حسن مهدويان *
طي دوران پس از تشكيل رژيم صهيونيستي در سرزمين هاي اشغالي فلسطين، سياست هاي آمريكا خصوصا سياست هاي خاورميانه يي اين كشور كاملا در راستاي حمايت از اين رژيم بوده است. اين كشور تاكنون مانع از تصويب هرگونه قطعنامه يي در شوراي امنيت سازمان ملل عليه تجاوزگري ها و جنايات رژيم صهيونيستي شده است؛ به طوري كه از 79 وتويي كه آمريكا در اين شورا انجام داده 38 مورد (48 درصد) مربوط به قطعنامه هايي بوده كه عليه رژيم صهيونيستي صادر شده اند.
از جنبه هاي مختلف مي توان علت هاي اين حمايت را بررسي كرد، اما با توجه به اين كه در خيلي از موارد حتي اين حمايت به ضرر منافع خود ايالات متحده در منطقه و عرصه ي بين المللي بوده اولين مساله اي كه در رابطه با كنكاش در علت اصلي اين حمايت گرايي به ذهن مي رسد اين است كه بايد نگاهي موشكافانه به داخل آمريكا و وضعيت سياسي در اين كشور داشت. در اين عرصه شايد بررسي پيوندهاي ميان سكانداران حوزه ي سياست آمريكا با محافل صهيونيستي موثرترين و مهمترين محور باشد.
اساسي ترين ويژگي صهيونيسم آمريكايي وجود بزرگترين گروه سرمايه داران يهودي الاصل در آمريكاست كه مبالغ عظيمي در اختيار صهيونيست هاي اسراييل قرار داده اند و بر سياست و حكومت آمريكا نفوذ زيادي دارند.
يهوديان آمريكا حدود 2/2 درصد جمعيت اين كشور را تشكيل مي دهند ولي گروه قليلي از اين ميان، يعني صهيونيستها بيش از 80 درصد ثروت و منافع آمريكا را مستقيم يا غير مستقيم در اختيار دارند. بر اساس آمار سال 2002 يهوديان آمريكا شش ميليون و 155 هزار نفر از جمعيت 282 ميليون و 125 هزاري آمريكا را تشكيل مي دهند.
شايان ذكر است كه يهوديان آمريكا در 9/2 ميليون منزل مسكوني آمريكا سكونت دارند. نسبت جمعيت 6 ميليوني يهوديان به اين تعداد منزل مسكوني 3/2 درصد است در حالي كه در آمريكا نسبت كل جمعيت به تعداد منازل مسكوني 5/2 است و حتي اين نسبت براي اقليت هاي غيريهودي 6/2 است.
85 درصد يهوديان آمريكا در اين كشور متولد شده اند و فقط 15 درصد آنها محل تولدشان غير از آمريكا است، اين در حالي است كه 13 درصد جمعيت آمريكا در مجموع در خارج از اين كشور متولد شده اند.
از 15 درصد يهودي آمريكا كه در خارج متولد شده اند، 44 درصد از اتحاد جماهير شوروي سابق به اين كشور مهاجرت كرده اند. از اين 44 درصد 20 درصد اوكرايني و 13 درصد روسي هستند. يك دهم يعني 5/1 درصد از اين 15 درصد نيز متولد آلمان و اسراييل مي باشند. يهوديان در سراسر جامعه ي آمريكا پراكنده هستند؛ اما درصد آنها از جمعيت هر ايالت متفاوت است. 43 درصد يهوديان آمريكا در شمال شرق اين كشور ساكن هستند. كمترين تعداد يهوديان در غرب ميانه ي آمريكا با 13 درصد ساكن مي باشند و در جنوب آمريكا 22 درصد يهوديان ساكن هستند. بيشترين درصد يهوديان از كل جمعيت ايالت ها مربوط به ايالات زير است: نيويورك (7/8 درصد)، نيوجرسي (7/5 درصد)، منطقه كلمبيا ( 5/4 درصد)، ماساچوست ( 3/4 درصد)، مريلند (4 درصد)، فلوريدا (9/3 درصد)، نوادا ( 8/3درصد) و كنتيكات (3/2) درصد.
نفوذ صهيونيست ها و يهوديان بر روساي جمهور آمريكا نيز آشكار است و به صورت واقعيتي اجتناب ناپذير در فرهنگ سياسي آمريكا پذيرفته شده است. مهمترين جنبه ي كمك يهوديان به كانديداهاي رياست جمهوري، نه جنبه ي مالي آن، بلكه همكاري عملي شان است. يهوديان مبارزات انتخاباتي را رهبري مي كنند، نطق ها را مي نويسند، برنامه هاي تبليغاتي تلويزيوني را تهيه مي كنند و در مورد سياست مبارزاتي كانديداها تصميم مي گيرند. نقش تعيين كننده ي صهيونيست ها در انتخابات رياست جمهوري آمريكا و به تبع آن نفوذشان بر رييس جمهور، اثرگذاري صهيونيسم و سازمان هاي يهودي بر سياست خارجي اين كشور را محقق مي سازد كه حمايت هاي سياسي و تخصيص اعتبارات و كمك هاي مالي ـ اقتصادي آمريكا به رژيم صهيونيستي، بارزترين نمونه در اين زمينه است.
به لحاظ گرايش سياسي، بررسي آراء دوره هاي مختلف رياست جمهوري آمريكا نشان مي دهد كه يهوديان بيشتر متمايل به دموكرات ها هستند تا جمهوريخواهان. به عنوان مثال در انتخابات رياست جمهوري سال 1992، 80 درصد يهوديان به بيل كلينتون نامزد حزب دموكرات و 11 درصد به جورج بوش پدر از حزب جمهوريخواه راي دادند.
در سال 1996، 78 درصد يهوديان به بيل كلينتون و فقط 16 درصد به دال، نامزد حزب جمهوريخواه راي دادند.
در سال 2000، 79 درصد يهوديان به ال گور از حزب دموكرات و فقط 19 درصد به جورج بوش از حزب جمهوريخواه راي دادند و در انتخابات سال 2004، 76 درصد به جان كري از حزب دموكرات و 24 درصد به بوش از حزب جمهوريخواه راي دادند.
تقريبا تمامي روساي جمهور آمريكا براي ترسيم سياست هاي خاورميانه يي خود بايد با سازمان هاي عمده و اصلي يهودي اين كشور از جمله كميته ي يهودي - آمريكايي، نهاد يهودي در امور امنيت ملي و كنفرانس سازمان هاي عمده ي يهودي هماهنگي لازم را بعمل آورند.
درپي همين نفوذ يهوديان در جامعه ي آمريكا است كه رژيم صهيونيستي حدود 30 درصد از كل كمك هاي خارجي واشنگتن را طي سال هاي پس از جنگ جهاني دوم به خود اختصاص داده است. آمريكا در دوره ي 1949 تا 1965 به طور ميانگين سالانه 63 ميليون دلار، بين سال هاي 1966 تا 1970 سالانه حدود 102 ميليون دلار، بين سال هاي 1971 تا 1975 سالانه حدود يك ميليارد دلار و بين سال هاي 1976 تا 1984 به طور ميانگين سالانه 5/2 ميليارد دلار به رژيم صهيونيستي اعطا كرده است كه 70 درصد آن به صورت بلاعوض و از محل اموال دولتي پرداخت شده است. اين افزايش كمك ها به حدي بوده كه در سال هاي اخير به طور ميانگين هر سال حدود 5 ميليارد دلار به اين رژيم كمك كرده است.
سياست خاورميانه يي آمريكا پس از جنگ جهاني دوم دو هدف را پيگيري كرده كه يكي تامين نفت و ديگري امنيت رژيم صهيونيستي و حمايت همه جانبه از آن بوده است. اين دو هدف، به طور ذاتي با يكديگر متعارض بوده است؛ به طوري كه اتخاذ يك استراتژي براي دستيابي به اين دو هدف متضاد در آمريكا، با موانعي روبرو بوده است. هر يك از حكومت هاي آمريكا بايد با توجه به پايگاه انتخاباتي اش نسبت به افكار عمومي آمريكا به ويژه در سالي كه انتخابات برگزار مي شود، حسايست نشان دهد. از يك سو عدم توجه به اسراييل و توجه بيش از حد به اعراب خشم محافل ذي نفوذ يهودي را كه از لحاظ انتخاباتي گروهي كوچك، اما سازمان يافته و برخوردار از قدرت هستند، برخواهد انگيخت و از سوي ديگر توجه بيش از اندازه به اين رژيم و عدم توجه به اعراب ممكن است به افزايش قيمت نفت بينجامد و در نتيجه موجب ناخشنودي راي دهندگان شود.
با وجود فوايد ناشي از بكارگيري خط مشي بيطرفانه و منصفانه، ديده شده است كه سياستمداران آمريكايي عموما متمايل به اسراييل هستند. در واقع، تمايل آمريكا به اسراييل تقريبا از 30 سال پيش مشهود بوده است، از زماني كه هنري كيسينجر به عنوان اولين يهودي به مقام وزارت خارجه ي آمريكا در 1973 منصوب شد.
لابي صهيونيستي فقط متشكل از يهوديان و صهونيستها نيست، بلكه غير يهوديان را نيز به عنوان كارشناسان برجسته ي دولتي در امور بين الملل براي تصدي پست هاي دولتي در دولت هاي آمريكا اعم از اينكه حزب دموكرات به قدرت برسد يا حزب جمهوريخواه، تربيت مي كند. در دوران رياست جمهوري كلينتون، لابي صهيونيست مقاماتي را از موسسه ي واشنگتن براي سياست خاور نزديك به پست هاي دولتي گمارد كه از جمله اين افراد مي توان به مارتين ايندايك، سفير آمريكا در اسراييل اشاره كرد.
در دولتها اول و دوم جورج بوش نيز بسياري از مقامات طرفدار رژيم صهيونيستي از موسساتي چون امريكن اينترپرايز و موسسه ي يهودي امور امنيت ملي انتخاب شده اند. از جمله مهمترين و معروف ترين آنها عبارتند از: ريچارد پرل، پل ولفوويتز، داگلاس فيث، ادوارد لوت واك، هنري كيسينجر، اليوت آبرامز، ريچارد هاس، آري فليشر، جيمز شلزينگر، جان بولتون و ايستو گلداسميت.
نکته حائز اهميتي که درباره سلطه يهوديان آمريکا بر عرصه هاي مختلف زندگي اجتماعي در اين کشور در خور توجه است سلطه آنها بر رسانه هاي جمعي که جهت دهنده اصلي به افکار عمومي مردم اين کشور و حتي دنيا هستند مي باشد. واقعيت اين است که هيچ قدرتي در دنياي امروز بالاتر از قدرتي نيست كه در اختيار شكل دهندگان به افكار عمومي قرار دارد. هيچ پادشاه، رييس جمهور، نخست وزير يا ژنرالي حتي اگر ميل شديدي به قدرت طلبي هم داشته باشد، نمي تواند از قدرت تعداد قليلي از افراد كه كنترل رسانه هاي جمعي خصوصا آمريكا را تحت كنترل خود دارند، برخوردار شود. قدرت اين افراد دور از دسترس و غير شخصي نيست بلكه به تمام خانه ها تسري يافته است.
اين قدرتي است كه ذهن و فكر هر شهروندي اعم از پير يا جوان، غني يا فقير و عامي يا متخصص را شكل مي دهد. رسانه هاي جمعي انگاره هاي ما از جهان پيرامون را شكل و صورت مي دهند و به ما مي گويند كه چگونه درباره ي اين انگاره ها تفكر كنيم.اساسا بسياري از چيزهايي را كه درباره ي حوادث پيرامونمان مي دانيم - يا فكر مي كنيم مي دانيم - از طريق روزنامه ها، هفته نامه هاي خبري ، راديو يا تلويزيون كسب شده است.
ويژگي تكنيك هاي دستكاري افكار كه در اختيار صاحبان رسانه ها است، فقط عبارت از حذف و سانسور يا خبرسازي در روزنامه ها و رسانه هاي جمعي يا پخش درام هاي مستندي كه به لحاظ تاريخي تحريف شده اند در تلويزيون، نيست. آنها هم در مديريت اخبار و هم در برنامه هاي سرگرم كننده اي كه فراهم مي آورند، موشكافانه و دقيق عمل مي كنند از جمله مديريت در روش و الگويي كه براي پوشش دادن به اخبار مد نظر قرار مي گيرد. اينكه كدام خبرها مورد تاكيد قرار گيرند و كداميك كم اهميت جلوه داده شوند، نحوه ي انتخاب كلمات، تن صدا و حالات چهره ي گزارشگران، نحوه ي جمله بندي عناوين خبري و انتخاب توضيحات خبري، همگي بر تفسر و تعبير ما درباره ي آنچه كه مي بينيم و مي شنويم موثر واقع مي شوند.
در راس همه ي اين موارد، نوشته هاي سرمقاله نويسان و سردبيران است كه هر گونه شكي را در اذهان ما درباره ي مواردي كه بدان ها مي انديشم برطرف مي سازند. آنها با استفاده ي دقيق از تكنيك هاي روانشناسانه ي پيشرفته انديشه ي ما را سمت و سو مي دهند و به نگرش هاي ما نسبت به مردمان مختلف و انواع رفتارها از طريق جايگذاري اين مردم يا رفتارها در متن يك درام تلويزيوني يا يك كمدي شكل مي دهند.
پرسش اصلي اينجاست كه اربابان قدرتمند رسانه هاي جمعي در آمريكا چه كساني هستند؟ با يك بررسي مختصر به نتيجه اي واضح مي رسيم و آن اين كه بخش عظيمي از آنها يهودي هستند.
تداوم قاعده زدايي حكومت آمريكا از صنعت مخابرات و ارتباطات منجر به تسريع در موج ادغام شركت هاي مخابراتي و رسانه يي شده است نه افزايش رقابت ميان شركت ها و صنايع كوچك.
در حال حاضر مجتمع هاي بزرگ رسانه يي چند ميليارد دلاري تشكيل شده اند كه حوزه ي تاثير گذاري و نفوذ آنها بسيار گسترده تر شده است.
در جامعه آمريكا وقتي افراد به شبكه هاي تلويوني آمريكا نگاه مي كنند، فيلمي را در سينما يا منزل تماشا مي كنند، به راديو يا يك موسيقي ضبط شده گوش مي دهند و يا روزنامه، كتاب يا مجله مي خوانند، بايد احتمال اين را بدهند كه در پشت بخش زيادي از اطلاعاتي كه از اين طرق دريافت مي كنند شركت هاي بزرگ رسانه يي قرار دارند كه يا توليد كننده، يا توزيع كننده و يا هم توليد و توزيع كننده ي چنين اطلاعات و برنامه هايي مي باشند.
اولين و بزرگترين مجتمع رسانه يي آمريكا در حال حاضر AOL-Time Warner است. اين مجتمع آن هنگام ايجاد شد كه AOL شركت Time Warner را در سال 2000 ميلادي به مبلغ 160 ميليارد دلار خريداري كرد.
در ابتدا در اين مجتمع رسانه يي - مخابراتي استيو كيس غير يهودي به عنوان رييس شركت AOL و جرالد لوين يهودي رييس شركت Time Warner به عنوان رييس هيات مديره با يكديگر همكاري داشتند.
اگر چه AOL - TW كاملا در اختيار يهوديان نبود؛ اما تاثير همكاري و ادغام رهبري يك سرمايه دار سفيد پوست كه بزرگترين و اصلي ترين دغدغه اش پول است و يك يهودي نژاد پرست، به تدريج حوزه ي نفوذ يهوديان را در AOL افزايش داد. استيوكيس زماني كه جرالد لوين شروع به استخدام يهوديان براي تصدي پست هاي كليدي AOL كرد، ابراز نارضايتي و اعتراض نكرد؛ چرا كه حوزه ي دارايي و مالكيت وي متاثر از روند استخدام يهوديان نبود.
با مرگ كيس، يهوديان كنترل AOL را به طور كامل در اختيار گرفتند. پيش از ادغام، AOL بزرگترين شركت فراهم كننده ي خدمات اينترنت درآمريكا بود. شركت Time Warner با درآمد 13 ميليارد دلاري اي كه در سال 1997 داشت، دومين شركت رسانه يي بين المللي پيش از خريداري شدن بوسيله ي AOL بود. لوين، رييس Time Warner سيستم هاي پخش ترنر را در سال 1996 را از تد ترنر كه يكي از معدود كارآفرينان غير يهودي آمريكا درعرصه ي تجارت رسانه يي است، خريداري كرد. ترنر، پس از لوين مرد شماره ي 2 مجتمع AOL-TW به شمار مي رود.
زماني كه تد ترنر غير يهودي و مستقل در عرصه ي رسانه يي كنترل شبكه ي CBS را در سال 1985 به دست آورد، با چند و چون كار رسانه يي در سطحي ملي آشنا نبود؛ اما كم كم موفق شد در عرصه ي تبليغات رسانه يي موفق ظاهر شود. پس از آن بود كه شبكه ي تلويزيوني CNN را با 70 ميليون عضو راه اندازي كرد. اين شبكه در حال حاضر يكي از برترين شبكه هاي تلويزيوني جهان است. اگر چه ترنر تعدادي از يهودديان را در مناصب اجرايي كليدي CNN گمارده است و هرگز موضعي آشكارا ضد منافع يهوديان اتخاذ نكرده است، اما وي انساني با اعتماد به نفس بالا و شخصيت قوي است كه به وسيله ي ويليام پاني رييس CBS و ديگر يهوديان شاغل در آن، شخص كنترل ناپذيري خوانده مي شود كه هيچ بعيد نيست در آينده عليه منافع يهوديان نيز دست به اقدام بزند.
دومين مجتمع بزرگ رسانه يي آمريكا كه در سال 1997، 23 ميليارد دلار درآمد داشته شركت والت ديسني است. رييس اين شركت مايكل آيزنر يهودي است. امپراتوري ديسني با در اختيار داشتن شبكه هاي مختلف راديو - تلويزيوني بيش از 100 ميليون عضو دارد.
مجتمع رسانه اي والت ديسني 225 ايستگاه وابسته در آمريكا دارد و چندين شركت تلويزيوني اروپايي متعلق به اين مجتمع هستند.
سومين مجتمع بزرگ رسانه يي آمريكا ويا كوم VIACOM است كه در سال 1997، 13 ميليارد دلار درآمد داشت. رييس اين مجتمع سامنر ردستون است. وياكوم ، توليد و توزيع كننده ي برنامه هاي تلويزيوني براي بزرگترين شبكه هاي آمريكايي است و خود 13 ايستگاه تلويزيوني و 12 ايستگاه راديويي در اختيار دارد. ردستون در دسامبر 1999 توانست شبكه ي CBS را نيز از آن خود كند. وي مدير عامل CBS را يك يهودي با نام ملوين اي كارمازين قرار داد. وي رييس و بزرگترين سهامدار شركتي است كه مالك شبكه ي تلويزيون CBS، 14 ايستگاه تلويزيوني، 160 ايستگاه راديويي و تلويزيون موسيقي كشور و شبكه هاي كابلي ناشويل مي باشد.
ديگر فرد قدرتمند عرصه ي رسانه يي آمريكا ادگار برونفمن است كه رياست شركت سيگران Seagran را بر عهده دارد. پدر وي، رييس كنگره ي جهاني يهود است. برونفمن در مه 1998 زماني كه توانست كنترل شركت پلي گرام را نيز به دست آورد، به بزرگترين مرد عرصه ي تجارت ضبط و پخش تبديل شد. پلي گرام يك شركت بزرگ ضبط و پخش اروپايي است كه برونفمن آن را با پرداخت 6/10 ميليارد دلار به شركت الكترونيكي فيليپ هلند خريداري كرد.
در ژوئن 2000، خانوده برونفمن شركت سيگرام را به شركت ويوندي vivendi كه يك شركت فرانسوي است و رياست آن را جين و ماري ميسير غير يهودي بعهده دارند، فروختند. شركت ادغام شده با نام ويوندي يونيورسال ، ادگار برونفمن رابه عنوان معاون رييس شركت برگزيد.
با توجه به اين كه مالكيت دو مجتمع رسانه يي از چهار مجتمع فوق الذكر را در آمريكا يهوديان در اختيار دارند و با توجه به نقش و نفوذ يهوديان در دو مجتمع ديگر، باور به اين امر كه نفوذ و كنترل گسترده و سنگين يهوديان بر رسانه هاي اصلي آمريكا تعمدي و با هدف نيست را با مشكل مواجه ساخته است.
شركت خبري روپرت مردوخ كه شبكه هاي تلويزيوني fox , fox films، fox2000 را در اختيار دارد، پنجمين شركت مهم رسانه يي آمريكا است كه در سال 1997، 11 ميليارد دلار درآمد داشت.
مردوخ يك استراليايي غير يهودي است؛ اما پيتر چرنين، رييس گروه fox يك يهودي است. لورا زيسكين نيز زني يهودي است كه تحت نظر چرنين، رياست fox films را بر عهده دارد. پيتر روث يهودي نيز مدير بخش سرگرمي هاي گروه fox است.
در آمريكا بسياري از شبكه هاي تلويزيوني و شركت هاي سينمايي كه تحت مالكيت شركت هاي بزرگ رسانه يي نيستند نيز تحت كنترل يهوديان هستند. در اين كشور يهوديان توليد و توزيع بسياري از فيلم ها را از دهه هاي اول قرن 20 به اين سو در اختيار داشته اند. زماني كه والت ديسني در سال 1966 مرد، آخرين سد پيش روي سلطه ي يهوديان بر هاليوود از ميان رفت و يهوديان توانستند مالكيت شركتي را كه والت بنا نهاده بود، از آن خود كنند. از آن زمان تاكنون يهوديان صنعت سينما را در مسيري كه خود مي خواهند، هدايت مي كنند.
سه شبكه ي تلويريوني پر بيننده ي آمريكا عبارتند از ABC ،CBS و NBC . اين سه شبكه را نمي توان مستقل ناميد. اين سه شبكه اگر چه در حال حاضر مالكاني يهودي ندارند؛ اما در بدو راه اندازي اين يهوديان بودند كه نقش اصلي را بر عهده داشتند. مثلا ABC به وسيله ي لئونارد گلدنسون، شبكه ي NBC در ابتدا به وسيله ي ديويد سارنوف و سپس به وسيله ي پسرش رابرت سارنوف و CBS در ابتدا به وسيله ي ويليام پالي و سپس به وسيله ي لورنس تيش كه همگي يهودي بودند، آغاز به كار كردند.
اگر چه در حال حاضر يهوديان كمتر در راس اين شبكه ها هستند؛ اما بدنه ي كاركنان اين سه شبكه اساسا يهودي گرايان هستند. حضور يهوديت در اخبار تلويزيون آمريكا همچنان قوي است.
پس از اخبار تلويزيوني، روزنامه ها موثرترين رسانه هاي خبري - اطلاعاتي تاثيرگذار در جامعه ي آمريكا مي باشند. 60 ميليون نسخه ي روزنامه هر روز در آمريكا به فروش مي رسد. 1483 نشريه ي خبري - اطلاعاتي در آمريكا منتشر مي شود. شايد اين گونه به ذهن متبادر شود كه با وجود اين حجم از نشريات در آمريكا تضمين مناسبي براي مقابله و نظارت بر رشد و سلطه ي اقليت خاصي بر اكثريت جامعه باشد. اما اين گونه نيست.
نشريات آمريكا كمتر مستقل، رقابتي و نماينده ي منافع اكثريت هستند. در سال 1945، چهار پنجم روزنامه هاي آمريكا مالكاني مستقل داشتند و بيشتر به صورت محلي و توسط افرادي از جنس مردم منتشر مي شدند؛ اما آن روزها سپري شده اند. اكثر روزنامه هاي مستقل تا ميانه ي دهه 1970 به افراد خاصي فروخته شدند. امروزه اكثر روزنامه هاي محلي به وسيله ي تعداد قليلي از شركت هاي بزرگ كه مديران آنها صدها و گاهي هزاران كيلومتر دورتر از آن محل زندگي مي كنند، خريداري شده اند. كمتر از 20 درصد از 1483 روزنامه ي آمريكا مالكاني مستقل دارند و بقيه وابسته به زنجيره هاي چند روزنامه اي مي باشند. فقط 104 روزنامه تيراژي بيش از 100 هزارنسخه دارند.
خبرگزاري آسوشيتدپرس كه اخبار خود را به روزنامه ها مي فروشد، تحت كنترل يك يهودي با نام مايكل سيلورمن است. سيلورمن در بخش اخبار مربوط به آمريكا (اخبار ملي) از سال 1992 به عنوان معاون رييس مشغول فعاليت بود. وي از سال 2000 به عنوان مدير كل خبرگزاري منصوب شد. وي جاناتان ولمن يهودي را به عنوان سردبير خبرگزاري برگزيده است.
توان امپراتوري رسانه اي يهوديان آمريكا در استفاده از مطبوعات به عنوان ابزاري در راستاي سياست يهود گرايي با ذكر مثال هايي از سه روزنامه ي مطرح آمريكا و دنيا مشخص مي شود. سه روزنامه ي نيويورك تايمز، وال استريت ژورنال و واشنگتن پست.
اين سه روزنامه بر ماليه ي آمريكا و سرمايه هاي سياسي اين كشور حاكم هستند و از روزنامه هايي مي باشند كه بر سياست و حكومت آمريكا تاثير قابل توجهي دارند و عملا خط مشي حركت سياست و اقتصاد آمريكا را تعيين مي كنند. اينها هستند كه تعيين مي كنند چه چيزهايي خبر هستند و چه چيزهايي خبر نيستند. اين سه روزنامه خبرآفرين هستند و بقيه صرفا كپي كننده اخبار مي باشند.
هر سه اين روزنامه ها در دستان يهوديان مي باشند. نيويورك تايمز كه در سپتامبر 1999 تيراژي برابر با يك ميليون و 86 هزار نسخه داشت، به طور غيررسمي در حوزه هاي اجتماعي، مد، سرگرمي، سياسي و فرهنگي تعيين كننده ي خط مشي در آمريكا مي باشد و حتي براي چند دهه در قرن 19 به عنوان روزنامه ي ملي آمريكا مطرح بود.
نيويورك تايمز در سال 1851 به وسيله ي دو غير يهودي با نام هاي هنري جي رايموند و جورج جونز بنيان نهاده شد. پس از مرگ اينها، اين روزنامه در سال 1896 به وسيله ي يك ناشر يهودي ثروتمند با نام آدولت اوچز خريداري شد. آرتور شولز برگر،از نبيره هاي اوچز در حال حاضر ناشر و مدير كل نيويورك تايمز است. سردبير اين روزنامه جوزف للي ولد يهودي است. خانواده ي شولزبرگر علاوه بر نيويورك تايمز مالك 33 روزنامه ي ديگر از جمله ي بوستون گلوب BOSTON GLOBE كه در سال 1993، آن را به قيمت 1/1 ميليارد دلار خريدند، 12 مجله از جمله مجلات مك كال و فاميلي سيركل با تيراژ 5 ميليون نسخه اي براي هر يك از اين ها، 7 ايستگاه راديويي و تلويزيوني و يك سيستم تلويزيون كابلي و سه شركت انتشارات كتاب نيز مي باشد.
سرويس اخبار نيويورك تايمز، اخبار، گزارش و عكس هاي خود را به 506 روزنامه ، خبرگزاري و مجله ديگر مي فروشد.
واشنگتن پست نيز به مانند نيويورك تايمز به وسيله ي غير يهوديان بنيان نهاده شد. اين روزنامه در سال 1877 به وسيله ي استيلسون هوتچينز بينان نهاده شد و در سال 1905 به وسيله ي جان آرمك لين خريداري شد و براي ادوارد بي مكلين به ارث گذاشته شد. در ژوئن 1933، واشنگتن پست دچار ورشكستگي شد. اين روزنامه ي ورشكسته به وسيله ي يوگين مي ير از سرمايه داران يهودي وشريك سابق برنارد باروخ ، معروف به سزار صنعتي آمريكا در دوران جنگ اول جهاني بود. واشنگتن پست در حال حاضر به وسيله ي كاترين مي ير گراهام، دختر يوگين مي ير هدايت مي شود. وي سهامدار اصلي روزنامه و رييس هيات مديره ي شركت واشنگتن پست است. در سال 1979 وي پسرش دونالد را به عنوان ناشر روزنامه منصوب كرد. تيراژ روزنامه 763 هزار نسخه در روز است و چاپ روز شنبه ي آن 1/1 ميليون نسخه فروش دارد.
شركت واشنگتن پست عمده ي سهام چندين روزنامه ي ديگر را نيز در اختيار دارد؛ از جمله روزنامه هاي گازت GAZETTE و 11 نشريه ي نظامي. تلويزيون هاي WDIV در ديترويت، KRRC در هوستون، WPLG درميامي، WKMG در اورلاندو، KSAT در سان آنتونيو، WJXT در جكسون ويل نيز متعلق به اين شركت هستند. مهمترين مجله اي كه مالكيت آن با شركت واشنگتن پست است، هفته ي نامه ي نيوزيوك مي باشد. در 7 ميليون خانه تلويزيون هاي واشنگتن پست بيننده دارند و خدمات تلويزيون كابلي آن، 635 هزار خريدار دارد.
واشنگتن پست با همكاري نيويورك تايمز، روزنامه اينترنشنال هرالد تريبون را كه در سراسر كشورهاي انگليسي زبان دنيا به صورت روزانه پخش مي شود، منتشر مي كند.
باشگاه انديشه