1- از تورات ( من صمت نجا) يعنى : هر كس سكوت اختيار كند نجات يابد.
2- از انجيل (من قنع شبع ) يعنى : هر كه قناعت كند سير شود.
3- از زبور (من ترك الشهوات فقد سلم عن الافات ) هر كس تمايلات را رها كند از آفتها سالم ماند.
4- از قرآن كريم (و من يتوكل على الله فهو حسبه ) هر كه به خداوند توكل نمايد خداى براى او كافى است .(1138)
اشعار زير منسوب به امام العارفين حضرت على (عليه السلام ) مى باشد كه موضوع آن در مورد مناعت طبع است . مى فرمايد:
يعنى : همانا حمل سنگهاى سخت و سنگين از بالاى قله هاى كوه ، براى من محبوبتر و آسانتر از آن است كه زير بار منت كسى بروم .
مردم به من مى گويند كسب و كارمايه سر شكستگى است ولى من مى گويم ننگ و عار، دلت در درخواست (بر اثر كار نكردن ) مى باشد.(1139)
حضرت اميرالمؤ منين على (عليه السلام ) فرمايد: ما من احد الا و قلبه عينان ، يدرك بهما الغيب فاذا اراد الله بعبد خيرا فتح له عينى قلبه ؛ دل هر انسان را دو ديده است كه با آن از امور غيب و پنهان آگاه مى شود. حال ، اگر خدا براى بنده خود خير خواهد دو چشم دل او را مى گشايد و نيز فرمود:
زين القلب بالتقى تنل الفوز البقاء ثم بالصبر و الحجى ثم بالخوف و الرجاء يعنى : قلب خويش را به زينت تقوى بياراى ، تا رستگارى و پايدارى يابى و از آن پس به زيور صبر و فرزانگى و سپس به خوف و رجا مزين ساز.
و همچنين امام فرمود: القلوب اربعة ؛ صدر و قلب و فواد و لب فالصدر للاسلام ، و القلب اللايمان و الفواد المعرفة و اللب للذكر قلوب آدميان بر چهار گونه اند: صدر، قلب ، فواد و لب ، صدر جايگاه اسلام است و قلب محل ايمان و فواد مركز معرفت و لب جاى ذكر و حق متعال .
لذا امام صادق (عليه السلام ) مى فرمايد قلب آدمى دچار رنگ و كدورت مى شود و چون آنرا با ذكر لا اله الا الله متذكر سازى از كدورت خارج مى شود و صفا و جلوه خود را باز مى يابد.(1141)
اشعارى از امام على (عليه السلام ) كه ضمن يك روايت نقل شده است درباره راه شناخت مشكلات نظرى است كه چند بيت آن عبارت است از: