همراه با پیامبران در قرآن

عفیف عبدالفتاح طباره؛ ترجمه: عباس جلالی، حسین خاکساران

نسخه متنی -صفحه : 300/ 273
نمايش فراداده

و نيز اصل تساوى بين تمام افراد نوع انسان با قطع نظر از زبان و رنگ و نژاد را مطرح فرمود و ملاك برترى ميان مردم را صفات درونى و قلبى آنها، يعنى تقواى الهى كه بر كردار و عمل شايسته استوار باشد، معرفى نمود.

در خصوص اين اصل، هيچ گوينده‏اى قبل از اسلام هرگز بدان اشاره نكرده است؛ زيرا مردم و حتى برخى از فلاسفه در حد بسيار زيادى به نژاد خود مى‏باليدند، آيا اين افلاطون نبود كه گفت:

من خدا را بر سه چيز سپاس مى‏گويم؟ يكى اين كه مرا انسان آفريد و حيوان خلق نكرد، دوم اين كه مرا يونانى قرار داد و از نژاد ديگرى مقرر نداشت و سوم اين كه مرا در دوران سقراط به وجود آورد؟!

و سرانجام آن‏گاه كه رسول اكرم(ص) مناسك حج را به جا آورد به مدينه باز گشت(1) وزمانى كه اين شهر را ديد سه بار تكبير گفت و فرمود:

«لا اله الا الله وحده لاشريك له، له الملك و له الحمد و هو على كل شي‏ء قدير، آيبون، تائبون، عابدون، ساجدون، لربنا حامدون، صدق الله وعده، و نصر عبده، و هزم الأحزاب وحده».

1- مؤلف، در ماجراى حجة الوداع به حادثه بزرگ غدير كوچك‏ترين اشاره‏اى نكرده، ولى به برخى از مسائل جزئى كه با مذاق او سازگار بوده، اهتمام ورزيده است. در صورتى كه تنها 353 تن از علماى اهل سنت، واقعه غدير را در كتب خود نقل كرده‏اند و إسناد آن را به 110 تن از اصحاب رسول خدا(ص) رسانده‏اند و 26 تن از علماى برجسته اسلام درباره إسناد و طريق اين حديث، كتب مستقلى نوشته‏اند از جمله: ابوجعفر طبرى كه در دو جلد از كتب خويش به اين مسأله پرداخته است. «ج».