بآنچه در رساله او نوشته شده عمل نمايد، و اگر احتمال دهد كه فتواى او عوض شده جستجو لازم نيست.
(مسأله 7) اگر مجتهد اعلم در مسألهاى فتوى دهد مقلد آن مجتهد يعنى كسيكه از او تقليد مىكند نمىتواند در آن مساله بفتواى مجتهد ديگر عمل كند، ولى اگر فتوى ندهد و بفرمايد احتياط آنست كه فلان طور عمل شود، مثلا بفرمايد احتياط آنست كه در ركعت اول و دوم نماز، بعد از سوره حمد يك سوره تمام بخواند مقلد بايد يا باين احتياط كه احتياط واجبش مىگويند عمل كند و يا بفتواى مجتهد ديگرى كه تقليدش جائز است عمل نمايد، پس اگر او فقط سوره حمد را كافى بداند مىتواند سوره را ترك كند.
و همچنين است اگر مجتهد اعلم بفرمايد مسأله محل تأمل يا محل اشكال است.
(مسأله 8) اگر مجتهد اعلم بعد از آن كه در مسألهاى فتوى داده يا پيش از آن احتياط كند، مثلا بفرمايد ظرف نجس را كه يكمرتبه در آب كر بشويند پاك مىشود، اگر چه احتياط آنست كه سه مرتبه بشويند، مقلد او مىتواند عمل باين احتياط را ترك نمايد و اين را احتياط مستحب مىنامند.
(مسأله 9) اگر مجتهدى كه انسان از او تقليد مىكند از دنيا برود در صورتيكه فتواى او در نظر مقلد بوده و فراموش نكرده باشد حكم بعد از فوت او حكم زنده بودنش است، وادر فتواى او را ياد نگرفته يا فراموش كرده است لازم است به مجتهد زنده رجوع كند.
(مسأله 10) اگر در مسألهاى فتواى مجتهدى را ياد گرفته، و بعد از مردن او در همان مسأله بر حسب وظيفهاش از مجتهد زنده تقليد نمايد، دوباره نمىتواند آنرا مطابق فتواى مجتهدى كه از دنيا رفته است انجام دهد.
(مسأله 11) مسائلى را كه انسان غالبا بآنها احتياج دارد واجب است ياد بگيرد.
(مسأله 12) اگر براى انسان مسألهاى پيش آيد كه حكم آنرا نمىداند لازم است احتياط كند، يا اين كه با شرائطى كه ذكر شد تقليد نمايد، ولى چنانچه مخالفت غير اعلم با اعلم را اجمالا بداند و تأخير واقعه و احتياط ممكن نباشد و