لامپ سفيد هم در گوشه و كنار ديده مى شد .
كم كم رقص دسته جمعى با آهنگ گرامافون گرم شد .
بر روى سن ساقها و پاها موج مى زد دستها به دور كمرها حلقه شده و سينه ها و لبها بر روى همقرار گرفته و محوطه به يكپارچه عشق و شهوت تبديل يافته بود ..
( پدر مقدس از دفتر خود فرود آمد و ديدگان كنجكاو خويش را بر روى صحنه ء رقص و مردمى كه در آن بودند گرداند مردان و زنانى را كه نشسته و تماشاچى بودند تشويق كرد كهآنها هم به پايكوبى مشغول شوند ..
سپس مثل اينكه احساس كرده باشد لامپ هاى سفيد تعدادشان به نسبت زياد و موجب بر هم زدن حالت خيال انگيز اين فضاى رمانتيك و رؤيائى است با تردستى و سبكى خاص آمريكائى ها در حالى كه سعى مى كرد حركات رقص را متوقف نكند و به زوج هاى رقصنده تنه نزند بطرف اين لامپ ها رفت و يكى يكى آنها را خاموش ساخت ..
و به فضا حالت رؤيائى بيشترى بخشيد ..
سپس به طرف گرامافون رفت تا صفحه ئى مناسبتر انتخاب كند و بتواند تماشاگران را تهييج و به شركت در رقص وادار سازد ..
ترانه ء آمريكائى معروفى را بنام But a y it is cold outside ) ولىهوا در بيرون سرد است كوچولوى من ) انتخاب كرد .
اين ترانه شرح گفتگوئى است ميان دختر و پسر جوانى كه از شب نشينى برگشته اند .
جوان دختر را به خانه ء خود برده است و دختر با خواهش به او مى گويد كه اجازه بدهد به خانه اش بر