گفت و گویی کوتاه با شیخ خلیفه آلتای نخستین مترجم قرآن کریم به زبان قزاقی

مصاحبه کننده: محمدحسین زمانی؛ مصاحبه شونده: شیخ خلیفه آلتای

نسخه متنی
نمايش فراداده

گفت و گويي كوتاه با شيخ خليفه آلتاي نخستين مترجم قرآن كريم به زبان قزاقي

محمد حسين زماني

اشاره

قرآن كريم تاكنون پنج بار به زبان قزاقى ترجمه شده است. اولين و شايد بهترين آنها ترجمه‏اى است كه توسط دانشمند كهنسال، آقاى «خليفه آلتاى» انجام گرفته است. ترجمه نامبرده تا به حال در استانبول دوبار با حروف عربى و يك‏بار با حروف سيريليك، و در قازان شش‏بار منتشر شده است. از سوى مجمع ملك فهد نيز در 230000 نسخه به چاپ رسيده كه 50000 نسخه آن به قزاقستان ارسال گرديده است. خليفه آلتاى كه در حال حاضر 84 سال دارد، شخصى موقر و متديّن و فرهيخته و جهانديده است و در ميان مردم قزاقستان از محبوبيت خوبى برخوردار است، به گونه‏اى كه من خود در شهر «آلماتى» شاهد بودم كه پس از برگزارى نماز جمعه، نمازگزاران به صف مى‏ايستادند و دست او را به عنوان تبرك مى‏بوسيدند و از وى مى‏خواستند كه براى آنان دعا كند، و او هم دعا مى‏كرد و مردم آمين مى‏گفتند. هرچند سنّ بالاى او امكان تلاش فراوان علمى را از وى سلب كرده، اما او همچنان از روى عقيده و اخلاص، در حد توان به تلاش‏هاى علمى خود ادامه مى‏دهد.

روز 23 آذرماه 1380 با همكارى رايزنى فرهنگى ايران در قزاقستان، براى ديدار او به خانه‏اش رفتم. در اتاقى كوچك كه مخصوص مطالعه او بود مشغول تلاوت قرآن بود. پس از سلام و آشنايى، به من پيشنهاد كرد كه آياتى از قرآن مجيد را براى او قرائت كنم، و گفت: دلم براى شنيدن صوت قرآن تنگ شده است، زيرا سال‏هاست كه به علت پيرى نمى‏توانم قرآن را با صوت بخوانم. من سوره ضحى را با صوت براى او خواندم. اشك از چشمانش جارى شد. در اين هنگام فرزندش كه در كنارش نشسته بود، دستمالى آورد و اشك از گونه‏هاى او پاك كرد. مشاهده اين صحنه براى من بسيار لذتبخش بود، زيرا مى‏ديدم در سرزمينى كه حدود هفتاد سال تحت حاكميت كمونيسم قرارداشت، اين‏گونه دل‏هاى پاك و انسان‏هاى والا و تشنه وحى زندگى مى‏كنند. به هر حال، باب سخن با او را گشودم و درباره شرح حال و تحصيلات او و ترجمه‏اش از قرآن كريم سؤالاتى نمودم كه به سؤالات من پاسخ داد. آنچه در زير مى‏خوانيد، گفت و گوى كوتاهى است كه ميان من و ايشان انجام گرفته است:

لطفا مختصرى از شرح حال و تحصيلات خود را بيان كنيد.

من، خليفه آلتاى در سال 1917 در منطقه كوهستانى آلتاى عالى تركستان شرقى، واقع در نزديكى مرز مغولستان متولد شدم. پدرم مردى فرهنگى و متدين بود و به كسب و تجارت اشتغال داشت. در دوران كودكى نزد پدرم و تنى چند از علما به يادگرفتن خط و تحصيلات ابتدايى پرداختم و سپس نزد دو استاد ديگر به فراگيرى زبان عربى مشغول شدم. پس از آن كه در مرزهاى مغولستان آتش جنگ شعله‏ور شد، مجبور شديم از كشور خود هجرت كنيم و در منطقه «باركول» استان «قمول» در مرز چين ساكن شويم. پنج سال در اين منطقه مانديم، و من به تحصيلات خود ادامه دادم و فقه، حديث و تفسير را نزد علماى آن ديار فراگرفتم. در آن هنگام من 16 سال داشتم. بيش از نيم قرن از وطن دور بودم، ولى هميشه كوشش مى‏كردم با قرآن و معارف اسلامى سروكار داشته باشم. سرانجام در سال 1992م كه وطنم قزاقستان استقلال يافت، از كشور تركيه به وطن بازگشتم.

در چه تاريخى و چگونه ترجمه قرآن به زبان قزاقى را آغاز نموديد؟

در دورانى كه ساكن تركيه بودم، در سال 1981م، اجلاسى با حضور شخصيت‏هاى اسلامى تركيه تشكيل شد و درباره يك سلسله كارهاى بايسته فرهنگى ـ دينى، گفت و گوهايى انجام گرفت و تصميماتى اتخاذ شد. يكى از آن كارها ترجمه قرآن بود، كه من عهده‏دار انجام آن شدم و به لطف خدا توانستم تا سال 86 آن را به پايان رسانم. از اين‏رو، اولين چاپ ترجمه من از قرآن كريم در تركيه انجام گرفت. پس از آن، چاپ دوم نيز در تركيه و چاپ سوم در قطر انجام شد. تا اين كه چندى قبل در عربستان چاپ چهارم آن با تيراژ يك ميليون نسخه منتشر شد. اخيرا مطلع شدم كه برخى ناشران در آلماتى به چاپ پنجم آن اقدام نموده‏اند.

شما به عنوان يك مترجم قرآن چه ويژگى‏هايى براى يك ترجمه خوب معتقديد، و خودتان در ترجمه قرآن چه خصوصياتى را مورد توجه قرار داده‏ايد.

ترجمه قرآن علاوه بر اين كه بايد از شرايط عمومى ترجمه برخوردار باشد، شرايط زير را نيز بايد داشته باشد:

1. مفهوم و مدلول آيات در آن به خوبى منعكس شده باشد.

2. از نثرى روان و سليس برخوردار باشد. به گونه‏اى كه خواننده را به خود جذب كند.

3. مترجم نبايد به ترجمه تحت اللفظى آيات اكتفا كند، زيرا برخى آيات نيازمند توضيح‏اند، و بايد مترجم در اين گونه موارد توضيح لازم را به گونه‏اى كه از اصل ترجمه متمايز باشد بياورد.

4. در مواردى كه توضيح كلمه يا آيه‏اى در سوره ديگر آمده است، مترجم بايد آدرس آن كلمه يا آيه را ذكر كند تا خواننده در صورت تمايل، به آن مراجعه كند و به توضيحات لازم دست بيابد.

آيا غير از ترجمه قرآن تأليفات ديگرى نيز داريد؟

بله، تأليفات ديگرى هم دارم كه به بعضى از آنها اشاره مى‏كنم:

1. صراط القرآن و شرايط الايمان، اين كتاب در سال 1980 در 2000 نسخه به زبان قزاقى و حروف عربى در استانبول منتشر گرديده و در سال 1983 در 5000 نسخه تجديد چاپ شده است.

2. الفباى قرآن، به زبان قزاقى و الفباى سيريليك كه سه بار در استانبول و ده بار در قزاقستان چاپ شده و از سوى سازمان ارتباطات جهان اسلام به حروف عربى و زبان قزاقى در جده، قطر، كنگو و مغولستان نيز منتشر گرديده است.

3. فقه، به زبان قزاقى و الفباى سيريليك، كه يك بار در استانبول و دو بار در قزاقستان انتشار يافته است.

4. عبادات اسلامى، مشتمل بر فرايض پنجگانه اسلام، به زبان قزاقى و حروف سيريليك.

5. ترجمه گزيده احاديث، به زبان قزاقى و الفباى سيريليك.

6. سيره پيامبر(ص)، به زبان قزاقى كه در سال 1995 در آنكارا منتشر شده است.

7. خطبه‏هاى نماز جمعه (38 خطبه) و خطبه‏هاى نماز عيد فطر و عيد قربان، به زبان قزاقى.

8. خاطرات من، به زبان قزاقى و حروف لاتينى، كه در سال 1980 در استانبول منتشر شده است.