دائرة المعارف بزرگ اسلامی

مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی

جلد 12 -صفحه : 282/ 6
نمايش فراداده

برنو
جلد: 12
نويسنده:      
شماره مقاله:4786

بُرْنو، سلطان‌نشينى‌ اسلامى‌ در سده‌هاي‌ تا 3ق‌/4 تا 9م‌، در بخشى‌ از افريقاي‌ غربى‌. برخى‌ اين‌ نام‌ را برگرفته‌ از واژة «باران‌» يا «بارام‌» جمع‌ بار مى‌دانند كه‌ در زبان‌ مردم‌ صحراي‌ افريقا به‌ معناي‌ «مردان‌» يا «جنگجويان‌» است‌ طرخان‌، -. برخى‌ ديگر اين‌ نام‌ را به‌ معنى‌ «خانة بربرها» دانسته‌اند بريتانيكا،.II/391 بارْث‌ سياح‌ انگليسى‌ كه‌ نخستين‌بار تاريخ‌ مختصر سرزمين‌ و مردم‌ برنو را نوشته‌، بنا بر دليلهايى‌، آن‌ را برگرفته‌ از اصل‌ بربري‌ دانسته‌ است‌ II/747 , 1 .EIاين‌ نام‌ نخستين‌ بار در اوايل‌ سدة ق‌/3م‌ بر ناحية جنوب‌غربى‌ درياچة چاد در اقصى‌ نقاط جنوبى‌ امپراتوري‌ كانِم‌ اطلاق‌ شده‌ است‌ بريتانيكا،همانجا.
حدود و وسعت‌ سرزمين‌ برنو همواره‌ دستخوش‌ تغييرات‌ فراوان‌ بوده‌ است‌. امروزه‌ اين‌ نام‌ به‌ ناحيه‌اي‌ در شمال‌ شرقى‌ كشور نيجريه‌ گفته‌ مى‌شود كه‌ از شمال‌ به‌ جمهوري‌ نيجر، از شمال‌ شرقى‌ به‌ درياچة چاد، از شرق‌ به‌ جمهوري‌ كامرون‌ و از غرب‌ و جنوب‌ به‌ استانهاي‌ گونگولا، بائوچى‌ و كانو از استانهاي‌ جمهوري‌ نيجريه‌، محدود مى‌شود.
برنو سرزمين‌ شنى‌ پهناوري‌ است‌ كه‌ از يك‌ جلگة مسطح‌ و هموار تشكيل‌ شده‌، و شيب‌ عمومى‌ آن‌ به‌ سمت‌ درياچة چاد است‌ كه‌ به‌ وسيلة دو رودخانة يوب‌ كه‌ از غرب‌ به‌ شرق‌ در شمال‌ برنو، و رودخانة يِدْسِرام‌ كه‌ از جنوب‌ به‌ شمال‌ در جنوب‌ برنو جريان‌ دارد، آبياري‌ مى‌شود. تنها ناحية كوهستانى‌ برنو در منتهى‌اليه‌ جنوب‌ و جنوب‌ شرقى‌ آن‌ واقع‌ است‌ همانجا؛ I/1259 , 2 .EIآب‌ و هواي‌ برنو به‌ سبب‌ موقعيت‌ جغرافيايى‌ آن‌، حد فاصلى‌ ميان‌ آب‌ و هواي‌ استوايى‌ و نيمه‌ بيابانى‌ است‌ كه‌ پاره‌اي‌ از مشخصات‌ هر دو نوع‌، در آن‌ ديده‌ مى‌شود. برنو بزرگ‌ترين‌ و در عين‌ حال‌، كم‌ جمعيت‌ترين‌ استان‌ نيجريه‌ است‌. اين‌ استان‌، 00 ،16كم وسعت‌ دارد بريتانيكا،همانجا و در 377ش‌/998م‌، 89 ،96 ،تن‌ جمعيت‌ داشته‌ است‌ «افريقا...»، .802
برنو از عناصر قومى‌ متعددي‌ تركيب‌ شده‌ است‌ كه‌ كانوريها، مهم‌ترين‌ و بزرگ‌ترين‌ عنصر جمعيتى‌ آن‌ به‌ شمار مى‌روند. نياكان‌ اين‌ قوم‌ كه‌ اصل‌ خود را عرب‌ مى‌دانستند، در سدة ق‌ از كانم‌ به‌ اين‌ سرزمين‌ هجوم‌ آوردند. از ديگر اقوام‌ ساكن‌ در برنو مى‌توان‌ از مَكّاري‌ يا كوتوكو، موبِر و منگا نام‌ برد. گروهى‌ از اعراب‌ نيز در برنو به‌ سر مى‌برند كه‌ به‌ شوا معروفند. قبايل‌ و اقوام‌ پراكندة ديگري‌ مانند طَوارق‌، فِلاّته‌ و هوسه‌ نيز در برنو ساكن‌ هستند II/748-749 , 1 .EIمردمان‌ برنو بيشتر به‌ زبان‌ كانوري‌ سخن‌ مى‌گويند. اين‌ زبان‌ فاقد خط است‌، ولى‌ داستانها و اساطير قومى‌ به‌ صورت‌ شفاهى‌ به‌ همين‌ زبان‌ از نسلى‌ به‌ نسل‌ ديگر منتقل‌ شده‌ است‌. پس‌ از كانوري‌، زبان‌ عربى‌ در آنجا رايج‌ است‌. گويش‌ اعراب‌ شوا با گويش‌ عربى‌ رايج‌ در شمال‌ افريقا متفاوت‌ است‌ و بيشتر با عربى‌ حجاز مطابقت‌ دارد همان‌، .II/750
از مهم‌ترين‌ شهرهاي‌ برنو، مايدوگري‌، مركز برنو كه‌ بزرگ‌ترين‌ شهر و مركز صنايع‌ آن‌ است‌ و نيز نگورو، پُتيسكوم‌، گاشوا، بيو و باما را مى‌توان‌ نام‌ برد بريتانيكا،همانجا.
پيشينة تاريخى‌: تاريخ‌ برنو با تاريخ‌ امپراتوري‌ كانم‌ پيوستگى‌ دارد. سلاطين‌ كانم‌ خود را به‌ سيف‌ بن‌ ذي‌ يزن‌ حميري‌ كه‌ در سدة م‌ در يمن‌ مى‌زيست‌، منسوب‌ مى‌داشتند و به‌ آنها سلاطين‌ سيفيه‌ اطلاق‌ مى‌شده‌ است‌ II/751 , 1 ؛ EIنيز نك: بلاو، 318 .307, سيفيه‌ سفيدپوست‌ بودند و احتمالاً اصل‌ ايشان‌ با طوارق‌ مربوط بوده‌ است‌. آنها مردمانى‌ كوچ‌نشين‌ بودند كه‌ اقوام‌ تِبو را در خود مستحيل‌ كردند و امپراتوري‌ كانم‌ را با پايتختى‌ نجيمى‌ بنيان‌ نهادند 2 ، EIهمانجا.
تاريخ‌ كانم‌ را مى‌توان‌ به‌ دو دوره‌ تقسيم‌ كرد:
. از 84 تا 48ق‌/00 تا 250م‌ كه‌ در طول‌ اين‌ دوره‌ بربرها بارها از شمال‌ و شرق‌ به‌ سرزمين‌ برنو حمله‌ كردند. در 84ق‌ سرزمين‌ برنو به‌ دست‌ بربرهاي‌ مسلمان‌ اشغال‌ شد كه‌ از يمن‌ و از طريق‌ فَزّان‌ در ليبى‌ كنونى‌ و كُوَر آمده‌ بودند هاگبن‌، 6 ? 2 ، EIهمانجا. در اواسط سدة ق‌/3م‌، به‌ هنگام‌ حكومت‌ دوناما دا بالِمى‌، كانم‌ به‌ اوج‌ شكوفايى‌ خود رسيد، چنانكه‌ از نيل‌ تا نيجر و از فزان‌ تا ديكْوا به‌ فرمان‌ وي‌ بود هاگبن‌، همانجا.
. از 48 تا 74ق‌/250 تا 470م‌ كه‌ در ابتداي‌ اين‌ مرحله‌ كانم‌ در اوج‌ اقتدار خود بود، اما به‌ زودي‌ رو به‌ زوال‌ نهاد. در اين‌ دوره‌ يك‌ سلسله‌ جنگهاي‌ داخلى‌ اساس‌ امپراتوري‌ را لرزاند و در حدود سال‌ 91ق‌/ 389م‌ يكى‌ از قبايل‌ بومى‌، خاندان‌ سيفيه‌ را از كانم‌ راند و در نتيجه‌، كانوريها به‌ سوي‌ غرب‌ درياچة چاد پيش‌ رفتند و سرانجام‌ در حدود سال‌ 74ق‌/470م‌ در ساحل‌ رود يو، شهر بيرنى‌ نگازارگامو را كه‌ بعدها پايتخت‌ برنو و قوم‌ كانوري‌ شد، بنيان‌ نهادند. اين‌ شهر مدت‌ قرن‌ پايتخت‌ آنها بود هاگبن‌، .37 در پايان‌ سدة ق‌ قدرت‌ امپراتوري‌ از كانم‌ به‌ برنو منتقل‌ شد، امپراتوري‌ جديد برنو به‌ سرعت‌ گسترش‌ يافت‌ و طبقة حاكم‌، نجبا، رؤساي‌ قبايل‌ و ساكنان‌ شهرهاي‌ بزرگ‌ به‌ اسلام‌ روي‌ آوردند و با نواحى‌ شمال‌ افريقا روابط نزديكى‌ در زمينه‌هاي‌ بازرگانى‌، دينى‌ و فرهنگى‌ برقرار كردند «دائرةالمعارف‌...»، ؛ I/358 II/750 , 1 .EI
در دوران‌ حكومت‌ مايها، از روزگار ماي‌ محمد حك 31-51ق‌/ 525-544م‌ تا زمان‌ ماي‌عبدالله‌ حك 70-77ق‌/563-569م‌ قلمرو برنو گسترش‌ يافت‌. اوج‌ شكوفايى‌ برنو در دورة حكومت‌ ماي‌ ادريس‌ اَلومه‌ ح‌ 77-012ق‌/569-603م‌ بود. او صلح‌ و آرامش‌ را بر برنو حاكم‌ كرد و قبايل‌ شورشى‌ جنوب‌ امپراتوري‌ را مطيع‌ ساخت‌ و به‌ تجاوز همسايگان‌ پايان‌ داد. الومه‌ مسلمانى‌ پرشور بود و در گسترش‌ اسلام‌ مى‌كوشيد. وي‌ مساجد چندي‌ بنا كرد و نهادي‌ براي‌ زيارت‌ حج‌ بنيان‌ گذاشت‌ «دائرةالمعارف‌»، ؛ I/358-359 اكپوفور، .34-35 سرانجام‌، اين‌ حكومت‌ در 262ق‌/846م‌ در برابر قدرت‌ روزافزون‌ دولت‌ هوسه‌ها مغلوب‌گرديد ؛ npn «كانم‌...»،. اكپوفور،2 .I? اوايل‌ سدة 4ق‌/0م‌ سرزمين‌ برنو ميان‌ دولتهاي‌ بريتانيا، آلمان‌ و فرانسه‌ تقسيم‌ شد. بخش‌ از سرزمينهاي‌ اين‌ امپراتوري‌ تحت‌ حكومت‌ بريتانيا درآمد. در 328ق‌/910م‌ برنو به‌ يكى‌ از استانهاي‌ نيجريه‌ تبديل‌ شد XI/327 , 3 .BSE
مآخذ: طرخان‌، ابراهيم‌ على‌، امبراطورية البرنو الاسلامية، قاهره‌، 975م‌؛ نيز:
Africa South of the Sahara 1998, London; Afrika ent- siklopedicheski o spravochnik, Moscow, 1986; Akpofure, R., Nigeria, a Modern History for Schools, London, 1966; Blau, O., X Chronik der Sult @ ne von Bornu n , ZDMG , 1852 , vol. VI ; Britannica , 1986 ; BSE 3 ; EI 1 ; EI 2 ; Hogben, S. J., The Muhammadan Emirates of Nigeria, London, 1930; X Kanem Bornu and the Hausa Kingdoms n , www.geocities.com / College Park / Classroom / 9912 / Kanemhausa.l.
محمدحسن‌ گنجى‌