آشنایی با منطق و فلسفه

حسین متفکر؛ مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

نسخه متنی -صفحه : 111/ 92
نمايش فراداده

اثبات فلسفى واجب الوجود

چـنـان كـه گـذشـت ، مـوضـوع فـلسـفـه اولى ، مطلق وجود است و فلاسفه در احكام و عوارض ‍ و مـسـائل مـربـوط بـدان به تحقيق و بحث مى پردازند. يكى از مباحث مهمّ فلسفه اولى ، مبحث واجب الوجود يا موجود مطلق است .

1 ـ 2 ـ دو بخش فلسفه اولى

نزد فيلسوفان مسلمان ، فلسفه اولى و علم اءعلى داراى دو بخش است :

اوّل

الهيات بالمعنى الاعم كه به (امور عامّه ) مشهور است ؛

دوم

الهـيـات بـالمـعـنـى الاخـص كـه بـه اثـبـات ذات ، صـفـات و افعال الهى مى پردازد.

امـور عـامـّه بـه مـفـاهـيـم و مـسـائلى مـى گويند كه به نوع و مقوله اى خاص از موجودات مربوط نـيـسـتـند، بلكه از احكام و عوارض مطلق وجودند. از اين دسته است : وجود و عدم ، وجوب ، امكان و امـتـنـاع ، وحـدت و كـثـرت ، ثـابـت و مـتـغـيـر، حـادث و قـديـم ، قـوّه و فعل ، علّت و معلول و مباحث ماهيت ، مسائلى مانند جوهر و عرض ، حقيقت جسم طبيعى نيز در اين بخش ‍ مى گنجند.

الهـيـات اخـص ، مـبـحـث مـربـوط بـه واجـب الوجـود و اثـبـات ذات ، صـفـات و افـعـال خـداوند متعال است و مسائلى چون جبر و اختيار، خير و شرّ، عوالم كلّى وجود نيز در آن مى گنجند.

فـيـلسوفان مسلمان پاى مى فشارند كه امور عامّه و الهيات اخص ، دو بخش از يك دانشند و نبايد دو دانـش مـسـتـقـل مـحـسـوب گـردنـد. آنـان مـعـتـقـدنـد كـه الهـيـات اخـص ، از مـسـائل است و به گونه مستقيم از مباحث امور عامّه به دست مى آيد و نيز روش تحقيق در آن همانند روش تحقيق در امور عامّه است .

ايـنـك پـرسـشـى مـطـرح اسـت و آن اين است كه يكى از عناوين فلسفه اولى (الهيات ) است . وجه تسميه الهيات اخص روشن است ، ولى چرا امور عامّه را الهيات ناميده اند؟ در پاسخ بايد گفت كه در اين باره چند وجه ذكر كرده اند:

بـرخـى اين تسميه را از باب تسميه (كلّ) به نام (جزء) دانسته اند و برآنند كه فلسفه اولى در مقابل حكمت وسطا ( رياضيات ) و حكمت اولى ( طبيعيات ) بدين نام خوانده شده است .

بـرخـى ديـگـر ايـن تـسـمـيه را ناشى از يك اشتباه مى دانند كه در ترجمه كلمه (متافيزيك ) در دوران اسلامى پيش آمده و متافيزيك با (ماوراء طبيعت ) و (عالم مجردات ) يكى انگاشته شده است و حـكماى مسلمان از اين اشتباه لغوى پيروى كرده و فلسفه اُولى را علم الهى و الهيات ناميده اند و چـون سـپس دريافته اند كه الهيات تنها شامل بخشى از فلسفه اولى است ، آن را دو بخش كرده اند:

الف ـ الالهيات الاخص كه در اين اصطلاح ، الهيات به معناى حقيقى به كار رفته است .

ب ـ الالهـيـات الاعـم ( امـور عـامـّه ) كـه ايـن اصـطـلاح به واسطه پيروى از اشتباه ترجمه اى و تاريخى پديده آمده است .

بـه نـظر ابن سينا و ملاّ صدرا، امور عامّه عبارتند از مسائلى كه از حيث مفهوم و مصداق و در ذهن و خارج ، بى نياز و لا بشرط از مادّه اند نه مشروط به غير مادّى بودن ، و ميان دو اعتبار لا بشرط و بشرط لا تفاوت هست .(129)

الالهـيـات الاعـم عـبارت از مسائلى است كه در ذهن و خارج و از حيث مفهوم و مصداق ، لابشرط از مادّه انـد. در ايـن اصـطلاح ، الهيات داراى معنايى اعم از عالم مجرّدات است ، و اطلاق الهيات به معناى اخـص و بشرط لا نسبت به مادّه از اين روست است كه اين دانش ‍ درباره موجود مطلق و امور مجرّد از مـادّه بحث مى كند و چنان كه مى دانيم اطلاق يك لفظ به دو معناى اعم و اخص به گونه اشتراك لفظى امكان پذير است .