(حافظ)
با معارف اسلامي آشنا شويم ـ سال هفدهم ـ ش41
انتخابي از پژوهش هاي مشترکين در برنامه 37، نوشته بهيه شهبازيان از ايوانغرب.
يکي از نيازهاي روحي و عاطفي انسان، داشتن دوستان صميمي است. دوستي رابطه اي است بر اساس محبت که دو انسان را به همديگر پيوند ميدهد و نياز عاطفي آنها را برآورده ميسازد. علاوه برآن، دوستان صميمي يار و ياور يکديگر در حل مشکلات زندگي هستند.
بدون داشتن دوستان واقعي، انسان هم تنها و بي ياور است و هم از نظر روحي و عاطفي با مشکلات جدّي روبرو است. از اين رو در روايات اسلامي نياز انسان به داشتن دوستان خوب به نياز انسان به غذا تشبيه شده است.
دوستي در دوران نوجواني اهميت خاصي دارد، زيرا در سنين بلوغ، عواطف انساني بيدار شده و آماده شکل گيري و شکوفايي است و به همين علت، انگيزه عاطفي نيرومندي نوجوانان را به سوي دوستي با همسالان سوق مي دهد.
اين انگيزه که در سنين کودکي سطحي و زودگذر بود، اکنون به صورت عميقي در درون نوجوان فعال است و لذا دوستي هاي نوجوانان به زودي به دست فراموشي سپرده نمي شود.
برقراري پيوند دوستي در اين دوران به شکوفايي و پرورش عواطف نوع دوستي و محبت انساني کمک مي کند و سبب مي شود شخصيت اجتماعي نوجوانان شکل گيرد. وقتي علاقه قلبي بين دو دوست ايجاد شود، آن دو از صفات و حالات يکديگر تأثير مي پذيرند.
اين تأثير، ناآگاهانه و تدريجي است و با گذشت زمان بر ميزان آن افزوده مي شود و به هم خويي و هم رنگي ميانجامد.
در روايتي از امام علي (ع) به اين تأثير ناآگاهانه و تدريجي اشاره شده است: «لا تصحب الشرير فإنّ طبعک يسرق من طبعه شراً و انت لاتعلم؛ (1) از مصاحبت با مردم فاسد بپرهيز که طبيعتت بهطور ناآگاه، ناپاکي و بدي را از طبع او ميدزدد، در حالي که تو از آن بي خبري.»
دوستي هايي که بدون آزمودن هاي قبلي به وجود مي آيند، معمولاً ديري نمي پايند و به کوچکترين عامل از هم مي پاشند. علاوه برآن، چنين دوستي هايي ممکن است عواقب خطرناکي براي انسان به همراه داشته باشد.
برهمين اساس است که در تعاليم اسلامي توصيه شده که به سادگي به هرکسي که در مسير ما قرار مي گيرد اعتماد نکنيم، بلکه ابتدا او را بيازماييم و وقتي که از شايستگي او براي دوستي مطمئن شديم، او را به دوستي برگزينيم. البته اين مطلب به معناي بدگماني نسبت به ديگران نيست، اما بدگمان نبودن به يک نفر براي اعتماد کردن به او کافي نيست.
امام علي (ع) در اين باره ميفرمايد: «کسي که پس از آزمايش صحيح، ديگري را به دوستي برگزيند، دوستيش پايدار و علاقه اش استوار خواهد ماند.»(2)
در روايات متعدد ديگر آمده است که: «اگر کسي سه بار نسبت به شما خشمگين شد ولي به بدي درباره شما سخن نگفت، او شايسته دوستي است.»(3)
پس کسي را که ما به دوستي انتخاب مي کنيم بايد چنان باشد که در مجموع باعث رشد و تعالي و پيش رفت فکري و روحي ما شود. برخي افراد در انتخاب دوست تنها به جنبه هاي ظاهري توجه مي کنند، چنين دوستي هايي هرگز قابل اعتماد نيست، زيرا آنچه در دوستي به کار ميآيد ظاهر اشخاص نيست، بلکه صفات و خصوصيات روحي، فکري و اخلاقي آنهاست. برخي ديگر به علت کمبودهاي عاطفي از هرکس که محبتي ببينند، مجذوب او مي شوند.
اين نوع دوستي ها نيز چون از روي مطالعه و بررسي نيست، مي تواند مضر و گاهي خطرناک باشد. تنها دوستي هايي قابل اعتماد و مفيد است که شخص مطمئن باشد کسي را که براي دوستي برگزيده است، شايستگي دوست شدن را دارد. براي تشخيص اين شايستگي ما سه معيار اساسي را ذکر مي کنيم و در زير به شرح و توضيح آنها مي پردازيم:
يکي از معيارهاي اصلي در انتخاب دوست اين است که شخصي را که به دوستي انتخاب مي کنيم، عاقل باشد. افراد نادان با رفتارهاي نابخردانه خود ضررهاي زيادي به دوستان خود مي زنند، و گاهي ممکن است آبروي دوستان خود را به خطر بيندازند.
از اينرو در روايات اسلامي توصيه شده است که از دوستي با افراد نادان و بي خرد پرهيز کنيد. از آن جمله امام سجاد (ع) به فرزندش توصيه ميکند که:
«از دوستي با نادان پرهيز کن، چه او اراده ميکند که به نفع تو قدمي بردارد ولي به علت ناداني، مايه ضرر تو ميشود.»(4)
افراد سبک سر و کساني که رفتار و حرکات سبک و دور از ادب دارند و کساني که تابع احساسات زود گذرند و دورانديشي و آينده نگري ندارند، خردمند شمرده نمي شوند. نوجواناني و جواناني هم که به درس و تحصيل خود اهميت نمي دهند و وقت و نيروي خود را صرف امور بي ارزش مي کنند، افراد عاقلي به شمار نمي روند.
يعني اينکه انسان تا آنجا که مي تواند از زشتي ها و گناهان به دور باشد و داراي روحي پاک و بي آلايش باشد. براي روشن شدن مطلب، چند نمونه از معايب اخلاقي را که مشکلاتي در روابط دوستي ايجاد مي کنند، توضيح مي دهيم:
يکي از اين معايب اخلاقي، خودخواهي است. انسان هاي خودخواه همواره به فکر منافع خويش هستند و همه چيز را براي خود مي خواهند. چنين افرادي هرگز شايسته دوستي نيستند. در حديث نبوي آمده است که:
«خيري نيست در هم نشيني کسي که آن چه براي خود مي پسندد، براي تو نمي پسندد»(5)
نمونه ديگر، غرور و خود برتربيني است. انسان هاي مغرور به علت اينکه خود را برتر از ديگران مي دانند هرگز نمي توانند با کسي صميمي شوند، زيرا لازمه صميميت، هم دلي و محبت و افتادگي است و اين باکبر و نخوت سازگار نيست.
از موارد مهم ديگر، بي بند و باري اخلاقي است. برخي به علت تربيت نادرست خانوادگي يا داشتن دوستان ناباب در گذشته، به بي بند و باري خو کرده اند و با هرکس ديگر که دوست شوند، او را نيز تحت تأثير روحيات ناشايست خود قرار مي دهند.
دوستي با اينگونه افراد لاقيد بسيار خطرناک و سرچشمه بسياري از آفتها است. در روايتي از امام جواد (ع) چنين افرادي به شمشير زهرآلودي تشبيه شده اند که ظاهري زيبا اما اثري خطرناک دارند.(6)
کساني را که به دوستي برميگزينيم نه تنها بايد از معايب مهم اخلاقي تا حدّي پاک و مبرا باشند، بلکه بايد پاره اي امتيازات اخلاقي را که در دوستي مؤثرند نيز داشته باشند؛ از قبيل با محبّت بودن، گذشت داشتن، سخت گير نبودن، وظيفه شناسي و وفادار و فداکار بودن. هر اندازه فردي بهره بيشتري از اين امتيازات داشته باشد، شايستگي او براي دوستي بيشتر است.
بنابراين، منظور ازطرح اين معيارها اين نيست که بگوييم فقط انسان هاي کامل شايسته دوستي هستند، زيرا اين، نوعي ايده آل گرايي است و با واقعيت تطبيق نمي کند، بلکه منظور اين است که با معيارهاي صحيح انتخاب دوست آشنا شويم تا کساني را به دوستي انتخاب کنيم که به اين معيارها نزديکتر باشند. اين قبيل دوستان هستند که در روايتي از پيامبر (ص) به «خير کثير» نام برده شده اند.
امام صادق (ع) نيز در اين باره مي فرمايد: «همانگونه که آب سرد مايه آرامش شخص تشنه مي شود، دوست خوب نيز وسيله آرامش روحي و سعادت دنيوي و اخروي است.»(7)
شخصي که با معيارهاي صحيح، دوستان خود را انتخاب مي کند بايد طوري عمل کند که اين دوستي بين آنها تقويت شود و پايدار و استوار بماند. در اينجا به چند نمونه از راه ها و روش هاي تقويت دوستي اشاره مي کنيم.
يکي از راه هاي تقويت دوستي، اخلاق نيکو است که در اين باره رسول اکرم (ص) مي فرمايند:
«شما آنقدر مال و ثروت نداريد که همه را از خود راضي نماييد، به همين جهت سعي کنيد که با اخلاق خوب، آنان را متوجه خود سازيد.»(8)
اخلاق خوب يکي از رموز ترقي و عظمت پيامبر اسلام بود. در ميان آن مردم وحشي که دخترکشي، خونريزي و جنايت از کارهاي روزمره آنان بود و طبعاً زير هيچ بار معنوي نمي رفتند، رسول خدا با اخلاق شايسته و نيکو آنها را متوجه خود ساخت و اسلام را سربلند گردانيد.
خداي مهربان هم به وي اعلام کرد که: «با آن مهرباني که خدا به تو داده است، با مردم خوش رفتاري کن و اگر خواستي بد اخلاقي کني و رحم و عاطفه را کنار بگذاري، از اطرافت پراکنده مي شوند. از لغزش هاي آنان چشم پوشي کن و از اشتباهاتشان صرف نظر نما.»(9)
هم چنين وقتي که جبرئيل بر حضرت موسي (ع) و هارون نازل شد، اولين درس تبليغ را که از جانب خداي بلند مرتبه بر آنها عرضه شد اين بود که: «به سراغ فرعون برويد و با او به نرمي صحبت کنيد و بدزباني و پرخاش نکنيد...»(10)
دل جويي و نوازش افراد و ابراز هم دردي کردن و شريک شدن در غم و شادي آنها راه ديگري از راه هاي تقويت دوستي و افزايش دوستان است. يکي از روانکاوان در اين باره مي گويد:
«ما همه محتاج محبت هستيم، خواه اين محبت به صورت پذيرفتن تجلي کند و خواه به صورت تشويق.»(11)
يکي ديگر از راه هايي که رفاقت را تقويت ميکند و رابطه دوستي را عميق مي گرداند، ديدار از يکديگر است. رسول خدا (ص) فرمود: «از يکديگر ديدن کردن، دوستي را تقويت و نيرومند مي گرداند.»(12)
دست دادن به يکديگر و فشار دادن دست دوست يکي از اعمالي است که دوستي را تقويت مي کند و اين عملي بود که همه پيشوايان دين مخصوصاً حضرت باقر (ع) انجام مي داد و دست دوستان را فشار مي داد تا آن حد که مورد اعتراض قرار مي گرفت.
امّا امام مي فرمود: «اين عمل کينه و حسادت را برطرف مي گرداند و ناراحتي و اضطراب را فرو مي نشاند.»
هديه دادن به دوستان يکي از راه هايي است که دوستي را تقويت مي کند و اگر قبلاً ناراحتي و کدورتي وجود داشته به اين وسيله برطرف مي گردد. رسول اکرم (ص) در اين باره مي فرمايند:
«هديه بردن براي دوستان کينه ها را برطرف مي سازد و دوستي ايجاد مي کند و برادري را تجديد مي نمايد، پس براي يکديگر هديه ببريد تا دوستي بين شما افزايش يابد.»(13) اما براي دادن هديه به دوست نبايد بيش از استطاعت خود «کادو» تهيه کرد و خود را به زحمت انداخت. و هرگاه هديه اي به ما دادند، سعي کنيم هرچند هم کوچک باشد آن را بپذيريم و با ديده احترام به آن بنگريم.
آنگاه دوستي درک مي شود که انسان بداند دوستش درباره او سوءظن ندارد و نسبت به وي خوش بين است. موقعي که انسان درک کرد که دوستش نسبت به وي بدبين نيست، احساس نشاط مي کند و لذت مي برد که قلبشان نسبت به يکديگر نزديک تر گرديده و روحشان آميخته شده است. بنابراين خوش بيني باعث تقويت و جذب دوست و دوست يابي مي گردد.
بعد از انتخاب افراد شايسته براي دوستي، نسبت به آنها وظايفي داريم که بايد آنها را مراعات کنيم. رعايت نکردن حق و حدود دوستي سبب مي شود دوستان خوب خود را از دست بدهيم و از دوستي با آنها محروم شويم. برخي از حد و حدود به شرح زير است:
هرکس بايد دوستان صميمي خود را مانند خود بداند و آنچه را براي خود نمي پسندد، براي آنها نيز نپسندد. نبايد به بهانه صميميت از رابطه دوستي سوء استفاده کرد و حقوق مادي و معنوي دوستان خود را زير پا گذاشت. امام علي (ع) در توصيه هاي خود به فرزندش امام حسن (ع) مي فرمايد:
«به اتکاي روابط صميمانه و دوستان، حق برادرت را ضايع مکن، زيرا اينکار روابط دوستي را از بين مي برد و کسي را که حقش را تباه ساختي ديگر برادر تو نخواهد بود.»(14)
يکي از حقوق مسلم افراد، احترام به شخصيت آنها است. گرچه بين دوستان نزديک بايد صميميت حکم فرما باشد نه احترامات رسمي، اما در هر حال طرفين بايد به شخصيت هم احترام بگذارند و هرگز از محدوده ادب و اخلاق خارج نشوند. زير پا گذاشتن اصول اخلاقي و داشتن رفتار سبک در بين دوستان موجب از بين رفتن صميميت و از هم پاشيدن پيوند دوستي است. امام سجاد (ع) مي فرمايد:
«هم چنان که دوست تو به شخصيت تو احترام مي گذارد تو نيز بايد شخصيت او را محترم بشماري»(15)
هرکس بايد در ياري رساندن به دوستان خود به خصوص درمواقع سختي و نياز، کوتاهي نکند. دوستان واقعي کساني هستند که در سختي ها و مشکلات يار و ياور يکديگرند. شاعر مي گويد:
دوست آن باشد که گيرد دست دوست به وقت پريشان حالي و درماندگي
گرچه دوستان وظيفه دارند نسبت به هم فداکار باشند، اما بايد انتظارات بي جا از هم نداشته باشند. افراد پرتوقع غالباً به علت انتظارات بيش از حد، دوستان خود را از دست مي دهند.
يکي از حقوق دوستان نسبت به هم وفاداري و باوفا بودن در همه شئون زندگي نسبت به هم است. پس بطورکلي آشنايي با حق و حدود دوستي سرفصل يک رفتار اجتماعي مناسب است. رسول اکرم (ص) درباره حقوق دوستي مي فرمايد:
«مسلمان بر برادر مسلمانش (دوستش) سي حق دارد که جز با اداي آنها يا گذشت از سوي او اين حقوق از گردنش برداشته نمي شود. اين حقوق عبارت اند از:
1-لغزش او را ببخشد.
2-اشک او را بزدايد.
3-عيبش را بپوشاند.
4-خطاهاي او را ناديده بگيرد.
5-از غيبت کردن دربار او بپرهيزد.
6-پوزش او را بپذيرد.
7-همواره وي را اندرز دهد.
8-دوستي او را حفظ کند.
9-پيمانش را رعايت کند.
10-هنگامي که از دنيا رفت بر جنازه اش حاضر شود.
11-دعوتش را بپذيرد.
12-هديه اش را قبول کند.
13-خوبي اش را جبران کند.
14-براي نعمتي که از او مي رسد خدا را شکر کند.
15-او را نيک ياري رساند.
16-از همسرش مراقبت نمايد.
17-نيازش را برآورد.
18-در راه رفع مشکلاتش بکوشد.
19-هرگاه عطسه کرد با جمله «يرحمک الله» او را دعا کند.
20-اگر در جست وجوي گم شده اي بود او را ياري دهد.
21-سلامش را پاسخ گويد.
22-چون سخني بگويد با جمله «طيّب الله انفسکم» او را تشويق کند.
23-دوستش بدارد و با او دشمني نورزد.
24-دوستي با دوستان دوست.
25-دشمني نورزيدن با دوستان دوست.
26-ياري رساندن به دوست (ستمگر باشد يا ستم ديده).
27-تسليم نکردن دوست.
28-واننهادن دوست.
29-آنچه براي خود نميخواهي براي دوستت هم نخواه.
30-آنچه براي خود ميخواهي براي دوستت نيز بخواه.
بايد دانست که در همه کارها و از جمله در دوستي نبايد زياده روي کرد. زياده روي در هرکاري ناپسند است و غالبا موجب پشيماني است. دوستي هاي دوران جواني چون غالباً متکي بر عواطف شديد است، ممکن است به سرعت حالت افراطي به خود گيرد و از محدوده عقل و دورانديشي خارج شود.
براي رعايت کردن تعادل در دوستي اين نکات بايد مورد توجه قرار گيرند:
قبلا گفتيم که بايد پس از آزمايش و بررسي، افراد مورد اعتماد را به دوستي انتخاب کنيم اما اين اعتماد هيچ وقت نبايد بيش از حد باشد، زيرا کساني که امروز با صفا و صميميت با هم رفتار مي کنند ممکن است روزي از هم جدا شوند و چه بسا کار آن دو به کدورت و خصومت بکشد.
توجه به اين نکته سبب مي شود که آن دو در اعتماد به هم زياده روي نکنند؛ مثلا همه اسرار خود را با همديگر در ميان نگذارند، بلکه همواره با عاقبت انديشي و از روي فکر و انديشه ها با هم رفتار کنند. در حديثي از امام علي (ع) آمده است که:
«به دوست خود محبت کامل نثار کن اما اعتماد مطلق مکن، و نيز او را با رفتار خود بهطور کامل ياري کن اما همه اسرار خود را در اختيار او نگذار.»(16)
نبايد نسبت به دوستان خود تعصب بيجا و غير منطقي داشت و همه چيز آنها را زيبا ديد. دوستان ما مانند خود ما داراي نقاط ضعف هستند. نبايد دوستي سبب شود که ما عيبهاي آنها را کمال و زشتي هاي آنها را زيبا ببينيم.
امام علي (ع) در حديثي اشاره به اين نوع علاقه هاي افراطي نموده و مي فرمايند:
«حب الشيء يعمي و يصمّ؛ دوست داشتن هرچيزي، انسان را کور و کر ميکند.» لازمه واقع بيني و آزاد انديشي اين است که ما در دوستي ها خود را از درک صحيح واقعيتها محروم نسازيم. در روايات اسلامي آمده است که: «دوستان با ايمان آينه يکديگرند».
يعني دوستان صميمي بايد همديگر را در شناخت و اصلاح نقاط ضعف ياري کنند. و بايد توجه داشت که نبايد در انتقاد يا تذکر دادن زياده روي کرد. همچنين نبايد در غياب دوست خود از او به بدي ياد کرد يا به ديگران اجازه داد که از او بدگويي کنند.
دوستي هاي دوران نوجواني - به خصوص در ميان دختران - ممکن است به سرعت به علاقه هاي بسيار شديد تبديل شود. اين نوع علاقه هاي افراطي ضررهاي زيادي به دنبال دارد، از آن جمله:
الف) موجب پريشان خاطري شده، فراغت دل از بين مي برد که خود مشکلات مهمي به همراه مي آورد.
ب) اگر پاسخ شايسته اي از طرف مقابل دريافت نکند، موجب سرخوردگي او شده، و گاهي اين علاقه شديد تبديل به کينه شديد مي شود.
ج) چنين فردي چون محو در فرد ديگري شده است، کوچکترين عکس العمل او در زندگيش تأثير بسزايي ميگذارد؛ يعني عملاً زمام زندگي از دستش خارج شده و به ديگري سپرده مي شود.
اثر دوستان اثري غيرقابل انکار است، حتي اثر آن در حيوانات و جمادات که پست تر از انسان و انعطاف آنها کمتر از انسان است، مشهود است. آبي که از کنار گلها و باغها و شکوفه ها عبور مي کند، «خوش بو» و اگر از کنار لجن زار عبور کند، «بدبو» است.
دوست، چه خوب و چه بد، در دين و اعتقادات انسان اثر مي گذارد. تأثير دوست بر دوست ناگهاني و ملموس نيست تا به راحتي بتوان درست را از نادرست تشخيص داد، بلکه تأثير آن تدريجي و پنهان مي باشد. دوستي با افراد ناباب در بعضي مواقع اثر سوئي بر شخص مي گذارد و باعث مي شود از جانب آنها ضررهايي متوجه شخص شود. اين زيان ها و ضررها جنبه هاي مختلفي دارد.
بنابراين اگر مي خواهيم از دوستي با افراد، نتايج مثبت به دست آوريم، بهتر است که دوستان ناشايست را بشناسيم تا خداي ناکرده ضرري از طرف آنان متوجه ما نشود.
در خطبه اي از امام علي (ع) در نهج البلاغه عده اي از اين افراد ناشايست برشمرده شده که ما نيز برخي از آنها را بيان مي کنيم.
1. افراد نادان
2. افراد تنگ نظر
3. شخص بدکاره
4. فرد دروغگو.
کساني که داراي چنين خصوصيات زشت و ناپسندي هستند، بر دوستان و معاشران خود نيز تأثير منفي دارند و به آنها زيان هاي جبران ناپذيري ميرسانند. در اينجا به شرح تک تک آنها مي پردازيم:
شخص نادان هرچند هم مهربان و صميمي باشد از آنجا که عقل کافي ندارد، موارد سود و زيان را تشخيص نمي دهد. به همين جهت حتي وقتي که مي خواهد به دوست خود سودي برساند، از روي ناداني کاري مي کند که به ضرر دوستش تمام مي شود.
شخص بخيل، چون به مال دنيا بيش از هر چيز ديگري دلبستگي دارد و حاضر نيست ذره اي از آن را از دست بدهد تا زماني به دوستي خود با ديگران ادامه ميدهد که به او نيازمند نباشند ، اما همين که يکي از دوستانش به او نيازمند شد ـ حتي اگر در اوج نيازمندي باشد و تمام زندگي اش به اندکي گذشت و بخشش از سوي او بستگي پيدا کند - باز حاضر به گذشت و چشم پوشي از مال دنيا نمي شود و دوست خود را در اوج احتياج رها مي کند و به حال خود مي گذارد.
سعدي اين چنين افراد را اينگونه توصيف ميکند:
بدکاره يا کسي که در زمين به فسق و فجور و فساد دست ميزند، نيز از کساني است که ضررهاي جبران ناپذيري را به دوست خود مي رساند. شخص بدکار، عزت و شرافت انساني خود و سعادت و رستگاري آخرت خود را در برابر کم ارزش ترين چيزها از دست مي دهد. بنابراين، مسلم است که چنين کسي براي دوستانش نيز ارزشي قائل نخواهد شد و آنها را در برابر اندک چيزي خواهد فروخت.
فرد دروغ گو مانند سراب که از دور به شکل آب جلوه مي کند و از نزديک نيز چيزي جز خاک و ريگ و بيابان نيست، هميشه به فکر فريب دادن است. چنين شخصي با دروغ هاي خود، کارهاي خوب را به صورت کارهاي بد و کارهاي بد را به صورت خوب نشان مي دهد. در نتيجه کسي که با شخص دروغ گو دوستي کند و فريب حرف هاي او را مي خورد، دو عيب بزرگ در زندگي اش به وجود مي آيد: نخست آن که از کارهاي خوب روي گردان مي شود، چون در اثر تماس با دوست ناباب کارهاي خوب به صورت بد جلوه مي کند، و ديگر آن که به انجام کارهاي بد اقدام مي کند، چون به خاطر حرف هاي دوست دروغ گوي خود، گمان مي کند آن کارها خوب است.
1-شرح ابن ابي الحديد، ج20، کلمه 147. 2-غرر الحکم، ص 695.
3-تحف العقول، ص27. 4-وسائل الشيعه، ص205. 5-«لاخير لک في صحبة من لا يري لک مثل الذي يري لنفسه». 6-بحارالانوار، ج74، ص198. 7-همان، ص234 و 270. 8- امالي شيخ صدوق، ص9. 9- آل عمران (3) آيه 196. 10- طه (20) آيه 44. 11- آيين دوست يابي، ص212. 12- سفينة البحار، ج1، ص567. 13- همان، ج2، ص700. 14- نهج البلاغه، نامه 31. 15- تحف العقول. 16- غررالحکم.