164- و هيچ يك از ما [فرشتگان] نيست مگر [اينكه] براى او [مقام و] مرتبهاى معيّن است
165- و در حقيقت، ماييم كه [براى انجام فرمان خدا] صف بستهايم
166- و ماييم كه خود تسبيح گويانيم
167- و [مشركان] به تأكيد مىگفتند
168- »اگر پند [نامهاى] از پيشينيان نزد ما بود،
169- قطعاً از بندگان خالص خدا مىشديم»
170- ولى [وقتى قرآن آمد] به آن كافر شدند، و زودا كه بدانند
171- و قطعاً فرمان ما درباره بندگان فرستاده ما از پيش [چنين] رفته است
172- كه آنان [بر دشمنان خودشان] حتماً پيروز خواهند شد
173- و سپاه ما هر آينه غالب آيندگانند
174- پس تا مدّتى [معيّن] از آنان روى برتاب
175- و آنان را بنگر كه خواهند ديد
176- آيا عذاب ما را شتابزده خواستارند؟
177- پس هشدار داده شدگان را آنگاه كه عذاب به خانه آنان فرود آيد چه بد صبحگاهى است
178- و از ايشان تا مدّتى [معيّن] روى برتاب
179- و بنگر كه خواهند ديد
180- منزّه است پروردگار تو، پروردگار شكوهمند، از آنچه وصف مىكنند
181- و درود بر فرستادگان
182- و ستايش، ويژه خدا، پروردگار جهانيان است
به نام خداوند رحمتگر مهربان
1- صاد سوگند به قرآن پر اندرز
2- آرى، آنان كه كفر ورزيدند در سركشى و ستيزهاند
3- چه بسيار نسلها كه پيش از ايشان هلاك كرديم كه [ما را] به فرياد خواندند، و[لى] ديگر مجال گريز نبود
4- و از اينكه هشدار دهندهاى از خودشان برايشان آمده در شگفتند، و كافران مىگويند «اين، ساحرى شيّاد است
5- آيا خدايان [متعدّد] را خداى واحدى قرار داده؟ اين واقعاً چيز عجيبى است»
6- و بزرگانشان روان شدند [و گفتند] «برويد و بر خدايان خود ايستادگى نماييد كه اين امر قطعاً هدف [ما]ست
7- [از طرفى] اين [مطلب] را در آيين اخير [عيسوى هم] نشنيدهايم؛ اين [ادّعا] جز دروغ بافى نيست
8- آيا از ميان ما قرآن بر او نازل شده است؟» [نه!] بلكه آنان درباره قرآن من دو دلند [نه،] بلكه هنوز عذاب [مرا] نچشيده اند
9- آيا گنجينههاى رحمت پروردگار ارجمندِ بسيار بخشنده تو نزد ايشان است؟
10- آيا فرمانروايى آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو است از آنِ ايشان است؟ [اگر چنين است] پس [با چنگ زدن] در آن اسباب به بالا روند
11- اين سپاهك دستههاى دشمن در آنجا [بَدْر] درهم شكستنىاند
12- پيش از ايشان قوم نوح و عاد و فرعون صاحب [عمارت و] خرگاهها تكذيب كردند
13- و ثمود و قوم لوط و اصحاب اَيْكَه [نيز به تكذيب پرداختند] آنها دستههاى مخالف بودند