( و لا اغتفر فقد عقل و لا دين ) آن چيزى كه از نظر من در دوستى قابل بخشش نيست يكى فقدان عقل است و ديگرى فقدان دين ( لان مفارقة الدين مفارقة الامن ) ( خيلى عجيب است ! ) چون اگر دوست من دين نداشته باشد من از ناحيه او امنيت ندارم يعنى يك روزى مرا سودا خواهد كرد .
اگر دين داشته باشد مى تواند براى من قابل اعتماد باشد كه يك روزى روى من و دوستى من معامله نخواهد كرد و مرا نخواهد فروخت . ( لان مفارقة الدين مفارقة الامن ) اگر دين نباشد من اصلا امنيت ندارم وقتى امنيت نداشته باشم دائما نگران هستم نكند او يك حقه اى به من بزند . بعد فرمود :
( فلا يتهنأ بحياة مع مخافة ) زندگى اگر توأم با بيم و ترس باشد گوارا نيست . پس بايد با كسى دوستى كنم كه صد در صد از ناحيه او مطمئن باشم .
( و فقد العقل فقد الحياة و لا يقاس الا بالاموات ) ( 1 )
آدمى كه عقل نداشته باشد مرده است با مرده كه نمى شود معاشرت كرد .
حديث ديگرى هست كه در آن به همين آيه ( الا خلاء يومئذ بعضهم لبعض عدو ) استشهاد شده است .
امام صادق عليه السلام فرمود :
( احذر ان تؤاخى من ارادك لطمع او خوف او اكل او شرب واطلب مؤاخاة الاتقياء ولو فى ظلمات الارض ) ( 2 )
بترس از كسى كه با تو برادرى و دوستى مى كند ولى به خاطر يك طمع يا خوف و ترسى كه در بين هست . گاهى عامل خوف سبب دوستيها مى شود و افراد را به خاطر يك دشمن مشترك با يكديگر جمع مى كند .
( او اكل او شرب ) از دوستى كسانى كه به خاطر شكم با آدم دوست مى شوند بپرهيز مثل آنهايى كه به خاطر همپيالگى و اينجور چيزها با انسان دوست مى شوند ( و اطلب مؤاخاة الاتقياء ) اما پاكان و پرهيزكاران را دنبالشان برو و آنها را پيدا كن (ولو فى ظلمات الارض ) ولو بروى از گوشه هاى تاريك زمين از عزلتها و انزواها آنها را پيدا كنى .
1 . اصول كافى
ج 1 ص
حديث 30 . 2 . مصباح الشريعة و مفتاح الحقيقة
باب پنجاه و پنجم ( فى المؤاخاة ) . بعد از ( او خوف ) همچنين دارد :
( او ميل او مال ) .