در اين شكل ، اختلاف دو مقدّمه در كيف ضرورى است و كبرا بـايـد كـلّى بـاشـد. اگر هر دو مقدّمه سلبى يا ايجابى باشند و يا كبرا جزئى باشد، قياس منتجّ نخواهد بود.
در شكل دوم از مجموع ضرب هاى شانزده گانه ، تنها چهار ضرب منتج اند. اين بـدان سبب است كه به موجب شرط اوّل ، هشت ضرب و به علّت شرط دوم ، چهار ضرب عقيم شده اند. بدين سان ، ضرب هاى منتج عبارتند از:
صـغـرا، مـوجـبـه كـلّيـّه بـاشـد و كـبـرا، سـالبـه كـلّيـه ؛ مـانـنـد مثال زير:
هر جيوه اى فلز است .
هيچ عايقى فلز نيست .
پس ، هيچ جيوه اى عايق نيست .
صـغـرا، مـوجـبـه جـزئيـّه بـاشـد و كـبـرا، سـالبـه كـلّيـّه ؛ مـانـنـد مثال زير:
برخى فلزها جيوه اند.
هيچ عايقى جيوه نيست .
پس ، برخى فلزها عايق نيستند.
صـغـرا، سـالبـه كـلّيـّه بـاشـد و كـبـرا، مـوجـبـه كـلّيـّه ؛ مـانـنـد مثال زير:
هيچ سياهپوستى سفيد پوست نيست .
هر فرد ايرانى سفيد پوست است .
پس ، هيچ فرد ايرانى سياهپوست نيست .
صـغـرا، سـالبـه جـزئيـّه بـاشـد و كـبـرا مـوجـبـه كـلّيـّه ؛ مـانـنـد مثال زير:
برخى مواد هادى الكتريسيته نيستند.
هر فلزى هادى الكتريسيته است .
برخى مواد فلز نيستند.
در اين شكل ، صغرا بايد موجبه و يكى از مقدّمات كلّى باشد.
در شـكـل سـوم ، نـتـيجه همواره جزئى است و تنها شش ضرب از ضرب هاى شانزده گانه منتج است كه عبارتند از:
دو مقدّمه كلّى و موجبه باشند؛ مانند مثال زير:
هر فرازى را نشيبى است .
هر فرازى را پايانى است .
پس ، برخى نشيب ها را پايانى است .
صـغـرا، مـوجـبـه كـلّيـّه بـاشـد و كـبـرا، مـوجـبـه جـزئيـّه ؛ مـانـنـد مثال زير:
هر قياسى حجّت است .
برخى قياس ها برهانند.
پس ، برخى حجّت ها برهانند.
صـغـرا، مـوجـبـه كـلّيـّه بـاشـد و كـبـرا، سـالبـه كـلّيـّه ؛ مـانـنـد مثال زير:
هر قياسى حجّت است .
هيچ قياسى تمثيل نيست .
پس ، برخى حجّت ها تمثيل نيستند.
صـغـرا، مـوجـبـه كـلّيـّه بـاشـد و كـبـرا، سـالبـه جـزئيـّه ؛ مـانـنـد مثال زير:
هر حدّى معرّف است .
برخى حدّها تام نيستند.
پس ، برخى معرّف ها تام نيستند.
صـغـرا، مـوجـبـه جـزئيـّه بـاشـد و كـبـرا، مـوجـبـه كـلّيـّه ؛ مـانـنـد مثال زير:
برخى قضيّه ها متّصله اند.
هر قضيّه اى از اجزائى تركيب يافته است .
پس ، برخى متّصله ها از اجزائى تركيب يافته اند.
صـغـرا، مـوجـبـه كـلّيـّه بـاشـد و كـبـرا، سـالبـه جـزئيـّه ؛ مـانـنـد مثال زير:
هر قياسى حجّت است .
برخى قياس ها برهان نيستند.
پس ، برخى حجّت ها برهان نيستند.