وقتى آيه ( وجى ء يومئذ بجهنم ...) نازل شد رنگ چهره مبارك رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم دگرگون گشت . اين حالت بر اصحاب گران آمد، بعضى به سراغ على (عليه السلام ) رفتند و ماجرا را بيان كردند. على (عليه السلام ) آمد و ميان دو شانه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم را بوسيد و گفت : اى رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم ، پدر و مادرم به فدايت باد، چه حادثه اى روى داده ؟ فرمود: جبرئيل اين آيه را بر من تلاوت كرد.
على (عليه السلام ) گفت : چگونه جهنم را مى آورند؟ فرمود: هفتاد هزار فرشته آن را با هفتاد هزار مهار مى كشند و مى آورند! و آن در حال سركشى است كه اگر او را رها كنند همه را آتش مى زند، سپس من در برابر جهنم قرار مى گيرم و او مى گويد: اى محمد! مرا با تو كارى نيست ، خداوند گوشت تو را بر من حرام كرده است .
على (عليه السلام ) مى فرمايد: در آن روز (قيامت ) هر كس در فكر خويش است ، اما محمد صلى الله عليه و آله و سلم مى گويد: رب امتى ، رب امتى (پروردگارا! امتم ، امتم )!
در اواخر عصر پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم ، رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم على (عليه السلام ) را براى ارشاد مردم يمن و قضاوت و حكومت بين آنها به آنجا فرستاد در آن ايام حادثه عجيبى رخ داد گروهى براى شكار شيرى گودال عميقى را كنده و شيرى را در ميان آن انداخته و محاصره كردند ناگهان پاى يكى از آنها لغزيد، او براى حفظ جان خود دست ديگرى را گرفت و او نيز دست سومى را و سومى دست چهارمى و سرانجام همه آنها به داخل گودال افتاد و بر اثر حمله شير به آنها هر چهار نفر مردند.
در مورد ديه و خون بهاى آنها بين بستگانشان اختلاف و نزاع شد تا حدى كه ماجرا به جنگيدن رسد. امام على (عليه السلام ) وقتى از ماجرا مطلع شد نزد آنها رفت و فرمود: من در ميان شما داورى مى كنم و اگر به داورى من رضايت نداديد به حضور پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم برود تا در ميان شما قضاوت كند.
آنگاه فرمود: فرد اولى كه طعمه شير شد ديه اى ندارد، ولى بايد بستگان او يك سوم ديه يك انسان را (مثلا از صد شتر؛ 33 شتر) به اولياء دومين مقتول بپردازند.
(القضاء كما قضى على ؛ قضاوت صحيح همان است كه على قضاوت كرد) بايد توجه كرد كه امام خونبهاى مقتول چهارم را ميان اولياى سه نفر مقتول قبلى بطور مساوى تقسيم كرد.
زيرا بستگان اولى يك سوم ديه را به اوليا دومى دادند و بستگان دومى دو سوم ديه را (كه يك سوم آن از خودشان بود) دادند و بستگان سومى همه ديه را كه دو سوم آن از ديگرى بود پرداختند.(124)