| 47 |
من از اينكه احساس مى كنم كه بحمدلله در جامعه ى ما شعر اين چنين با مفاهيم زنده ى اين جامعه آميخته شده و از يكنواختى و تكرار بيرون آمده به عنوان يك دوستدار ادبيات و شعر احساس خوشحالى مى كنم . . .
البته استثناء هميشه بوده و هست . . .
اما قبلا جريان شعر كلا تكرارى بود و شعر در خدمت آرمانهاى عالى و بلند انسان و در اختيار مسائل اساسى زندگى انسانها نبود . ( 1 )
در هر دوره اى كه تحولى در جامعه بوجود آمده تغييرى در خط مشى جامعه ايجاد شده و . . .
شعر هم تغييرى كرده لكن باز برگشته به روال معمولى .
مثلا در كشور خود ما شعر در دوران مشروطيت تكانى خورد مضمونها نو شد و در خط جديدى افتاد اما باز تدريجا برگشت به همان آهنگ و روال سابق . ( 2 ) . . .
آنچه بود تكرارى بود و چيز جديدى براى مردم زمان خودشان نداشت پيامى خبرى احساسى انقلاب ما بحمدلله در ادبيات و هنر و بخصوص در
1 ) - سخنرانى در
كنگره ى شعر شاهد ( در حسينيه ى ارشاد )
14 11 1365 . 2 ) - همانجا .