهد.

با استفاده از قابليت هاي روز افزون رايانه, برنامه نجوم اسلامي در تقويم تطبيقي خود, براي اولين بار تقويم تطبيقي دايمي با محاسبات کامل را در اختيار کاربران قرار داده است. در اين تقويم 29 يا 30 روزه بودن هر ماه قمري طبق افق منطقه اي مشخص, با محاسبه حالات ماه در آن منطقه و در آن تاريخ به دقت انجام مي شود. مي توان با مقايسه برخي از وقايع تاريخي مستند, به دقت بالاي اين برنامه در محاسبه تقويم تطبيقي پي برد.1

مساله اتحاد يا اختلاف آفاق

يکي از مسايلي که در تقويم قمري مطرح شده است, مساله اتحاد يا اختلاف تقويم قمري در سطح کره زمين است. به اين معني که آيا اگر هلال اول ماه در يک نقطه از کره رؤيت شود, براي نقاط ديگر که در شب با آن نقطه مشترکند نيز, ماه جديد شروع مي شود, يا نه؟ اين مساله خصوصا در عصر حاضر با فزوني عرصه ارتباطات جهاني مطرح شده است. قبل از ورود به بحث, دو نکته را متذکر مي شويم:

1. اصطلاح اتحاد يا اختلاف آفاق, اصطلاح گمراه کننده اي است, زيرا طبق هر دو مبنا, شروع ماه قمري از يک مقطع در کره زمين انجام مي شود و براي مقاطع ديگر ادامه مي يابد. يعني از اولين غروب آفتابي که رؤيت در آن انجام مي شود, تا مدت يک برهه گردش زمين, ادامه پيدا مي کند. در حقيقت بنابر هر يک از مبناها, ما از يک حيث اتفاق و از حيث ديگري اختلاف در آفاق داريم. يعني از اين جهت که غروب آفتاب ها پيوسته است, و پس از اولين رؤيت, آفاق جديد, پي در پي هلال را رؤيت مي کنند, اتحاد افق, و از اين جهت که بالاخره در حين اولين رؤيت, مناطق غربي تر هنوز در روز آخر ماه سابق هستند, اختلاف در افق داريم. تنها تفاوت دو قول, مبدا شروع ماه قمري است. در قول به اتحاد آفاق, مبدا شروع, شرقي ترين نقطه اي است که با افق اولين رؤيت در شب, مشترک است و از آن پس مناطق ديگر به تدريج وارد ماه جديد مي شوند, ولي در قول به اختلاف آفاق, مبدا شروع, همان محل اولين رؤيت است. بنابراين مدت استيعاب اول ماه براي همه کره زمين, طبق قول اتحاد, حدود 12 ساعت و طبق قول اختلاف, حدود 24 ساعت خواهد بود.

2. مساله اتحاد و اختلاف آفاق در تقويم شمسي هم مطرح است. زيرا براي تعيين روز نوروز, زمان دقيق ورود خورشيد به اعتدال بهاري, با زمان عبور خورشيد از نصف النهار مقايسه مي شود, اگر زمان اعتدال بهاري قبل از عبور خورشيد بود, همان روز, روز يکم فروردين وگرنه روز بعدي روز يکم فروردين خواهد بود.2 بنابراين مناطق مختلف در روز نوروز متفاوت مي شوند.

دلايل اتحاد آفاق

مي توان دلايلي را که براي اتحاد آفاق ذکر مي شود, به سه بخش عمده تقسيم نمود, ما به اختصار به توضيح هر دليل و نقدي بر آن مي پردازيم:

1. دلايل نجومي و تحليل ماه قمري:

مرحوم آقاي خويي در آخر رساله المسايل المنتخبه , تحت عنوان تفاصيل ثبوت الهلال , مي فرمايند که: ماه هاي قمري براساس حرکت ماه و وضعيت آن نسبت به خورشيد, شروع مي شود. ماه در پايان گردش خود وارد منطقه شعاع خورشيد مي شود و در اين حال, که محاق ناميده مي شود, از هيچ نقطه از کره زمين قابل رؤيت نيست. پس از خروج ماه از اين حالت و امکان رؤيت آن, ماه قمري پايان مي يابد و ماه ديگري شروع مي شود.

ايشان در مورد اينکه به چه دليل, شروع ماه قمري را خروج ماه از تحت الشعاع گرفته اند, توضيح بيشتري نداده اند. ولي اين مبنا قطعا خلاف تاريخ بشر در استفاده از تقويم قمري است. در جوامع ابتدايي, مانند جامعه مدينه النبي (ص) در زمان ظهور اسلام, آيا تصور تقويمي با چنين مبداي ممکن است. بلي در عصر کامپيوتر با دسترسي به محاسبات پيچيده نجومي, مي توان چنين تقويمي تاسيس نمود. ايشان در ادامه مي افزايند: واضح است که خروج ماه از اين حالت در مدار خود, به وضعيت ناظر بستگي ندارد و واقعيتي خارجي است که براي تمام آفاق واحد است. گرچه فرمايش ايشان در اين زمينه کاملا صحيح است, زيرا چنانچه گذشت, مفاهيمي همچون مقارنه, خسوف, اعتدالين و انقلابين, ربطي به موقعيت ناظر در زمين ندارند, اما مبدا ماه قمري, طبق ادله متعدده تاريخي و روايي, رؤيت هلال است, و رؤيت کاملا بستگي به موقعيت ناظر روي زمين دارد.

2. دلايل روايي:

ايشان در ادامه, به ذکر رواياتي مي پردازند که اقامه بينه بر رؤيت را در هر شهري که باشد, براي اثبات هلال, کافي مي داند. مشکلي که جلوي استناد به اين روايات را مي گيرد, آنست که مسافات و مناطق, در نظر سايل و مخاطب امام (ع) و کلا در عرف آن زمان, شهرهاي مناطق اسلامي هم جوار که اطلاع از رؤيت به صورت متعارف از آنها ممکن باشد, بوده است. ما نمي توانيم اين اطلاق را حتي به شهرهاي موجود در قاره آمريکا تسري دهيم!

3. دلايلي که در ابواب ديگر فقه دلالت بر اتحاد افق مي کنند:

پس از آن ايشان به دلالت شواهدي مانند دعاي قنوت نماز عيد, که در آن عبارت هذا اليوم آورد شده است و ظهور اينکه ليله القدر, شب واحدي در کل کره زمين است, استناد مي نمايند.

با ذکر مقدمه اي که در ابتداي کلام آورديم, مشخص مي شود بنابر هر دو قول اتحاد و اتفاق, ما يک روز ثابت به عنوان روز عيد و يک شب ثابت به عنوان ليله القدر نداريم. بلکه بخاطر کروي بودن زمين, مناطق مختلف از حيث شب و روز باهم در تقابلند. بنابراين بايد ادله اي از اين قبيل در هر صورت, حمل به افق همان شخص شود. مثلا وقتي گفته مي شود که در هنگام زوال, درهاي آسمان گشوده مي شود, واضح است, که زوال هر منطقه براي خودش لحاظ شده است.

در نهايت به ذکر اشکال مهمي که به مبناي اتحاد افق وارد مي شود مي پردازيم:

بيان اشکال

حتي طبق نظريه اتحاد آفاق, واضح است که رؤيت در بلد, شرعا به عنوان اماره خروج ماه از تحت الشعاع جعل شده است. پيامبر اکرم (ص) و ايمه معصومين (ع) براي شروع ماه به اين اماره تمسک مي نموده اند و همه مسلمانان تا قبل از اختراع تلگراف و تلفن, راه ديگري جز اتکا به اين اماره نداشته اند. در صورتيکه با توجه به کروي بودن زمين و حرکت ماه در مدار خود به گرد زمين, واضح است که اگر ماه در يک افق ديده نشود, بالاخره در آفاق غربي تر, قابل رؤيت خواهد بود. بنابراين در بسياري از موارد, اماره رؤيت, منعکس کننده واقع نخواهد بود و در نتيجه بسياري از اعمالي که مؤمنين طبق اين اماره قبل از عصر ارتباطات انجام داده اند, از ديد واقعي خارج از وقت بوده است. در صورتيکه در مواردي مانند روزه آخر ماه شعبان, شارع مي توانسته است که با جعل احتياط, جلوي اين فوت مصلحت واقعيه را بگيرد, باز اين کار را انجام نداده است و معصومين (ع) هم اعمال خود را طبق همين اصل انجام مي داده اند.

پس جعل رؤيت به عنوان اماره, کشف از اين مي کند که خود رؤيت بايد نقشي در شروع ماه قمري داشته باشد.

1 براي آزمايش مي توانيد روايت 1 از باب 9 از ابواب احکام شهر رمضان در وسايل الشيعه جلد 7 را با برنامه نجوم اسلامي تطبيق نماييد!

2 مراجعه نماييد به تقويم تطبيقي 1500 ساله تاليف آقايان دکتر ايرج ملک پور و محمدرضا صياد, انتشارات دانشگاه تهران.