در عقبه پيمان بسته بودند، با شش نفر ديگر از خزرجيان در ايام حج به مكه آمدند و اين جمع دوازده نفرى دوباره با رسول خداص پيمان بستند كه آن پيمان بدين شرح بود
»بيعت كرديم بر آنكه به خدا شرك نورزيم، دزدى نكنيم، فرزندانمان را نكشيم، بهتان و افترا نزنيم، و در كار خير از او نافرمانى نكنيم«
پيامبر به آنان فرمود »اگر به عهدتان وفا كرديد، بهشت جاى شماست و اگر پيمان شكستيد، در دنيا حد بر شما جارى مىشود و اگر پنهان ماند، روز قيامت بر خداوند است كه ببخشد يا عذاب كند« آنان به مدينه بازگشتند و به نشر اسلام پرداختند مردم مدينه هر روز منتظر ورود پيامبرص بودند
اين دومين پيمان بود كه در عقبه بسته شد و به پيمان عقبه دوم مشهور شد و زمينه هجرت رسول خدا به شهر يثرب را فراهم كرد
تاريخ مفصل اسلام، ص 67 السيرة النبوية، ج 2، ص 52
پيامبر اكرمص روز چهارم ربيعالاول سال سيزدهم بعثت از غار ثور خارج شد و به طرف مدينه حركت كرد غار ثور در جنوب مكه نقطه مقابل مدينه در دامنه كوه ثور قرار دارد
رسول گرامى اسلام در شب اول ربيعالاول با ابوبكر در آنجا وارد شد مشركان تمام راههاى خروجى مكه را بستند تا از خروج آن حضرت جلوگيرى كنند خداوند عنكبوت را مأمور كرد تا تارهاى غليظى را بر دهانه آن غار تنيد و كبوتران وحشى نيز به امر خداوند در آستانه در غار تخمگذارى كردند
قيافه شناس معروف مكه »ابوكُرَّز« كه با ردّ پاى پيامبر آشنايى داشت، با عدهاى تا نزديكىهاى غار آمدند، ولى با مشاهده تار عنكبوت و كبوتران بر در غار مأيوس شده و برگشتند در شب چهارم حضرت علىع سه شتر و يك راهبلد براى پيامبر فرستاد و آن حضرت شبانه به طرف مدينه حركت كرد
حضرت محمدص سه شبانه روز در غار ثور توقف داشت
فروغ ابديت، ص 423 تاريخ ابنخلدون، ج 2، ص 346
روز هفتم ربيعالاول سال اول هجرى سه روز پس از هجرت حضرت محمدص، حضرت علىع با فاطمه دختر رسول خدا و مادرش فاطمه بنت اسد و فاطمه بنت زبير از مكه به سوى مدينه هجرت كردند
وقتى پيامبر اكرمص در غار ثور بود، شبها حضرت علىع با او ملاقات مىكرد يكى از شبها به علىع فرمود كه فردا روز روشن با صداى رسا اعلام كند هر كس پيش محمد امانتى دارد يا از او طلبكار است بيايد و پس بگيرد سپس درباره مسافرت فواطم سفارش فرمود كه مقدمات سفر آنها را فراهم آورد
علىع بعد از سه روز اقامت در مكه و انجام وصاياى پيامبرص، روز چهارشنبه هفتم ربيعالاول به طرف مدينه حركت كرد و پانزدهم همان ماه در محله قبا به پيامبر ملحق شد پيامبر فرمود »على را نزد من آوريد« گفتند كه نمىتواند راه برود پس پيامبر به طرف على رفت و با او معانقه كرد و با ديدن ورم پاى حضرت علىع و خونى كه از آن مىچكيد، گريست
اسد الغابه، ج 3، ص 285 السيرة النبوية، ج 2، ص 107 تاريخ ابنخلدون، ج 2، ص 346
پيامبر اكرمص روز دوشنبه دوازدهم ربيعالاول به محله قبا نزديك مدينه رسيد
قبا در دو فرسخى مدينه مركز قبيله »بنىعمرو بن عوف« بود وقتى رسول اكرمص به آنجا رسيد در منزل بزرگ قبيله؛ »كلثوم بن هدم« فرود آمد كه گروهى از مهاجران و انصار نيز در انتظار موكب پيامبر بودند
پيامبر تا آخر هفته در آنجا توقف كرد و شالوده مسجدى را براى قبيله بنىعمرو بن عوف ريخت و پس از ملحق شدن حضرت علىع و همراهانش به وى، در روز جمعه شانزدهم ربيعالاول، قبا را ترك و به سوى مدينه حركت كرد