علم، عقل، دین

سید محمدرضا علوی سرشکی؛ مقرر: سیدعباس طباطبائی فر؛ ویراستار: سید محمدرضا حسن زاده طباطبائی

نسخه متنی -صفحه : 396/ 208
نمايش فراداده

زيرا در مواردي که وجود کاري به تناقض مي‌انجامد و محال است يعني ذاتاً محال است عدم امکان انجام آن، مستند به محال بودن ذاتي آن است نه مستند به ضعف توان فاعل.

پس آنان که از روي کم فکري مي‌گويند خداوند قادر مطلق هست پس هر کار محالي را مي‌کند حتي محالات ذاتي را مي‌تواند ايجاد کند از طرف بحث ما خارج اند و روي سخن ما با آنها نيست.

2- نکته دوم

اين است که کلمه «داراي قدرت» تنها در صورتي صحيح است گفته شود که امکان انجام و ترک انجام، مورد امکان فاعل، باشد يعني فاعل همان فاعل مختار باشد اما در مواردي که «فاعل»، «فاعل اضطراري» باشد همچون آتش که از وجود ذاتش تنها وجود حرارت، توليد مي‌شود نه عدم آن، گفتن اينکه آتش مي‌تواند حرارت ايجاد کند غلط است مگر مجازاً گفته شود همچنانکه کلمه کور و بينا به موجودي گفته مي‌شود که قابليت ذاتي بينائي را داشته باشد مثل انسانها و حيوانات اما به سنگ و کوه و خاک، گفتن کلمه کور غلط است.

3- نکته سوم

اينکه چنانچه قبلاً گفته شد همين که وجود و ترک کاري براي فاعلي ممکن است به آن قادر و توانا گفته مي‌شود حتي اگر هيچ وقت به انجام آن دست نزند بخاطر آنکه ترک آنرا براي هميشه انتخاب کرده است مثل انسانهاي صادق القول و در اعلا درجه اخلاق نيک که هيچ وقت کاري زشت انجام نمي‌دهند يعني هيچ وقت کاري را که عقلاً ترکش بهتر باشد و فعلش زشت باشد انجام نمي‌دهند نتيجه اين مقدمات اين مي‌شود که اگر ما خدا را فاعل مختار بدانيم و نيز فاعلي اخلاق و