جهاد در قرآن

نسخه متنی -صفحه : 31/ 26
نمايش فراداده

وحدت در نهج البلاغه 1

در درس قبل راجع به تنهائى على سخن گفتيم در اين درس در ارتباط با مسائل روز و در ارتباط با پيوند تاريخ و درس تنهائى على يكى از مهمترين عواملى را كه باعث تنهائى على ع در طول زندگيش شده مطرح مى‏كنيم سخن اين جلسه را با سخنان امام خمينى آغاز مى‏كنيم

امام امت در تاريخ چهارشنبه 21 خرداد ماه 58 در ملاقات با استانداران سراسر كشور فرمودند

بسم الله الرحمن الرحيم

من در طول اين مبارزه قبل از 15 خرداد 42 تا وقتى كه بساط شاهنشاهى بهم خورد، هيچوقت نگران نبودم، براى اينكه مى‏ديدم ما مقابل هستيم با دستگاه جبار و ظالم و اجنبى‏ها، و ما مكلف هستيم كوشش كنيم براى اينكه مسائل تبديل بشود، و اگر هم پيش نبرديم پيش من اهميتى ندارد، براى اينكه ما به تكليف خودمان عمل كرده بوديم و پيش خدا مسئوليت نداشتيم اما مسئله‏اى كه مطرح شده و بعنوان تجربه انقلابى امام خمينى در طول مبارزه‏اش هست اين است كه هر چقدر، هم كه دشمن قوى باشد، مابخاطر اينكه حق هستيم توانائى پيروزى بر دشمن را داريم، اما مسئله‏اى كه امام خمينى را رنج مى‏دهد و تجربه مبارزات امام خمينى اين است كه آنچه كه مهم است دسته بنديهائى است كه در جامعه ماست آنچه مهم است اين ناسازگاريهائى است كه در ارگانهاى اسلامى است و اين ناهماهنگى و عدم همكارى كه در طبقات مختلف كه برويم مى‏بينيم همه طبقات به هر كجا كه بروى با هم توافق ندارند مرتباً دعوت به توافق مى‏كنند، لكن خودشان هم توافق ندارند، اين موجب نگرانى است، براى اينكه اين اسباب اين مى‏شود كه كشور بحال تزلزل باقى بماند بنابراين اگر يك مدتى كشور بحال تزلزل باقى بماند آسيب از خودش پيدا مى‏شود، كشور از داخل آسيب مى‏بيند 7 ما مى‏بينيم كه آسيبها از خارج نخواهد رسيد، چرا كه خدا يار و پشتيبان ماست، ولى مى‏گويند كه آسب از داخل خواهد رسيد، ما خودمان به جان هم مى‏افتيم و خودمان را از بين مى‏بريم

آنچه كه موجب نگرانى است و آنچه كه به انقلاب آسيب مى‏رساند اختلافات داخلى است اين سخنان امام بيان كننده نهايت درد امام است و نهايت آنچه كه عوامل ضد انقلاب مطرح مى‏كنند اگر ما به تاريخ بازگشت كنيم، به نهج البلاغه على مراجعه كنيم مى‏بينيم على ع نيز در طول دوران حياتش در ارتباط با يارانش بزرگترين رنجى را كه تحمل مى‏كرد همين مسئله تفرقه و پراكندگى و از هم گسيختگى و اختلافات داخلى در جامعه اسلامى بود در خطبه‏هاى متعدد حضرت على ع به اين مسئله اشاره مى‏كند در خطبه 25، خطبه 27، خطبه 29 7 كلام 68، خطبه 96، خطبه 165 و بسيارى از خطبه‏ها و كلامهاى ديگر نهج البلاغه بعنوان نمونه بخشى از خطبه 27 را قرائت مى‏كنم بعد از قسمت 9

والله يميت القلب و يجلب الهم اجتماع هولاء القوم على باطلهم و تفرقكم عن حقكم فقبحا لكم، و ترحاً حين صرتم غريضاً يرمى

على سوگند ياد مى‏كند به خدا، اين تفرقه شما، اين پراكندگى شما از يكديگر قلب را پاره پاره مى‏كند به خدا، اين تفرقه شما، اين پراكندگى شما از يكديگر قلب را پاره پاره مى‏كند و قلب را مى‏كشد، و جان را از انسان مى‏گيرد اين اجتماع شما بر باطل و اتحاد باطل بر آنچه كه دارند على ع مقايسه مى‏كند مى‏فرمايد كه اتحاد دشمنان شما بر باطل متشكل‏تر اى اتحاد شماست بر حق، سرعت دشمنان شما بر مسير باطل سريعتر از حركت شماست بر حق، و اين بزرگترين رنجى است كه على ع در جامعه خودش مى‏بيند در خطبه ديگر، خطبه 87 نهج البلاغه على ع تعجب مى‏كند

فيا عجبا چقدر جاى تعجب است قسمت سوم و مالى لا اعحب من خطاء هذه الفرق على اختلاف حججها فى دينها لا يقتصون اثر نبى، و لا يقتدون بعمل وصى، و لا يؤمنون بغيب و لا يعفون عن عيب، يعلمون فى الشبهات

على ع عواملى اصلى كه باعث تفرقه در جامعه مى‏شوند را بر مى‏شمارد

اولين عامل فراموش كردن عمل پيامبر و فراموش كردن الگوهاى اصيل جامعه، 1- لا يقتدون بعمل وصىدومين عامل اختلاف اقتدار نكردن به عمل وصى پيامبر، سعنى خود على ع و لا يؤمنون بغيب و لا يعفون عن عيب يعملون فى الشبهات عمل كردن به شبهات، عمل كردن به احكام و اعمالى كه مثل حقند، مانند حقند، شبيه حقند، اما خود حق نيستند و همچنين عدم ايمان به غيب، به خدا و عدم درك حضور خدا در زندگى و فراموش كردن خدا و در جائى ديگر اتباع الهوى تبعيت از هواى نفس باز يكى از عوامل بسيار مهمى است كه در جامعه ايجاد تفرقه و تشتت مى‏كند حضرت على ع مى‏گويد فيا عجبا چرا تعجب نكنم، بس جاى شگفت است از اين اشتباه كاريهاى شما در جامعه اسلامى كه اينگونه فرقه فرقه و دسته دسته شده‏ايد و به جان هم افتاده‏ايد و دليلهائى كه دين خدا براى شما آورده همه را فراموش كرديد و يا در دلايل دين خدا با هم اختلاف كرديد بنابراين همانگونه كه على ع از مسئله وجود اختلاف در جامعه رنج مى‏كشيد، امام خمينى هم رنج مى‏كشد و اين بر همه مسئولين امر است و همه اشخاصى كه از طرف خود امام بعنوان مسئول، مسئول كارهاى اجرائى، مسائل اجرائى، مسائل قانونى در جامعه انتخاب شده‏اند و همچنين مسئوليت تك تك مردم ايران كه به اين انقلاب معتقدند اينست كه از تفرقه گرائى و گروه گرائى دست بردارند البته بايد توجه داشت كه مردم به پشت سر رهبران پيش مى‏روند و بايد در ابتدا كسانى كه نمايندگان امام هستند يا منتخبين امام هستند خود را از هر گونه تفرقه پرهيز كنند، در غير اينصورت اين خيانتى است بزرگ به انقلاب

همانگونه كه مى‏بينيم على ع هم در دوران زندگيش بخاطر وجود اين اختلافات بسيارى از دردها و رنجها را تحمل مى‏كرد اميدواريم كه هر چه بيشتر به وحدت و اتحاد برسيم و نمونه‏اى از آيه واعتصموا بحبل الله جميعاً و لا تفرقوا را در جامعه خود تحقق بخشيم قرآن همچنين مى‏فرمايد ولا تكونوا كالذين تفرقوا من بعد ما جاء هم البينات اى مؤمنان مباشيد مانند آنانكه بعد از آنكه بينات، دلائل و روشنائى‏ها و نور هدايت بر آنها آمد با يكديگر اختلاف و تفرقه كردند و از يكديگر پراكنده شدند

والسلام