اگـزيـسـتـانسياليزم را اصالت وجود نيز مى گويند. اين مكتب فلسفى مدّعى است كه انسان بر خلاف ديگر موجودات ، ماهيت و تعيّنى از پيش طرح شده ندارد و هستى او بر ماهيتش مقدّم است و هر انـسـانـى هرگونه بخواهد مى تواند به خود تعيّن و چگونگى ببخشد و ماهيت خويش را مشخّص كـنـد و بـه فـعـليـت بـرسـانـد، ولى انـسـان راسـتـيـن كـسـى اسـت كـه هـمـيـشـه در حال عصيان است و تعيّنى خاص نمى پذيرد.
بـر ايـن فلسفه ايرادهايى بسيار گرفته اند و از آن جمله است اين كه نظريه مورد نظر مبتنى بـر نـفـى فـطـرت (بـالقـوّه ) اسـت كـه در مـعـارف اسـلامـى (اصل مادر) و بنيادى محسوب مى شود. پيش از اين گفتيم كه منظور از اصالت در اين مكتب ، تقدّم در بـرابـر تـاءخـّر اسـت نه اصالت به معناى عينى و خارجى در برابر ذهنى و اعتبارى كه در فـلسـفـه اسلامى از آن بحث مى شود. همچنين در اين مكتب اصالت وجود ويژه انسان است ، ولى در فلسفه اسلامى اصالت وجود به كل هستى و عالم وجود مربوط است .
مسائل عمده فلسفى عبارتند از:
1 ـ مسائل ويژه هستى كه بر چند گونه اند:
الف - مسائلى كه در برابر (نيستى ) و (ماهيت ) جاى دارند؛
ب ـ تقسيمات اوّليّه هستى ؛
ج ـ قوانين و اصول حاكم بر هستى ؛
2 ـ مراتب هستى : از نظر فلسفى چهار عالم يا نشئه براى هستى ثابت است :
الف ـ عالم لاهوت ( الوهيت )؛
ب ـ عالم عقول ( جبروت )؛
ج ـ عالم مثال ( ملكوت )؛
د ـ عالم طبيعت ( ناسوت ).
يـكـى از مـسـائل ويـژه هـسـتـى (اصـالت وجـود) اسـت كـه از مـسـائل مهم و مبناى بسيارى از مسائل ديگر فلسفى است و اثبات آن ، به فلسفه اسلامى گونه اى ويژگى بخشيده است .
1 ـ مسائل ويژه هستى را نام ببريد. از آن ها چند مساءله در فلسفه ارسطو مطرح شده است .
2 ـ عوالم و جود از نظر فلاسفه را نام ببريد.
3 ـ چرا مفهوم (وجود) بديهى است ؟
4 ـ اصالت در چند معنا به كار رفته است ؟ توضيح دهيد.
5 ـ دليل اصلى ملاّ صدرا بر اصالت وجود را بنويسيد.
6 ـ مهمترين دليل شيخ اشراق بر اصالت ماهيت چيست ؟