کدام گزینه صحیح است؟ (2)

محمدتقی مصباح یزدی

نسخه متنی
نمايش فراداده

كدام گزينه صحيح است؟

برگرفته از سلسله سخنراني‏هاي حضرت آيت‏الله مصباح يزدي

انگيزه‏هاي مختلف در عبادت

الف) دست‏يابي به منافع دنيوي

كساني كه مثل منافقين عبادت را تنها به خاطر نتايج دنيوي آن انجام مي‏دهند، تا با آنان همانند يك مسلمان رفتار شود، احكام مسلمانان را داشته باشند، جان و مالشان محفوظ بماند، از مسلمانان ارث ببرند، بتوانند با مسلمانان ازدواج كنند و با مسجد در ارتباط باشند، عبادت چنين افرادي با اين انگيزه، باطل است. چنين افرادي اگر مي‏دانستند جان و مالشان محفوظ است، هيچ‏گاه نماز نمي‏خواندند. اين افراد كارهايي كه انجام مي‏دهند، يا به خاطر به دست آوردن سود، يا به انگيزه‏ي دورشدن از ضرر است.

اگر كسي نماز مي‏خواند، واقعا هم به انگيزه‏ي پرستش و احترام خداوند اين كار را انجام مي‏دهد، ولي هدف اصلي او اين است كه با اين نماز به يك نفع دنيوي برسد، چنين عبادتي باطل است. اگر كسي با تجربه‏ي شخصي يا از گفتار ديگران به اين باور رسيده است كه خداوند به كساني كه نماز مي‏خوانند، روزي فراوان مي‏دهد، يا آنان را از بلاها نگاه مي‏دارد و اين انگيزه باعث روي آوردن او به عبادت مي‏شود، گرچه ممكن است اين عبادت را در خلوت، جايي كه هيچ كس او را نبيند انجام دهد و قصدش هم كرنش كردن در پيشگاه الهي باشد، اما محرك اصلي تنها يك نفع دنيايي است. چنين عبادتي با اين انگيزه، باطل است.

ب) دست‏يابي به منافع اخروي

گاهي انگيزه‏ي فرد از عبادت، رسيدن به نفع اخروي است. اين انگيزه خود به دو نوع تقسيم مي‏شود:

1) ترس از عذاب

گاهي ترس از عذاب، عامل روي آوردن به عبادت مي‏شود. از آن‏جا كه شخص مي‏داند خدا بي‏نمازها را به جهنم مي‏برد، نماز مي‏خواند، به گونه‏اي كه اگر خداوند جهنم را درست نكرده بود، نماز نمي‏خواند. آيا چنين عبادتي درست است؟

2) رسيدن به نعمت‏هاي بهشت

گاهي شخص به اميد رفتن به بهشت و برخورداري از نعمت‏هاي غير قابل وصف آن، عبادت مي‏كند. اگر عبادت نكند از آن نعمت‏ها محروم مي‏شود. آيا انجام عبادت به اين انگيزه درست است؟ آيا اين عبادت را مي‏توان عبادتي خالصانه دانست؟ مؤمنيني كه معرفتشان ضعيف است، اگر انگيزه‏هايي براي دريافت پاداشي از خدا يا محفوظ ماندن از عذاب و غضب خدا انجام دهند، نمازشان قبول است و خدا هم به وعده‏اي كه داده است، عمل خواهد كرد، اما اين عبادت با عبادت اولياي خدا كه به نعمت‏هاي دنيا و نعمت‏هاي آخرت توجهي ندارند،بسيار متفاوت است.

انواع عبادت

پيشوايان دين، عبادت عبادت كنندگان را به سه دسته تقسيم نموده‏اند:

الف) عبادت بردگان

اين عده همانند برده‏اي كه از چوب اربابش مي‏ترسد و تن به كار مي‏دهد، از ترس جهنم و عذاب خداوند عبادت مي‏كنند. البته اين كه انسان برده باشد، بهتر از اين است كه طاغي باشد، ولي اين مرحله در مقايسه با عبادت احرار در سطح پاييني است.

ب) عبادت بازرگانان

گروهي نيز به انگيزه‏ي داد و ستد و دست‏يابي به ثواب، عبادت مي‏كنند و همانند بازاريان اهل معامله هستند. يعني چيزي مي‏دهند و چيزي مي‏گيرند و هدفشان به دست آوردن سود بيش‏تر است. چنين افرادي به نماز، روزه، حج و...رو مي‏آورند، چون مي‏دانند در مقابل اين كارها صدها برابر پاداش دريافت مي‏كنند. چه سودايي بالاتر از اين؟

اگر انگيزه‏ي عبادت بندگان ترس از عذاب، يا اميد به ثواب و بهشت باشد، افزون بر اين كه ناروا نيست، مورد تأييد قرآن نيز هست. قرآن براي تشويق مردم به كار خير مي‏فرمايد:

بياييد با خداوند تجارت كنيد.(قل هل ادلّكم علي تجارةٍ تنجيكم من عذاب اليم تؤمنون بالله و رسوله) اما روشن است كه اين انگيزه براي كساني مطلوب است كه ايمان و شناخت ضعيفي دارند.

شايد شنيده يا خوانده‏ايد كه برخي از روشنفكران گفته‏اند: ما به خاطر جهنم و بهشت عبادت نمي‏كنيم، زيرا عبادت با انگيزه، برگرفته از اخلاق سودگرايانه است!!

علت اين كه اين افراد براي بهشت و جهنم عبادت نمي‏كنند، براي اين است كه اعتقادي به بهشت و جهنم ندارند. اين هنر نيست كه انسان چون از خدا نمي‏ترسد و اعتقادي به خدا ندارد، خدا را عبادت نمي‏كند. زماني عبادت ارزش دارد كه فرد بداند بهشت و جهنمي هست، اما تلاش مي‏كند به انگيزه‏ي بالاتري دست پيدا كند.

ج) عبادت آزادگان(احرار)

اين‏ها كساني هستند كه از ترس عذاب و طمع به بهشت آزادند، يعني حاضرند سختي‏ها و عذاب‏هاي آخرت را هم اگر خدا راضي باشد، تحمل كنند. امام سجاد( عليه‏السلام ) در يكي از دعاهاي صحيفه مي‏فرمايند: «اگر من در اين دنيا هفتاد بار با سخت‏ترين شكنجه‏هاي ممكن كشته شوم، اما تو راضي باشي، من اين را دوست دارم.» البته بر زبان آوردن اين سخن آسان است ولي پاي‏بندي به آن از توان هر كسي ساخته نيست.

امام علي( عليه‏السلام ) نيز در مناجات خود با خداوند متعال، در دعاي كميل مي‏فرمايند:

«وهبني يا الهي وسيدي و مولاي و ربّي صبرتُ علي عذابك فكيف اصبر علي فراقك»

خدايا گيرم كه بر عذاب‏هاي دنيا بتوانم صبر كنم، عذاب آخرت قابل مقايسه با اين نوع عذاب‏ها نيست. يك لحظه‏اش از يك عمر عذاب دنيا سخت‏تر است. فرض كه آن را نيز بتوانم تحمل كنم، دوري و فراق تو را نمي‏توانم تحمل كنم. ما كه متأسفانه معناي فراق و وصال را نمي‏توانيم درك نمي‏كنيم.

اختلاف مراتب عبادت عاشقانه

اين نوع عبادت داراي مراتبي است و خود اين مراتب نيز يكسان نيست. امام صادق( عليه‏السلام ) فرمود: «من به خاطر شكر نعمت‏هاي خداوند، او را عبادت مي‏كنم.» يعني اگر درِ جهنم بسته شود و بهشتي هم در كار نباشد، من به خاطر حق‏شناسي و شكر نعمت‏هاي خدا، عبادت را ترك نمي‏كنم. اگر اين حالت در انسان قوي باشد، باعث مي‏شود كه انسان بتواند، از خيلي نعمت‏هاي بهشتي هم چشم پوشي كند. چنين افرادي همه‏ي سختي‏ها را به جان مي‏خرند و تنها چيزي كه آنان را خوشحال مي‏كند، اين است كه احساس كنند، محبوبشان از اين عمل خشنود است. اگر چنين چيزي را چشيديم، آن وقت مي‏فهميم اميرالمؤمنين چه دردي داشت كه مي‏گفت: اگر عذاب‏هاي جهنم را هم تحمل كنم، بر فراق تو نمي‏توانم شكيبا باشم.

تعبير ديگري از اميرالمؤمنين( عليه‏السلام ) است كه در مقام مناجات عرض مي‏كند:«الهي ما عبدتك خوفا من نارك و لاطمعا في جنتك ولكني وجدتك اهلاً للعبادة فعبدتك» من به خاطر ترس از عذاب عبادت نكردم، براي اميد به ثواب هم عبادت نكردم، بلكه تو را اهل عبادت يافتم و پرستيدم. تو را نپرستم، چه كسي را بپرستم؟ به تودل نبندم، به چه كسي دل ببندم؟ اين‏ها مفاهيمي است كه متناسب با فهم مخاطبين گفته شده است.