در درس قبل راجع به تنهائى على سخن گفتيم در اين درس در ارتباط با مسائل روز و در ارتباط با پيوند تاريخ و درس تنهائى على يكى از مهمترين عواملى را كه باعث تنهائى على ع در طول زندگيش شده مطرح مىكنيم سخن اين جلسه را با سخنان امام خمينى آغاز مىكنيم
امام امت در تاريخ چهارشنبه 21 خرداد ماه 58 در ملاقات با استانداران سراسر كشور فرمودند
بسم الله الرحمن الرحيم
من در طول اين مبارزه قبل از 15 خرداد 42 تا وقتى كه بساط شاهنشاهى بهم خورد، هيچوقت نگران نبودم، براى اينكه مىديدم ما مقابل هستيم با دستگاه جبار و ظالم و اجنبىها، و ما مكلف هستيم كوشش كنيم براى اينكه مسائل تبديل بشود، و اگر هم پيش نبرديم پيش من اهميتى ندارد، براى اينكه ما به تكليف خودمان عمل كرده بوديم و پيش خدا مسئوليت نداشتيم اما مسئلهاى كه مطرح شده و بعنوان تجربه انقلابى امام خمينى در طول مبارزهاش هست اين است كه هر چقدر، هم كه دشمن قوى باشد، مابخاطر اينكه حق هستيم توانائى پيروزى بر دشمن را داريم، اما مسئلهاى كه امام خمينى را رنج مىدهد و تجربه مبارزات امام خمينى اين است كه آنچه كه مهم است دسته بنديهائى است كه در جامعه ماست آنچه مهم است اين ناسازگاريهائى است كه در ارگانهاى اسلامى است و اين ناهماهنگى و عدم همكارى كه در طبقات مختلف كه برويم مىبينيم همه طبقات به هر كجا كه بروى با هم توافق ندارند مرتباً دعوت به توافق مىكنند، لكن خودشان هم توافق ندارند، اين موجب نگرانى است، براى اينكه اين اسباب اين مىشود كه كشور بحال تزلزل باقى بماند بنابراين اگر يك مدتى كشور بحال تزلزل باقى بماند آسيب از خودش پيدا مىشود، كشور از داخل آسيب مىبيند 7 ما مىبينيم كه آسيبها از خارج نخواهد رسيد، چرا كه خدا يار و پشتيبان ماست، ولى مىگويند كه آسب از داخل خواهد رسيد، ما خودمان به جان هم مىافتيم و خودمان را از بين مىبريم
آنچه كه موجب نگرانى است و آنچه كه به انقلاب آسيب مىرساند اختلافات داخلى است اين سخنان امام بيان كننده نهايت درد امام است و نهايت آنچه كه عوامل ضد انقلاب مطرح مىكنند اگر ما به تاريخ بازگشت كنيم، به نهج البلاغه على مراجعه كنيم مىبينيم على ع نيز در طول دوران حياتش در ارتباط با يارانش بزرگترين رنجى را كه تحمل مىكرد همين مسئله تفرقه و پراكندگى و از هم گسيختگى و اختلافات داخلى در جامعه اسلامى بود در خطبههاى متعدد حضرت على ع به اين مسئله اشاره مىكند در خطبه 25، خطبه 27، خطبه 29 7 كلام 68، خطبه 96، خطبه 165 و بسيارى از خطبهها و كلامهاى ديگر نهج البلاغه بعنوان نمونه بخشى از خطبه 27 را قرائت مىكنم بعد از قسمت 9
والله يميت القلب و يجلب الهم اجتماع هولاء القوم على باطلهم و تفرقكم عن حقكم فقبحا لكم، و ترحاً حين صرتم غريضاً يرمى
على سوگند ياد مىكند به خدا، اين تفرقه شما، اين پراكندگى شما از يكديگر قلب را پاره پاره مىكند به خدا، اين تفرقه شما، اين پراكندگى شما از يكديگر قلب را پاره پاره مىكند و قلب را مىكشد، و جان را از انسان مىگيرد اين اجتماع شما بر باطل و اتحاد باطل بر آنچه كه دارند على ع مقايسه مىكند مىفرمايد كه اتحاد دشمنان شما بر باطل متشكلتر اى اتحاد شماست بر حق، سرعت دشمنان شما بر مسير باطل سريعتر از حركت شماست بر حق، و اين بزرگترين رنجى است كه على ع در جامعه خودش مىبيند در خطبه ديگر، خطبه 87 نهج البلاغه على ع تعجب مىكند
فيا عجبا چقدر جاى تعجب است قسمت سوم و مالى لا اعحب من خطاء هذه الفرق على اختلاف حججها فى دينها لا يقتصون اثر نبى، و لا يقتدون بعمل وصى، و لا يؤمنون بغيب و لا يعفون عن عيب، يعلمون فى الشبهات
على ع عواملى اصلى كه باعث تفرقه در جامعه مىشوند را بر مىشمارد
اولين عامل فراموش كردن عمل پيامبر و فراموش كردن الگوهاى اصيل جامعه، 1- لا يقتدون بعمل وصىدومين عامل اختلاف اقتدار نكردن به عمل وصى پيامبر، سعنى خود على ع و لا يؤمنون بغيب و لا يعفون عن عيب يعملون فى الشبهات عمل كردن به شبهات، عمل كردن به احكام و اعمالى كه مثل حقند، مانند حقند، شبيه حقند، اما خود حق نيستند و همچنين عدم ايمان به غيب، به خدا و عدم درك حضور خدا در زندگى و فراموش كردن خدا و در جائى ديگر اتباع الهوى تبعيت از هواى نفس باز يكى از عوامل بسيار مهمى است كه در جامعه ايجاد تفرقه و تشتت مىكند حضرت على ع مىگويد فيا عجبا چرا تعجب نكنم، بس جاى شگفت است از اين اشتباه كاريهاى شما در جامعه اسلامى كه اينگونه فرقه فرقه و دسته دسته شدهايد و به جان هم افتادهايد و دليلهائى كه دين خدا براى شما آورده همه را فراموش كرديد و يا در دلايل دين خدا با هم اختلاف كرديد بنابراين همانگونه كه على ع از مسئله وجود اختلاف در جامعه رنج مىكشيد، امام خمينى هم رنج مىكشد و اين بر همه مسئولين امر است و همه اشخاصى كه از طرف خود امام بعنوان مسئول، مسئول كارهاى اجرائى، مسائل اجرائى، مسائل قانونى در جامعه انتخاب شدهاند و همچنين مسئوليت تك تك مردم ايران كه به اين انقلاب معتقدند اينست كه از تفرقه گرائى و گروه گرائى دست بردارند البته بايد توجه داشت كه مردم به پشت سر رهبران پيش مىروند و بايد در ابتدا كسانى كه نمايندگان امام هستند يا منتخبين امام هستند خود را از هر گونه تفرقه پرهيز كنند، در غير اينصورت اين خيانتى است بزرگ به انقلاب
همانگونه كه مىبينيم على ع هم در دوران زندگيش بخاطر وجود اين اختلافات بسيارى از دردها و رنجها را تحمل مىكرد اميدواريم كه هر چه بيشتر به وحدت و اتحاد برسيم و نمونهاى از آيه واعتصموا بحبل الله جميعاً و لا تفرقوا را در جامعه خود تحقق بخشيم قرآن همچنين مىفرمايد ولا تكونوا كالذين تفرقوا من بعد ما جاء هم البينات اى مؤمنان مباشيد مانند آنانكه بعد از آنكه بينات، دلائل و روشنائىها و نور هدايت بر آنها آمد با يكديگر اختلاف و تفرقه كردند و از يكديگر پراكنده شدند
والسلام