4- كه به آتشى بس سوزان درآيند
5- از چشمهاى گرم به آنان نوشانده شود
6- خوراكى غير از خار خشك زهردار ندارند
7- كه نه فربه گرداند، و نه گرسنگى را چاره كند
8- در چنين روز چهرههايى خرم باشند
9- از كوشش [پيشين] خود خشنود
10- در بهشت برين
11- در آنجا لغوى نشنوند
12- در آنجا چشمهاى روان باشد
13- در آنجا تختهايى است بالا بلند
14- و كوزههايى پيش نهاده
15- و بالشهايى رديف شده
16- و فرشهاى زرباف گسترده
17- آيا در شتر نمىنگرند كه چگونه [بديع] آفريده شده است؟
18- و نيز به آسمان كه چگونه برافراشته شده است
19- و نيز به كوهها كه چگونه بر قرار گرديده است
20- و نيز به زمين كه چگونه گسترده شده است
21- پس اندرز ده كه همانا تو اندرزگويى
22- [و] بر آنان مسلط [و حكمفرما] نيستى
23- مگر كسى كه روى برتابد و كفر پيشه كند
24- كه خداوند او را به عذابى سهمگين، عذاب كند
25- بىگمان بازگشت آنان به نزد ماست
26- سپس حساب آنان با ماست
به نام خداوند بخشنده مهربان
1- سوگند به سپيده دم
2- و سوگند به شبهاى دهگانه
3- و سوگند به زوج و فرد
4- و سوگند به شب چون سرآيد
5- آيا در اينها خردمندان را سوگندى سزاوار است؟
6- آيا نينديشيدهاى كه پروردگارت در حق [قوم و سرزمين] عاد چگونه عمل كرد؟
7- كه ارم ستوندار داشت
8- همان كه مانندش در [هيچيك از] شهرها ساخته نشده بود
9- و نيز قوم ثمود كه در وادىالقرى، [خانه از] سنگ مىبريدند [و مىتراشيدند]
10- و فرعون صاحب سپاه
11- كسانى كه در شهرها سر به طغيان برداشته بودند
12- و در آنجا چه بسيار فتنه و فساد مىكردند
13- و سرانجام پروردگارت تازيانه عذاب را بر سر آنان كشيد
14- بىگمان پروردگارت در كمينگاه است
15- اما انسان چون پروردگارش او را بيازمايد و او را گرامى دارد و به او نعمت بخشد، [شاد و مغرور شود و] گويد پروردگارم مرا گرامى داشت
16- و اما چون او را [به بلا و محنت] بيازمايد و روزى او را بر او تنگ گيرد، [بىصبرى و ناسپاسى كند و] گويد پروردگارم مرا خوار داشت